سنایی غزنوی

علاقه مندی
ارسال به...
4 رای
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
5,00/5
Loading...
سنایی غزنوی- کتاب های سنایی

حکیم ابوالمجد مجدود ابن آدم سنایی غزنوی شاعر عالیقدر و عارف بلند مقام قرن پنجم و ششم هجری (قرن 11 و 12 میلادی) و از استادان مسلم شعر فارسی است

سنایی از صوفیان و شاعران قصیده گو و مثنوی سرای مشهور زبان پارسی است که برای نخستین بار عرفان را به صورت جدی وارد شعر فارسی کرد.

سنایی غزنوی- شاعر پارسی گوی قرن 5 و 6 هجری
سنایی غزنوی- شاعر پارسی گوی قرن 5 و 6 هجری

قبل از شرح زندگی و افکار او، در همین ابتدای نوشته، کتاب های سنایی غزنوی را معرفی میکنیم

کتاب های سنایی غزنوی

دیوان اشعار سنایی

دیوان سنایی غزنویی
ابیات دیوان سنایی

دیوان اشعار سنایی با بیش از 15 هزار بیت مجموعه ای از اشعار این شاعر گرانقدر شامل قصاید، غزلیات، رباعیات، مسمط، ترکیب بند، ترجیع بند، قطعات و مفردات او گرد آمده‌است.

حدیقه الحقیقه یا الهی نامه

منظومه مثنوی حدیقه الحقیقه، الهی نامه یا فخری‌نامه سنایی در در ده هزار بیت و در بحر خفیف سروده شده حاوی مضامین عرفانی، حکمی، کلامی و مشحون به معارف الهی است

کتاب حدیقه الحقیقه یا الهی نامه از سنایی غزنوی
کتاب حدیقه الحقیقه یا الهی نامه از سنایی غزنوی

الهی نامه سنایی با تصحیح و حاشیه نویسی دکتر سید محمد تقی مدرس رضوی استاد دانشگاه تهران توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است

سیر العباد الی المعاد

کتاب سیر العباد الی المعاد از سنایی غزنوی
کتاب سیر العباد الی المعاد از سنایی غزنوی

سیر العباد الی المعاد منظومه ای عرفانی در 700 بیت و در بحر خفیف سروده شده که در آن به طریق تمثیل از خلقت انسان و اقسام نفوس و عقل و مسائل اخلاقی سخن رفته است.

طریق التحقیق

طريق التحقيق منظومه دیگری در قالب مثنوی است به بحر خفیف و برمنوال حديقه و سير العباد سروده شده‌است

کارنامه بلخ

کتاب کارنامه بلخ از سنایی غزنوی
کتاب کارنامه بلخ از سنایی غزنوی

کارنامه بلخ یا مطایبه نامه نخستین مثنوی منظوم حکیم سنایی غزنوی است که آنرا هنگام اقامت در شهر بلخ سروده و به گوشه‌هایی از زندگی خود و بعضی از معاصرانش پرداخته‌است.

مثنوی کارنامه بلخ به شیوه ی مزاح و مطایبه سروده شده و سنایی با برخی از دوستان مزاح و شوخی کرده است. این کتاب در عصر پادشاهی سلطان مسعود غزنوی سروده شده است

عشق نامه

شامل حدود هزار بیت در قالب مثنوی است و در چهار بخش حقایق، معارف، مواعظ و حکم گرد آمده‌است.

عقل نامه

منظومه‌ای است که در سبک و وزن عشق‌نامه در قالب مثنوی سروده شده‌است.

مکاتیب سنایی

مکاتیب کتابی بر اساس نامه‌های سنایی است که آنها را به یاران و دوستان و وزیران و صدور غزنین و بهرام شاه غزنوی نوشته و مشتمل بر 17 نامه و متن پنج نامه باقیمانده از سنایی غزنویی است

از این نامه‌ها فقط پنج نسخه را سراغ داریم و متن کتاب حاضر اساساً از روی همین پنج نسخه تهیه شده است

کتاب مکاتب به کوشش نذیر احمد توسط انتشارات بنياد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر شده که شامل مقدمه مصحح، دیباچه، هفده نامه، ملحقات و تعلیقات و استدراکات است.

تحریمه القلم

مثنوی بسیار کوتاهی در حدود صد بیت که خطاب به قلم سروده و سپس وارد بعضی مسائل عرفانی می‌شود.

