حافظ شیرازی سخنگوی‌ ناگفته های ایرانیان

علاقه مندی
ارسال به...
5 رای
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
5,00/5
Loading...
حافظ شیرازی سخنگوی‌ ناگفته های ایرانیان

خواجه شمس الدين محمد حافظ شیرازی مشهور به لِسانُ‌الْغِیْب یکی از بزرگترین شاعران غزل گوی ایران در قرن هشتم هجری (قرن 14 میلادی)  و از گویندگان بزرگ جهانست که ضمن آشنایی همه پارسی زبان با او از معدود شخصیت های ادبی ایران است که دوستان و هم منتقدان زیادی دارد.

دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن چهار سخنگوی وجدان ایرانی را بدین ترتیب نام گذاری کرده است

  • فردوسی: سخنگوی‌ پیروزی‌ نیکی‌ بر بدی‌
  •  مولوی‌: سخنگوی‌ یگانگی‌ انسانها
  • سعدی : سخنگوی‌ ضمیرآگاه‌ ایرانی‌
  • حافظ شیرازی: سخنگوی‌ ضمیر ناآگاه‌ ایرانی

که به نظرم با درک پیام  و مذهب رندی حافظ و عمل به توصیه های او مبنی بر تیزبینی و ژرف اندیشی، شجاعت  و قناعت ، به درستی میتوان خواجه را سخنگوی ضمیر ناخودآگاه ایرانی دانست، چرا که کلام او مجموعه ای از افکار و اندیشه های سه سخنگوی دیگر وجدان ایران است.

بدین ترتیب حافظ را میتوان نماد حافظه تاریخی ایرانیان دانست که امروزه بیش از هر زمان دیگری به او نیازمندیم و آگاهی از اشعار و افکار او لازمه رسیدن ایران، به روزهای بهتر است.

زندگینامه حافظ شیرازی

حافظ شیرازی استاد غزلسرایی در زبان پارسی
حافظ شیرازی استاد غزلسرایی در زبان پارسی

نیاکان حافظ از کوهپایه اصفهان بوده اند و نیای او در روزگار حکومت اتابکان سلغری از آنجا به شیراز آمد و در همان شهر ساکن شد.

 پدرش بهاء الدین محمد، بازرگانی می کرد و مادرش از اهل کازرون و خانه ایشان در دروازه کازرون شیراز واقع بود.

ولادت حافظ در اوایل قرن هشتم هجری و حدود سال ۷۲۷ در شیراز اتفاق افتاد.

بعد از مرگ بهاء الدین، پسران او پراگنده شدند ولی شمس الدین محمد که خردسال بود با مادر در شیراز ماند و روزگار آن دو به تهیدستی میگذشت به همین سبب حافظ همین که به نوجوانی  رسید در نانوایی محله به خمیرگیری مشغول شد.

عشق به تحصیل او را به مکتب خانه کشانید و  چند گاهی ایام را بین کسب معاش و آموختن سواد میگذرانید

تحصیلات حافظ شیرازی

با وجود آنکه حافظ از نظر مادی در مضیقه بود و بایسای برای معاش خود و مادرش کار میکرد اما علاقه اش به تحصیل علم موجب شد مدتی بعد شیوه زندگی خود را تغییر داده و در جرگه طالبان علم درآید.

او در مجلس درس عالمان و ادیبان زمان در شیراز حاضر شده و به تتبع و تفحص در کتابهای مهم دینی و ادبی از قبیل “کشاف زمخشری”  و ” مطالع الأنظار قاضی بیضاوی” و “مفتاح العلوم سکاکی” و امثال آنها پرداخت

 محمد گلندام دوست و همدرس او،  حافظ را چندین بار در مجلس “ابن الفقيه نجم” عالم و فقیه بزرگ عهد خود دیده و غزلهای او را در همان محفل علم و ادب شنیده است.

چنانکه از سخن محمد گلندام بر می آید حافظ در دو رشته از دانش های زمان خود یعنی علوم شرعی و علوم ادبی کار میکرد و چون استاد او قوام الدین خود عالم به قرائت های چهارده گانه بود طبعاً حافظ نیز در خدمت او به حفظ قرآن ممارست میکرد و در شعرهای خود چندین بار بدین اشتغال مداوم به کلام الله اشاره نموده است و به تصریح تذکره نویسان اتخاذ تخلص «حافظ» نیز از همین اشتغال نشأت کرده است.

