عنصری بلخی

علاقه مندی
ارسال به...
3 رای
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
5,00/5
Loading...
عنصری بلخی سرآمد سخنوران پارسی در دربار محمود و مسعود غزنوی

استاد ابوالقاسم حسن بن احمد عنصری بلخی سرآمد سخنوران پارسی در دربار محمود و مسعود غزنوی و استاد مطلق در مدح و غزل بعد از رودکی تا زمان خویش است.

زندگی و روزگار عنصری بلخی

عنصری بلخی در سال 350 قمری (339 خورشیدی -961 میلادی) در خاندانی متمکن زاده شد و در عین تنعم، به شعر و ادب روی کرده و در این فن شاگردی ابوالفرج سگزی شاعر اواخر قرن چهارم و مداح سیمجوریان را اختیار نموده و علاوه بر شعر و ادب از علوم اوایل نیز بهره یی اندوخته بود

عنصری بلخی سرآمد سخنوران پارسی در دربار محمود و مسعود غزنوی

 زمان بلوغ عنصری در شعر مصادف بود با آغاز دوره قدرت و شهرت محمود غزنوی و حکومت برادرش نصر ابن ناصر الدین سبکتکین در خراسان و به وسیله همین نصر بن ناصر الدین بود که عنصری به دربار سلطان محمود معرفی شد و در خدمت سلطان غزنه تقرب یافت

عنصری  به سبب قدمت و سابقه خدمتش در دربار غزنویان و نیز از آنجا که معرف او برادر سلطان بود، بر شاعران دیگر تقدم حاصل کرد و در نزد سلطان تقرب یافت و در شمار ندیمان او درآمد.

شاعران به نام دیگری چون فرخی سیستانی، عسجدی و منوچهری هم دوره عنصری بلخی و ممدوح سلاطین غزنوی بودند. البته حکیم ابولقاسم فردوسی هم در این عصر می زیست اما هیچگاه برای دریافت صله و انعام مدح پادشان را نگفت

عنصری لقب ملک الشعرایی را از سلطان محمود دریافت کرد و از  صله های وافر او ثروت فراوانی به چنگ آورد چنانکه به مال و نعمت بسیار در میان شاعران بعد از خود مشهور بود.

خاقانی درباره عنصری گفته است

به تعریض گفتی که خاقانیا
چه خوش داشت نظم روان عنصری

بلی شاعری بود صاحب‌قران
ز ممدوح صاحب‌قران عنصری

ز معشوق نیکو و ممدوح نیک

غزل‌گو شد و مدح‌خوان عنصری
جز ار طرز مدح و طراز غزل

این مطلب را هم ببینید
کتاب صوتی راه باریک آزادی

نکردی ز طبع امتحان عنصری
شناسند افاضل که چون من نبود

به مدح و غزل درفشان عنصری
که این سحر کاری که من می‌کنم

نکردی به سحر بیان عنصری
ز ده شیوه کان حیلت شاعری است

به یک شیوه شد داستان عنصری
مرا شیوهٔ خاص و تازه است و داشت

همان شیوهٔ باستان عنصری
نه تحقیق گفت و نه وعظ و نه زهد

که حرفی ندانست از آن عنصری
به دور کرم بخششی نیک دید

ز محمود کشور ستان عنصری
به ده بیت صد بدره و برده یافت

درباره عنصری بلخی و شعر او

رباعی از عنصری بلخی
رباعی از عنصری بلخی

عنصری بلخی چنانکه از اشعارش پیداست، مردی بلند همت و بزرگ منش بود و با آنکه قصائد خود را به مدح اختصاص داده در آنها گاه به بیان مضامین اخلاقی نیز توجه نموده است وقار و متانت استاد حتى در تغزلها و غزلهای او آشکار است.

دیوان عنصری را قریب سه هزار بیت نوشته اند و آنچه امروز از اشعار او در مآخذ مختلف و در نسخ دیوانش موجودست اندکی از دوهزار بیت تجاوز میکند و مشتمل است بر قصائد و چند غزل و رباعی و ابیات پراگنده یی از مثنوی هایش

وی غیر از دیوانش منظومه هایی نیز داشت به نام شادبهر و عین‌الحیات و وامق و عذرا و سرخ بت و خنگ بت. این مثنويها جز قسمتی از وامق و عذرا که به بحر متقارب ساخته شده است در دست نیست.