شریعه الطریقه

دیوان قصاید و غزلیات

سنایی آباد

سته سنایی

سته سنایی مجموعه شش منظومه سنایی غزنوی- سته سنایی
سته سنایی مجموعه شش منظومه سنایی غزنوی- سته سنایی

به مجموعه شش منظومه سنایی غزنوی شامل طریق التحقیق، کارنامه بلخ، سیر العباد، عشق نامه، عقل نامه و تجربه العلم سته سنایی گویند



شرح زندگی و افکار سنایی غزنویی

حکیم ابوالمجد مجدود ابن آدم سنایی غزنوی لقب و نام او را به چند وجه نوشته اند لیکن او خود را در حديقه الحقیقه چنین معرفی کرده است

هر که او گشته طالب مجد است
  شفی او ز لفظ بوالمجد است
شعرا را به لفظ مقصودم 
 زین قبل نام گشت مجدودم

ولادت سنایی در اواسط یا اوایل نیمه دوم قرن پنجم در غزنین بوده است و او بعد از رشد در شاعری و بلوغ و مهارت درین فن به عادت زمان روی به دربار سلاطین نهاد و به دستگاه غزنویان راه یافت و با رجال و مقامات آن حکومت آشنایی حاصل کرد.

قدیمترین سلطانی که مدح وی در دیوان سنایی غزنوی دیده میشود، مسعود بن ابراهیم است (۴۹۲-۵۰۸) و بعد از او ذکر یمین الدوله بهرامشاه بن مسعود (۵۱۱-۵۵۲) را در دیوان وی در حدیقه مشاهده میکنیم

به هر حال سنایی غزنوی در آغاز کار به مداحی اشتغال داشت و همان زندگی طرب آمیز شاعران درباری را میگذراند ولی چنانکه باید کام خود از روزگار حاصل نمی کرد و از اشعار آبدار استادانه خویش نصیبی نمی گرفت و رادمردان و ممدوحان موجبات رضای وی را چنانکه باید فراهم نمی آوردند و او دردناک و مستمند در چنگ آز گرفتار بود

تا آنکه یکباره خرسندی پرده از روی زیبای خود برانداخت و او را از ظلمت طمع رهایی بخشید و جمال حق واله و شیدایش ساخت چنانکه دست از جهان و جهانیان بشست از آدمیان ببرید از نیک و بد رمان و از غایت هشیاری بدگمان گشت.

سنایی غزنویی شاعری مستغنی شد و بر دو جهان آستین افشاند چنانکه بهرامشاه برای بزرگداشت وی خواست تا خواهر خود بدو دهد، و سنایی نپذیرفت

به هر حال سنایی که پیش ازین برای 2 نان بر در دونان می رفت جمع را مکروه و طمع را محال شمرد و دانشی را که وسیله کدیه کرده بود دست موزه تعلیم و ارشاد ساخت.

این مطلب را هم ببینید
فیلسوفان ایرانی: سهروردی شیخ اشراق

اهل خانقاه درباره این تغییر حال او افسانه یی داشتند و معتقد بودند علت توجه شاعر به توحید و اعراض از دنیا طعن و تعریض یکی از مجذوبان مشهور به لای خوار بوده است

علت جعل آن داستان اعتقاد اهل سلوک است به اینکه تغییر حال ارباب طریقت همواره از تأثیر نفس یا نظر یکی از مشایخ و اقطاب بوده است

لیکن مسلم است که این حال در سنایی نتیجه تأثری است که وی از شغل خویش داشته و ناکامیی است که با همه فضل و دانش و طبع لطیف و قوی خود تحمل میکرده و این معنی در اشعار روزگاران نخستین وی گاه دیده می شود و بلوغ علم در وی به جایی کشید که او را به عالم حقیقت رهبری کرد و از تحمل گرانجانی های اهل جاه و مقام برحذر داشت

شاید درین امر معاشرت سنایی با سالکان راه عرفان که در آن ایام در بسیاری از بلاد و علی الخصوص در بلاد مشرق پراگنده بودند تأثیر داشت

خاصه که سنایی غزنوی زود از غزنین پای بیرون نهاد و در بلاد خراسان با رجال مختلف علم و عرفان معاشرت یافت و چند سال از دوره جوانی خود را در شهرهای بلخ و سرخس و هرات و نیشابور گذراند و گویا در همان ایام که در بلخ بود راه کعبه پیش گرفت.