شیراز در دوره یی که حافظ تربیت میشد اگرچه وضع سیاسی آرام و ثابتی نداشت اما یکی از مراکز علمی و ادبی ایران و جهان اسلامی محسوب می گردید و این نعمت از تدبیر اتابکان سلغری فارس برای شهر سعدی و حافظ فراهم آمده بود.

حافظ شیرازی در چنین محیطی که هنوز مجمع عالمان و ادیبان و عارفان و شاعران بزرگ بود تربیت علمی و ادبی می یافت و با ذکاوت ذاتی و استعداد فطری و تیز بینی شگفت انگیزی که داشت میراث خوار نهضت علمی و فکری خاصی میشد که پیش از او در فارس فراهم آمد و اندکی بعد از او به فترت گرایید

روزگار حافظ شیرازی

اشعاری از حافظ شیرازی
اشعاری از حافظ شیرازی

تولد حافظ در شیراز مقارن با حکومت آخرین پادشاه ایلخانان مغول یعنی ابوسعید بهادر بود و چون حافظ ده ساله شد ابوسیعد از دنیا رفت و حکومت ایلخانان مغول یکسره به انحطاط رفت و هر شاهزاده ای در تلاش بود تا گوشه ای از کشور را به استیلای خود درآورد

در اواخر حکومت ایلخانان هم خاندان آل اینجو در فارس و شیراز حکومت میکردند و پس از مرگ ابوسعید بهادر، شیخ ابو اسحاق اینجو حاکم شیراز بود.

اما شرایط بی ثباتی که به دلیل عدم وجود حکومت مقتدر مرکزی به وجود آمده بود، ایران را به یک جنگ داخلی کشانده بود به طوریکه امیر مبارزالدین محمد از خاندان آل مظفر و  حاکم یزد، شیراز را تصرف کرده و  شاه شیخ را به دار آویخت

 مبارزالدین محمد پس از شش سال حکومت،  توسط پسرش شاه شجاع کور شد و بدین ترتیب حکومت فارس به دست شاه شجاع افتاد

پس از شاه شجاع هم پسرش حاکم شیراز شد تا اینکه سپاه تیمور لنگ به فارس حمله برد

تیمور لنگ در کتاب منم تیمور جهانگشا از دیدار خود با حافظ می گوید

عمر هفتاد ساله زندگی حافظ در سه دوره تاریخی در شیراز سپری شده است:

  • دوران شیخ ابو اسحاق اینجو که مقارن با جوانی شاعر بوده و او خاطره بسیارخوشی از آن دارد.
  • دوران امیر مبارزالدین که در آن روزگار سختی بر حافظ گذشته با بگیر و ببندها و ریاورزی ها، ولی از لحاظ شاعری دوران باروری اندیشه اوست زیرا تعدادی از بهترین غزل هایش را در این دوران سروده وپدیده تلخ دورویی و سواستفاده از مذهب را تجربه کرد.
  • دوران شاه شجاع که به نسبت دوره پیش، قابل تحمل تر و البته همراه با نوسانهائی بوده است.

بهترین روزگار زندگی حافظ در زمان ابواسحاق اینجو بود که  با وجود آنکه بیش از ۱۲ سال در شیراز حکومت نکرد اما دورانی نسبتاً شاد و آزاد بود.

خواجه شیراز با ابواسحاق اینجو حسن رابطه داشته به محافل ادبی او رفت و آمد میکرد بعضی از غزلهای شاد خواجه مربوط به خاطرات این دوران است و سه غزل هم که در سوگ شاه شیخ گفته جزو مؤثرترین شعرهای او به شمار میروند.

شیخ ابواسحاق در جوانی بدون محاکمه به دستور امیر مبارزالدین در میدان بزرگ شیراز گردن زده شد و حافظ هرگز این داغ را از یاد نبرد.

