کتاب صوتی دختر دایی پروین

کتاب صوتی دختر دایی پروین نوشته علی محمد افغانی رمانی اجتماعی است که وقایع آن در سالهای 1319 در شهر کرمانشاه اتفاق می افتد

کتاب صوتی دختر دایی پروین به شیوه اول شخص روایت می شود و راوی پسر جوانی است که حوادثی که پیرامونش اتفاق افتاده است را تعریف میکند

داستان کتاب صوتی دختر دایی پروین

رمان دختر دایی پروین داستانی اجتماعی و تاریخی است که از در بستر آن شرایط فرهنگی و اجتماعی و حتی اقتصادی ایران در سال های ابتدای قرن چهاردم به تصویر کشیده شده است

راوی داستان که نوجوانی درسخوان در دبیرستان است به اتفاق خانواده اش در خانه ای زندگی میکنند که مانند سایر خانه های آن زمان، همزمان چند خانواده دیگر هم آنجا زندگی میکنند

راوی دو دوست به نام های مملی و عبدل (که خود پسر عمو هستند) دارد که مانند نوچه دستورات او را اطاعت میکنند.

راوی در حین تعریف قصه اصلی، اتفاقاتی که برای او و دوستانش پیش آمده را هم تعریف میکند که بدین ترتیب خواننده با بسیاری از مکان های قدیمی و بازی های و سرگرمی های آن دوران آشنا می شود

پیرنگ اصلی رمان دختر دایی پروین همانطور که نامش مشخص است در مورد خانمی به نام پروین است که به همراه پسر معلولش (معلول ذهنی) از شیراز به کرمانشاه می آیند و مدتی را نزد خانواده راوی زندگی میکنند

اما پس از چندی برای مدوا به عتبات عالیات به عراق سفر میکنند و مدتی از هیچ کس از آنها خبر ندارد تا اینکه …..

کتاب صوتی دختر دایی پروین به مدت 7 ساعت فایل صوتی MP3 آماده دانلود است

---

درباره علی محمد افغانی نویسنده کتاب صوتی دختر دایی پروین

علی محمد افغانی متولد سال ۱۳۰۳ در شهر کرمانشاه و نویسنده نخستین رمان واقعی به زبان فارسی، یعنی شوهر آهو خانم است.

افغانی درابتدای دهه ۱۳۴۰ با رمان بزرگ شوهر آهوخانم وارد جامعه ادبیات داستانی ایران شد این در حالی بود که تا قبل از انتشار رمان شوهر آهوخانم ، نامی از او در میان نویسندگان رمان نویس نبود، گرچه زندانیان سیاسی پس از کودتا و یا آنها که اخبار کوتاه محاکمات نظامی پس از کودتا را دنبال کرده بودند، شاید هنوز نام او را بخاطر داشتند.

هر صفحه از رمان که نوشته بود، برگی بود از زندگی واقعی مردم کوچه و بازار به معنای توده مردم، و این یک رویداد مهم ادبی بود.

کتاب های علی محمد افغانی :

• شادکامان دره قره سو
• شوهر آهوخانم
• بافته‌های رنج
•  بوته‌زار
• محکوم به اعدام
• دکتر بکتاش
• همسفرها
• دختردایی پروین
• صوفی صحنه، دزد کنگاور
• دنیای پدران و فرزندان
• حاج‌الله باشی
• خداحافظ دخترم
• کتاب صوتی سیندخت

از متن کتاب دختر دایی پروین

تپه چغا سرخ این دامنه مسی رنگ درخشانی که زینت بخش منطقه ای از غرب شهر شده بود با لعبت های قرمز پوشی که برفرازش منزل گرفته بودند، گل زیبائی بر سینه اهالی نبود که به آن بتازند و افتخار کنند.

روبه رویش غسالخانه شهر و آن درخت توت بزرگی که همه روزه در زیرش دست کم پنج شش بار نماز میت خوانده می شد. آن سویش در فاصله ای کمتر از یک میدان، گورستان عمومی اهالی؛

در وصفش چه شعری می شد سرود و چه لطیفه نغزی میشد گفت، جز اینکه دهن کجی تلخی بود حتی به آن دنیای مردم از هر دین و آئینی که بودند.

سال وفور و ارزانی بود و با این وصف دست بسیاری کسان به نان نمی رسید، به قول معروف شتر میدادند دانه ای یک دینار اما کجا بود همان یک دینار

بین مقامات شهری صحبت از تشکیل نوانخانه ای بود که به درماندگان و دریوزگان کمک بکنند

در مسجد عمادالدوله هنگام زمستان چند حجره ای را معلوم کرده و دیگ هایی را سر بار برده بودند که یک وهله غذای گرم به آنها بدهند اما همه چیز ناتمام مانده و بعد به کلی فراموش شده بود

زمان گذشته بود و ما از سا ۱۳۱۶ وارد ۱۳۱۹ شده بودیم که سال اسب بود و از سرکشی های تند و تیز و وقایع پرهیمنه ای خبر می داد.

از بانوان در سرتاسر ایران به دستور رضا شاه و با جبر حکومتی کشف حجاب شده بود.

ایستگاه رادیو تأسیس شده بود اما در شهر بین آنها که برق داشتند، اشخاصی بودند که روی خانه شان آنتن رادیو دیده می شد. حتی هنوز عده بسیاری از مردم باور نمیکردند چنین اختراعی هم امکان داشته باشد.

در سه روزی که سرگرم امتحاناتم بودم چون فرصت بازی نداشتم، توی حیاط خانه، جز هنگام عبور به قصد مدرسه یا بالعکس، ظاهر نمی شدم که آنهم درنگ نمی کردم و خیلی تند با سری به زیر افتاده می گذشتم.

روحیه ای دوگانه داشتم از یک سو دلم میخواست دختر دانی را ببینم و از شرم و ترس اولیه ای که از ملاقات با او داشتم خلاص شوم.

از سوی دیگر با دیدن رفتار خانم باجی و مادرم و همسایه ها سر دوراهی گیر کرده بودم.