عنصری بلخی شاعری توانا و هنرمند بود، در بیان معانی دقیق و خیالات باریک مهارت داشت و کمتر بیت اوست که از مضمونی نو خالی باشد.

از خصائص شعر او وجود فکر منطقی در آنست، منتهی در اینجا قیاسات منتجه مبتنی است بر مقدمات موهمه و استدلالات استوار است بر مبانی و اجزاء خیالی که شاعر با مهارت از آنها برای بیان مقاصد شعری خود استفاده نموده است

این مطلب را هم ببینید
کتاب صوتی غرب زدگی اثر جلال آل احمد

 همین استنتاج ها غالباً به ابیات عنصری و مخصوصاً مصراعهای آخر او صورت مثل سائر داده است.

عنصری بلخی از جمله نخستین شاعرانی است که از افکار و اصطلاحات علمی از طریق آمیزش آنها با تخیلات شاعرانه و گاهی بدون تصرفی در آنها استفاده کرده است و به همین سبب و نیز به علت دقت خیال و باریکی اندیشه و سعی او در ایراد مضامین نو و ابداعی؛ فهم اشعارش تا حدی دشوار شده و ازینراه در نسخ دیوان او غلط های بسیار راه یافته است.

قصیده از عنصری بلخی

میان زاغ سیاه و میان باز سپید
شنیده ام ز حکیمی حکایتی دلبر

بباز گفت سیه زاغ هر دو یارانیم
که هر دو مرغیم از اصل و جنس یکدیگر

جواب داد که مرغیم ، جز بجای هنر
میان طبع من و تو میانه هست نگر

خورند از آنکه بماند ز من ملوک زمین
تو از پلیدی و مردار پر کنی ژاغر

مرا نشست بدست ملوک و میرانست
ترا نشست بویرانی و ستودان بر

ز راحتست مرا رنگ و رنگ تو ز عذاب
که من بفال ز معروفم و تو از منکر

ملوک میل سوی من کنند و سوی تو نه
که میل خیر بخیرست و میل شر سوی شر

رباعی از عنصری

رباعی از عنصری بلخی
رباعی از عنصری بلخی

شمشاد قد و نوش لب و عاج بری
سنگین دل و سیمین ذقن و زر کمری

هم سرو روان و هم بت کاشغری
مر حورا را تو سخت نیکو پسری


رباعی از عنصری بلخی

معشوقۀ خانگی بکاری ناید
کو دل ببرد رخ بکسی ننماید

معشوقه خراباتی و مطرب باید
تا نیم شبان آید و کوبان آید

3 رای
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
5,00/5
Loading...

مقالات و نقدهای مشابه

مشاهده همه

جدیدترین کتاب‌های صوتی

مشاهده همه
دیدگاه ها

لطفا دیدگاهتان را بنویسید

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

من ربات نیستم *در حال بارگیری کپچا پلاس ...

بهترین شاعران ایران: خداوندگاران شعر و ادب فارسی

معرفی کتاب ویژه سردبیر

بهترین شاعران ایران: خداوندگاران شعر و ادب فارسی

بهترین شاعران ایران؛ خداوندگاران شعر و ادب فارسی: هر کشوری در جهان به داشتن هنری مشهور است و ایران زمین در هنر شعر و شاعری سرآمد جهانیان است بنابراین این نوشته را به معرفی بهترین شاعران ایران یا خداوندگاران شعر و ادب پارسی اختصاص داده ایم همانگونه که گفته شد هر کشوری به هنری مشهور است: و هنر ایرانیان با داشتن بیشترین آثار ادبی منظوم و با وجود شعرای بزرگی چون رودکی، فردوسی، ناصر خسرو، نظامی، خیام، سعدی، مولوی، حافظ، جامی، صائب، سنایی، عطار، پروین اعتصامی، شهریار، …