برعکس دوره شش ساله حکومت امیر مبارزالدین بر شاعر بسیار ناگوار بود. او را «محتسب» لقب داده بودند یعنی رئیس گزمه های شعر  و تفتیش گر زندگی مردم مداخله او در کارهای عقیدتی مردم یک قیافه عبوس و بق کرده به شیراز داده بود

سفرهای خواجه حافظ شیرازی

چون شهرت شاعر نوازی سلطان محمود دکنی (۷۸۰-۷۹۹ هـ)  و وزیرش میر فيض الله انجو به فارس رسید حافظ به دیدار دکن راغب گشت و چون پادشاه بهمنی هند و وزیر او را مشتاق سفر خود به دکن یافت از شیراز به هرمز رفت

این مطلب را هم ببینید
«تحلیل» چـه فـرقی بـا «نقد» دارد؟

وقتی خواجه در کشتی محمود شاهی که از دکن آمده بود نشست، پیش از روانه شدن کشتی باد مخالف وزیدن گرفت و او کشتی را – ظاهراً به قصد وداع با بعضی از دوستان در ساحل هرمز، اما در واقع از بیم مخاطرات سفر دریا – ترک کرده و این غزل را به میر فیض الله انجو فرستاد و خود به شیراز رفت

دمی باغم بسر بردن جهان یکسر نمی ارزد

بمی بفروش دلق ماکزین بهتر نمی ارزد

 يك بار نيز از شیراز به یزد که در دست شعبه یی از شاهزادگان آل مظفر بود رفت ولی خیلی زود از اقامت در زندان سکندر خسته شد و در غزلی بازگشت خود را به فارس بدین گونه آرزو کرد

دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت

 رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

زندگی شخصی حافظ

اشعاری از حافظ شیرازی

حافظ شیرازی دارای زن و فرزند (یا فرزندان)  بوده است

بر اساس غزلیات خواجه که به رسم همیشگی، پوشیده سخن می گوید، او در سنین 27-8 سالگی و در دوران شیخ ابو اسحاق اینجو (شاه شیخ) با دختری 14 ساله ازدواج کرده و تا پایان عمر همسرش با او زندگی کرده و پس از او نیز هرگز ازدواج نکرده است.

مرا در خانه سروی هست کاندر سایه ی قدش
فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم

گرم صد لشکر از خوبان به قصد دل کمین سازند
بحمدلله و المنّه بتی لشگرشکن دارم

چو در گلزار اقبالش خرامانم بحمدالله
نه میل لاله و نسرین نه برگ نسترن دارم

به رندی شهره شد حافظ میان هم دمان لیکن
چه غم دارم که در عالم قوام الدین حسن دارم

*قوام الدین وزیر شاه شیخ بوده است

…..

چو لاله در قدحم ریز ساقیا می و مشک
که نقش خال نگارم نمی رود ز ضمیر

بیار ساغر و در خوشاب ای ساقی
حسود گو کرم آصفی ببین و بمیر

می دوساله و محبوب چهارده ساله
همین بس است مرا صحبت صغیر و کبیر

درباره عشق او به دختری شاخه نبات نام افسانه هایی رایج است و بنابر همان داستانها حافظ با آن دختر ازدواج کرده و همان همسر و محبوب چهارده ساله اوست.

به استناد اشعار، دو نام برای همسر اوذکر شده، یکی شاخه نبات و دیگری نسرین

همسر حافظ می بایستی در همان سال های اول ازدواج پسری به دنیا آورده باشد و پس از آن از دنیا رفته است

بازهم بر اساس غزلیات حافظ، مرگ همسرش می بایستی در زمان سلطنت شاه شجاع و صدارت وزیرش خواجه تورانشاه و در ایام نوروزی اتفاق افتاده باشد.

ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد اَر مدد خواهی، چراغ دل بیفروزی

ندانم نوحه ی قُمری به طرف جویباران چیست
مگر او نیز هم چون من غمی دارد شبان روزی

جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع
که حکم آسمان این است اگر سازی اگر سوزی

نه حافظ می کند تنها دعای خواجه توران شاه
ز مدح آصفی خواهد جهان عیدی و نوروزی

حافظ اشعارش چند بار به مرگ فرزند خود اشاره میکند  

دلا دیدی که آن فرزانه فرزند
چه دید اندر خم این طاق رنگین

به جای لوح سیمین در کنارش
فلک بر سر نهادش لوح سنگین

……

بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد

طوطیی را به خیال شکری دل خوش بود
ناگهش سیل فنا نقش امل باطل کرد

قرة العین من آن میوه ی دل یادش باد
که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد

آه و فریاد که از چشم حسود مه و چرخ
در لحد ماه کمان ابروی من منزل کرد

شخصیت حافظ شیرازی

اشعاری از حافظ شیرازی

حافظ شیرازی مردی بود نابغه، ادیب، عالم به دانشهای ادبی و شرعی و مطلع از دقیقه های حکمت و حقیقت های عرفان

از محتوا و معنای اشعارش او را مردی آزاده اندیش، گریزان از ریا و دورویی، شوخ طبع، صمیمی، سرشار از عاطفه و احساس، باریک اندیش و خوشگذران از نوع خیامی می بینیم

او اهل مطالعه است و این از ارجاع به ابیات شاعران عرب مانند امتنبی و ابوفراس و همچنین تضمین ها و مضامین وام گرفته از اشعار شاعران پارسی گوی بزرگ مانند رودکی، انوری، سنایی، خواجوی کرمانی، خاقانی و آموخته ایش از اشعار فردوسی، مولوی و سعدی میتوان دریافت.

 استعداد خارق العاده فطریش به او مجال تفکرهای طولانی همراه با تخیل های بسیار باریک شاعرانه میداد و او جمیع این موهبتهای ربانی را با ذوق لطیف و کلام دلپذیر استادانه خود در می آمیخت و از آن میان شاهکارهای بی بدیل خود را به صورت غزل های عالی به وجود می آورد.

شعر حافظ

حافظ شیرازی از برجسته ترین شاعران پارسی گو
حافظ شیرازی از برجسته ترین شاعران پارسی گو

عهد خواجه حافظ شیرازی مصادف با آخرین مراحل تحول زبان و فرهنگ پارسی در ایران زمین بود و ازین روی زبان و اندیشه او در مقام مقایسه با استادان پیشنش، به ما نزدیک تر و دلهای ما با آن مأنوس تر است و به این سبب است که ما خواجه را بیشتر از شاعران خراسان و عراق درک میکنیم و سخن او را بیشتر می پسندیم.

از ویژگی های شعر خواجه آن است که او معنی های دقیق عرفانی و حکمی و حاصل تخیل های لطیف و تفکرهای دقیق خود را در موجزترین کلام و روشن ترین و صحیح ترین آنها بیان کرده است.

 او در هر بیت و گاه در هر مصراع نکته یی دقیق دارد که  آنرا مضمون می نامند، حافظ تکمیل کننده این شیوه سخنوری است و پس از او شاعران از این شیوه در آفرینش نکته های دقیق و ایراد مضمونهای باريك استفاده کردند

نکته دیگر در ویژگی های شعر حافظ توجه او به بهره گیری از صنایع مختلف لفظی و معنوی در اشعار خود است به نحوی که کمترین  بیتی از شعرهای او را می توان خالی از نقش و نگار صنایع یافت.

او در اشعار خود  هر جا که مناسب دانسته از زبان طنز برای بیان مقصود و گفتن ناگفته هایش بهره برده است

اشعار خواجه سرشار از استعاره و ایهام است به طوریکه گفته می شود عمق کلام او دارای سطوح مختلفی است و هر کس با توجه به فهم و دانش مفهوم و معنای خاص خود را برداشت می کند

بر اساس آنچه از شرایط نابسامان دوران تاریخی، مقارن با زندگی حافظ گفتیم، شاید این ابهام گویی و سربسته گفتن مطالب برای در امان ماندن از شر فتنه های حاکمان و دژخیمانشان بوده است

شهرت حافظ شیرازی

اشعاری از حافظ شیرازی

حافظ شیرازی از جمله شاعرانیست که در ایام حیات خود شهرت یافت و به سرعت در دورترین شهرهای ایران و حتی در میان پارسی گویان کشورهای دیگر مقبول سخن شناسان گردید و خود نیز برین امر وقوف داشت.

این مطلب را هم ببینید
ابوالموید بلخی

امروزه پس از هفتصد سال، عموم پارسی زبانان نسخه ای از دیوان لسان الغیب را در در خانه یا محل کار خود دارند.