در قصیده یی که به مطلع ذیل در اشتیاق کعبه سروده است.

گاه آن آمد که با مردان سوی میدان شویم
یک ره از ایوان برون آییم و برکیوان شویم

چنین بر می آید که سنایی غزنوی با زن و فرزند و خانواده خود در خراسان به سر می برده و پدر و مادر او هنگام عزیمت وی به مکه در قید حیات بوده اند و بنابرین سنایی در اوان سفر حج به پیری نرسیده بود و هم درین اوقات افکار عرفانی و انقطاع از جهان در او قوت گرفته و مست شراب باقی و از “بودِ خودفانی” شده بود.

بعد از بازگشت از سفر مکه شاعر مدتی در بلخ به سر برد و از آنجا به سرخس و مرو و نیشابور رفت و هر جا چندی در سایه تعهد و نیکو داشت بزرگان علم و رؤسای محل به سر برد تا در حدود سال ۵۱۸ به غزنین بازگشت.

یادگارهای پرارزش این سفر دراز مقداری از قصائد و اشعار سنایی است که در خراسان سروده و کارنامه بلخ که در شهر بلخ ساخته است.

امر مهمتری که در زندگی سنایی غزنوی اثر فراوان کرده و برای او در همین سفر حاصل شده، تغییر حال و مجذوبیت اوست که مخصوصاً بر اثر معاشرت با دسته یی از رجال مهذب در بلخ و سرخس و مرو حاصل گردید و آثار این معاشرتها و ارتباطها در اشعار و نامه های بازمانده او مشهود است.

برخی از صاحبان تراجم سنایی را شاگرد و پیرو شیخ ابویوسف يعقوب همدانی دانسته اند.

ابویوسف همدانی از کبار مشایخ تصوف است که مدتها در خراسان سکونت و در آن دیار اهمیت و شهرت داشت.

نشست او بیشتر به مرو و هرات بود و گویا سنایی همانجاها به خدمت او رسیده و از برکات انفاس او برخوردار شده باشد.

سنایی بعد از بازگشت به غزنین از جهان و جهانیان گوشه گرفت و به نظم اشعار خود ادامه داد و به اتمام کتاب حديقه الحقيقه همت گماشت تا به سال ۵۳۵ درگذشت و در غزنین به خاک سپرده شد. مزارش برجای و زیارتگاه خاص و عام است.

شرح کتاب های سنایی غزنویی

کتاب های سنایی غزنوی
شرح کتاب های سنایی غزنوی

دیوان سنایی غزنویی

دیوان سنایی از مدایح و زهدیات و غزلیات و قلندریات و رباعیات و مقطعات در دست است و چند بار به طبع رسید.

مقدمه یی که سنایی غزنوی خود بر دیوانش نوشته و چند نامه که از و باقی مانده نشان از توانائیش در نثر می دهند.

دیوانش بیشتر از سیزده هزار بیت دارد و غیر از دیوان از و چند مثنوی مانده است.

حدیقه الحقیقه یا الهی نامه

حدیقه الحقیقه كه الهی نامه نیز نامیده میشود. این منظومه در بحر خفیف درده هزار بیت و در ابواب مختلف از مسائل عرفانی و حکمی و کلامی و مشحون به معارف الهی است.

سیرالعباد

سیرالعباد به بحر خفیف متضمن هفتصد بیت که در آن به طریق تمثیل از خلقت انسان و اقسام نفوس و عقل و مسائل اخلاقی سخن رفته است.

طريق التحقيق

طريق التحقيق هم به بحر خفیف و برمنوال حديقه و سير العباد ساخته شده است.

منظومه های دیگری مانند کارنامه بلخ، عشق نامه، عقل نامه و تجربه العلم از سنایی بازمانده که با سه مثنوی دیگر تشکیل سته سنایی را می دهند.

سبک سنایی غزنوی

سنایی غزنوی بی تردید یکی از بزرگترین شاعران زبان فارسی و از جمله گویندگانی است که در تغییر سبک شعر فارسی و ایجاد تنوع و تجدد در آن مؤثر بوده و آثار او منشاء تحولات شگرف در سخن گویندگان بعد از وی شده است.