خواجه برای ما ایرانیان و برای همه پارسی زبانان فقط یک شاعر نیست بلکه پیشگو و لسان الغیبی است که در بزم شادی و عزا، در جشن های خانوادگی و یا در دوران افسردگی و غم به غزلیاتش پناه می بریم

اما لسان الغیب در جهان هم شهرتی عالمگیر دارد و در بین ادیبان و  افراد مشهور شیفتگانی داشته و دارد، چرا که مخاطب حافظ انسان فارغ از ملیت، رنگ و نژاد و جغرافیاست

  • یونسکو سال 1989 ششصدمین سال درگذشت خواجه را سال بزرگداشت حافظ نام‌گذاری کرد و در این سال به دعوت کمیسیون ملی یونسکو در ایران، کنگرهٔ بین‌المللی بزرگداشت حافظ در شیراز برگزار شد.

ادیبان، دانشمندان و افراد مشهوری که حافظ را شناخته و او را دوست داشته اند

تاگور وقتی به ایران آمد و به شیراز رفت و بر آستان خواجه سر تعظیم نهاد. لحظه مرگِ این شاعر هم با شعر او بود، تاگور این بیت را خواند و جان به جان‌آفرین تسلیم کرد:

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
 جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

  • گوته ادیب و فیلسوف آلمانی:

گوته اشعار لسان الغیب را به آلمانی ترجمه کرده و پس از بررسی ژرف اشعار، به سادگی گفت:” حافظ همتایی ندارد!”

ترجمه اشعار خواجه حافظ شیرازی به آلمانی دیوان غربی شرقی West-Östlicher Divan نام داشته و توسط مترجمان ایرانی از جمله شجع الدین شفا به فارسی ترجمه شده است

  • نیچه شاعر و فیلسوف آلمانی در نوشته هایش بارها از نام خواجه در کنار گوته یاد کرده و از هر دو به عنوان قله های خردمندی ژرف نام برده است.
  • آرمان رنو شاعر و نویسنده فرانسوی:  سخت تحت تأثیر حافظ است
  •  ویکتور هوگو نویسنده شهیر فرانسوی:

ویکتور هوگو در ابتدای کتاب شعرش، این بیت حافظ را آورده:

حال دل با تو گفتنم هوس است
 خبر دل شنفتنم هوس است

  • آندره ژید نویسنده فرانسوی:

 آندره ژید هم یک بیت حافظ را در ابتدای «مائده‌های زمینی» می‌آورد:

ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
 آبروی خوبی از چاه زنخدان شما

  • آرتور کانن دویل خالق شرلوک هولمز حافـظ را مورد ستایش قرار داده است
  • گارسیا لورکا و یوهانس برامس حافــظ را ستوده اند
  • ملکه ویکتوریا در مواقع خاص و ضروری از دیوان حافـظ مشورت می گرفته است!

عرفان لسان الغیب حافظ

اشعاری از حافظ شیرازی

حافظ صوفی خانقاه نشین نبود و با آنکه مشرب عرفان داشت در حقیقت از زمرة عالمان عصر و مخصوصاً در شمار عالمان علوم شرعی بود اما هیچگاه به تشکیل مجلس درس نپرداخت و خرقه صوفیان به تن نکرد

خواجه به اعتبار اشعار ش به طور قطع با عرفان و سلوک معنوی آشنا بوده و تجربیات خود را در این مسیر در اشعارش آورده، به همین دلیل نیز در اشعار او بسیار به اسرار و معانی عرفانی اشاره رفته است، به طوری که به گفته جامی هیچ‌کس به قدر حافظ بر مشرب صوفیه سخن به موافقت نگفته است

غیر از  مفاهیم عرفانی موجود در اشعار لسان الغیب ، وی به برخی شعائر و نهادهای صوفیه نیز اشاره داشته و گاهی از آن‌ها با حرمت یاد کرده است  مانند خرقه‌پوشی، سیر معنوی در کنج خانقاه داشتن، صوفی صومعه بودن، پیر طریقت داشتن اما همانطوریکه گفته شد در سلوک عملی خود بدانها پایبند نبوده است

انتشار دیوان حافظ

دیوان کلیات حافظ مرکب است از پنج قصیده و غزلها و مثنوی کوتاهی معروف به آهوی وحشی و ساقی نامه و قطعه ها و رباعی ها

گفته می شود نخستین جامع دیوان اشعار حافظ محمد گلندام است و بنابر تصریح او، خواجه به جمع آوری غزلهای خویش رغبتی نشان نمی داد.

مجموع غزل های دیوان حافظ حدود 500 غزل است که اگر عمر ادبی او را پنجاه سال فرض کنیم، سالی ده غزل می سروده است که رقم اندکی است اما همین غزلیات اندک عصاره فرهنگ و ادب زبان پارسی و چکیده ای از شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی و گلستان سعدی است

از مشهورترین شرح های دیوان حافظ شرح سودی به ترکی ، شرح مصطف بن شعبان متخلص به سروری و شرح شمعی را می توان نام برد.

فال حافظ

از آنچه که انحصاراً درباره دیوان حافظ قابل توجه است موضوع رواج تفال بدان است.

فال گرفتن از دیوان خواجه سنتی تازه نیست بلکه از دیرباز در میان آشنایان شعر او اعم از فارسی زبانان و غیر آنان متداول بود و چون در هر غزلی از دیوان حافظ می توان به هر تأویل و توجیه بیتی را حسب حال تفال کننده یافت، بدین سبب سراینده دیوان را لسان الغیب لقب داده اند.

حاج خلیفه در کشف الظنون چند رساله را که در قرن دهم و پیش از آن درباره تفاول در دیوان خواجه نوشته اند یاد کرده است.

اشعاری از حافظ

دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینم دیدار آشنا را

ده روز مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی بجای یاران فرصت شمار یارا

در حلقهٔ گُل و مل خوش خواند دوش بلبل
هاتِ الصّبوح هبّوا یا ایّها السکارا

ای صاحب کرامت شکرانهٔ سلامت
روزی تفقّدی کن درویش بینوا را

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرفست
با دوستان مروّت با دشمنان مدارا

در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را

آن تلخ‌وش که صوفی اُم‌الخبائثش خواند
اَشهی لنا و اَحلی من قبلة العذارا

هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را

سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
دلبر که در کف او مومست سنگ خارا

آیینهٔ سکندر جام میست بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا

خوبان پارسی‌گو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسا را

حافظ بخود نپوشید این خرقهٔ می آلود
ای شیخ پاک دامن معذور دار ما را

منابع حافظ شناسی

  • کتاب حافظ شناسی نوشته محمد علی جمالزاده
  • کتاب حافظنامه نوشته دکتر بهالدین خرم شاهی
  • کتاب از کوچه رندان اثر عبدالحسین زرین کوب
  • کتاب شرح شوق نوشته استاد سعید حمیدیان
  • کتاب مکتب حافـظ، نوشته منوچهر مرتضوی
  • کتاب ذهن و زبان حافـظ از بهاءالدین خرمشاهی
  • کتاب حافـظ شیرین سخن نوشته دکتر محمد معین
5 رای
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
5,00/5
Loading...

مقالات و نقدهای مشابه

مشاهده همه

جدیدترین کتاب‌های صوتی

مشاهده همه
دیدگاه ها

لطفا دیدگاهتان را بنویسید

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

من ربات نیستم *در حال بارگیری کپچا پلاس ...

بهترین شاعران ایران: خداوندگاران شعر و ادب فارسی

معرفی کتاب ویژه سردبیر

بهترین شاعران ایران: خداوندگاران شعر و ادب فارسی

بهترین شاعران ایران؛ خداوندگاران شعر و ادب فارسی: هر کشوری در جهان به داشتن هنری مشهور است و ایران زمین در هنر شعر و شاعری سرآمد جهانیان است بنابراین این نوشته را به معرفی بهترین شاعران ایران یا خداوندگاران شعر و ادب پارسی اختصاص داده ایم همانگونه که گفته شد هر کشوری به هنری مشهور است: و هنر ایرانیان با داشتن بیشترین آثار ادبی منظوم و با وجود شعرای بزرگی چون رودکی، فردوسی، ناصر خسرو، نظامی، خیام، سعدی، مولوی، حافظ، جامی، صائب، سنایی، عطار، پروین اعتصامی، شهریار، …