هنگام مطالعه در اشعار و آثار سنایی خواننده با دو سبک سخن و دو سنخ فکر مواجه میشود.

این دو گانگی سبک و فکر سنایی مربوط به دو مرحله از زندگانی اوست در مرحله نخستین سنایی شاعر درباری و لهو پیشه بود و برای تحصیل دینار و در هم از مدح هیچکس امتناعی نداشت و آنچه به چنگ می آورد صرف مجلس سماع و نشاط میکرد.

از شوخی و هزل و حتی گاه از آوردن کلمات رکیک در سخن استادانه خود امتناعی نداشت.

درین دوره شعر سنایی غزنوی اگر چه استادانه و مقرون به مهارت و لطف است لیکن به شدت متأثر از سبک استادان مقدم بر وی از قبیل عنصری و فرخی و مسعود سعد و على الخصوص فرخی است.

این مطلب را هم ببینید
منجیک ترمذی

در قصائد این دوره تغزلات لطیف و تشبیبه های دل انگیز میتوان یافت و اگرچه از غالب اشعار دوره اول او آثار تقلید لایح و آشکارست با اینحال در سخنان همین دوره او مایه یی از کمال و علائمی از تحول سبک مشاهده میشود که در عین تقلید او را از پیشینیان خود دور میدارد.

مسلماً عامل زمان و تحولی که در زبان و در افکار شعرا حاصل میشد و همچنین مراتب علمی سنائی، چنانکه در آثار دیگر شاعران دوره او مؤثر بوده است او را نیز در عین تقلید به سبک خاص تازه یی رهبری میکرد

مانند آن است که این میل به ابتکار و ابداع روش خاص میبایست با یک تکامل روحی شاعر سمت تحقق پذیرد و از قوه به فعل درآید و این امر حاصل نشد مگر در دوره دوم زندگانی شاعر که دوره تغییر حال و تکامل معنوی اوست

شاعر در این دوره مدتی را در سیر آفاق و انفس گذرانده چندی با رجال بزرگ خراسان معاشرت داشته و مدتی در خدمت مشایخ جلیل زانوی تلمذ بر زمین زده و دیرگاهی در تفکر و تأمل به سر برده و مایه علمی خود ازین راهها تکامل داده و با افکار نو و اندیشه های دینی و عرفانی همراه کرده و ازین میان سنخ فکری جدید و شیوه شاعری تازه خود را پدید آورده و در قصائد و غزلیات و قلندريات و ترجیعات متعدد نشان داده و به همان سبک شناخته و معروف شده است.

این دسته از آثار و اشعار سنایی غزنوی پر است از معارف و حقایق عرفانی و حکمی و اندیشه های دینی و زهد و وعظ و ترک و تمثيلات تعلیمی که با بیانی شیوا و استوار ادا شده است.

در قصاید، سنایی از استعمال کلمات و حتی ترکیبات و عبارات عربی به وفور خودداری نکرده است و کلام خود را به اشارات مختلف از احادیث و آیات و قصص و تمثیلات و استدلالات عقلی و استنتاج از آنها برای اثبات مقاصد خود و اصطلاحات وافر علمی از علوم مختلف زمان که در همه آنها صاحب اطلاع بوده آراسته است و به همین سبب بسیاری از ابیات او دشوار و محتاج شرح و تفسیر شده است.

باید گفت این روش که سنایی غزنوی در شعر پیش گرفت مبداء تحول بزرگی در شعر فارسی و یکی از علل انصراف شعرا از امور ساده و توصیفات عادی و توجه آنان به مسائل مشکل تر به قصد اظهار استادی و مهارت شده است.

غالب شعرایی که بعد از سنایی در مسائل حکمی و عرفانی و دینی و وعظ وارد می شدند به این شاعر و آثار او نظر داشته و بعضی نیز مانند خاقانی به صراحت خود را درین گونه مسائل جانشین سنایی میشمرده اند

لیکن باید متوجه بود که انسجام و استحکام کلام و دقت در به کار بردن الفاظ منتخب و ترکیبات تازه و ایراد معانی دقیق در اشعار سنایی به درجه ای است که تقلید از او را حتی برای شاعران بسیار توانا مشکل ساخته است.

سنایی غزنوی در مثنوی های خود بیش از قصائد به ایراد معنی و الفاظ دشوار و اشاره به مسائل مختلف علمی و فلسفی و عرفانی و دینی توجه کرده و ازين حيث بسیاری از ابیات او در سیرالعباد و طریق التحقيق و حديقه محتاج شروح مفصل است تا مورد فهم خواننده تواند شد.

از اشعار سنایی غزنوی

قصه‌ای یاد دارم از پدران

زان جهان‌دیدگان پرهنران

داشت زالی به روستای تگاو

مهستی نام دختری و سه گاو

نوعروسی چو سرو تر بالان

گشت روزی ز چشم بد نالان

گشت بدرش چو ماه نو باریک

شد جهان پیش پیر زن تاریک

دلش آتش گرفت و سوخت جگر

که نیازی جز او نداشت دگر

زال گفتی همیشه با دختر

پیش تو باد مردنِ مادر

از قضا گاو زالک از پی خورد

پوز روزی به دیگش اندر کرد

ماند چون پای مقعد اندر ریگ

آن سر مرده ریگش اندر دیگ

گاو مانند دیوی از دوزخ

سوی آن زال تاخت از مطبخ

زال پنداشت هست عزرائیل

بانگ برداشت از پی تهویل

کای مقلموت من نه مهستیم

من یکی زال پیر محنتیم

تندرستم من و نیم بیمار

از خدا را مرا بدو مشمار

گر ترا مهستی همی باید

آنک او را ببر مرا شاید

دخترم اوست من نه بیمارم

تو او منت رخت بردارم

من برفتم تو دانی و دختر

سوی او رو ز کار من بگذر

تا بدانی که وقت پیچاپیچ

هیچ‌کس مر ترا نباشد هیچ

ای قوم ازین سرای حوادث گذر کنید
 خیزید و سوی عالم علوی سفر کنید
یک سر بپر همت ازین دامگاه دیو 
چون مرغ بر پریده مقر بر قمر کنید
تا کی ز بهر تربیت جسم تیره‌روی
جان را هبا کنید و خرد را هدر کنید
جانی کمال یافته در پرده‌ی شما 
وانگه شما حدیث تن مختصر کنید
عیسا نشسته پیش شما و آنگه از هوس 
دلتان دهد که بندگی سم خر کنید
تا کی مشام و کام و لب و چشم و گوش را 
هر روز شاهراه دگر شور و شر کنید
بر بام هفتمین فلک بر شوید اگر
یک لحظه قصد بستن این پنج در کنید
مالی که پایمال عزیزان حضرتست 
آن را همی ز حرص چرا تاج سر کنید
خواهید تا شوید پذیرای در لطف 
خود را به سان جزع و صدف کور و کر کنید
این روحهای پاک درین توده‌های خاک 
تا کی چنین چو اهل سقر مستقر کنید
از حال آن سرای جلال از زبان حال 
واماندگان حرص و حسد را خبر کنید
ورنه ز آسمان خرد آفتاب‌وار 
 این خاک را به مرتبه یاقوت و زر کنید
دیریست تا سپیده‌ی محشر همی دمد 
ای زنده زادگان سر ازین خاک برکنید
4 رای
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
5,00/5
Loading...

مقالات و نقدهای مشابه

مشاهده همه

جدیدترین کتاب‌های صوتی

مشاهده همه
دیدگاه ها

لطفا دیدگاهتان را بنویسید

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

من ربات نیستم *در حال بارگیری کپچا پلاس ...

بهترین شاعران ایران: خداوندگاران شعر و ادب فارسی

معرفی کتاب ویژه سردبیر

بهترین شاعران ایران: خداوندگاران شعر و ادب فارسی

بهترین شاعران ایران؛ خداوندگاران شعر و ادب فارسی: هر کشوری در جهان به داشتن هنری مشهور است و ایران زمین در هنر شعر و شاعری سرآمد جهانیان است بنابراین این نوشته را به معرفی بهترین شاعران ایران یا خداوندگاران شعر و ادب پارسی اختصاص داده ایم همانگونه که گفته شد هر کشوری به هنری مشهور است: و هنر ایرانیان با داشتن بیشترین آثار ادبی منظوم و با وجود شعرای بزرگی چون رودکی، فردوسی، ناصر خسرو، نظامی، خیام، سعدی، مولوی، حافظ، جامی، صائب، سنایی، عطار، پروین اعتصامی، شهریار، …