کتاب صوتی رویای مادرم نوشته آلیس مونرو ترجمه ترانه علیدوستی
مشخصات محصول
- زمان: 7 ساعت
- گوینده: مینا شجاعی فر
- نویسنده: آلیس مونرو
- مترجم: ترانه علیدوستی
کتاب صوتی رویای مادرم مجموعه 5 داستان نوشته آلیس مونرو نویسنده شهر کانادایی و برنده جایزه نوبل ادبیات سال 2013 که توسط بانو ترانه علیدوستی به زبان پارسی برگردانده شده است
تهیه محصول
MP3-ZIP 200 مگابایت
کتاب صوتی رویای مادرم نوشته آلیس مونرو ترجمه ترانه علیدوستی
کتاب صوتی رویای مادرم نوشته آلیس مونرو ترجمه ترانه علیدوستی از زبان نوزادی که هنوز در بطن مادر قرار دارد شروع می شود و تا بزرگسالی او ادامه می یابد، زمان در داستان مدام تغییر میکند.
زنی که همسر خود را از دست داده در حالیکه فرزندی از او حامله است
او به درخواست خانواده همسر مرحومش به شهر محل زندگی آنان میرود تا در مراسم بزرگداشت همسرش که در جنگ کشته شده شرکت کند و از آن پس با خانوادۀ همسرش زندگی کند.
شخصیت اصلی هنگامی که در شکم مادر قرار دارد از زبان مادر خود راوی احساسات و افکار او است، انگار به نوعی شاهد اتفاقات بیرون نیز هست.
رابطهی این نوزاد با مادرش شاید از این نظر قابل تامل و جالب است که، به هیچ وجه رابطهی خوبی نیست و علاقهی زیادی بین کودک و مادر دیده نمیشود و شاید پرداختن به این بی علاقه گی پیچیده بسیار سخت تر از پرداختن به عشق میان مادر و فرزند باشد.
کتاب صوتی رویای مادرم به مدت 150 دقیقه فایل صوتی آماده دانلود است
مجموعه داستان رویای مادرم
کتاب رویای مادرم شامل پنج داستان است
فهرست داستان های کتاب رویای مادرم
- رویای مادرم
- صورت
- کوئینی
- تیروستون
- نفرت، دوستی، خواستگاری، عشق، ازدواج
داستان ها حول مسائل انسانی و روابط آنها در زندگی روزمره میگذرد.
مونرو همواره در داستان هایش زن هایی با شخصیت های پیچیده وجود دارند. وی تاکید خاصی بر روابط خانوادگی دارد و این تاکید در تمام داستان های وی بخصوص کارهای قدیمی تر مشهود است.
کتاب رویای مادرم بانو ترانه علیدوستی داستان های کتاب را از سه مجموعۀ متفاوت از مونرو انتخاب شده است
- رویای مادرم داستانی است از مجموعۀ عشق یک زن خوب که در سال ۱۹۹۸ به چاپ رسیده است
- داستانهای «نفرت، دوستی، خواستگاری، عشق، ازدواج» و «کوئینی» و «تیر و ستون» از مجموعۀ “نفرت، دوستی، خواستگاری، ازدواج” انتخاب شدهاند که در سال ۲۰۰۱ منتشر شده است.
- داستان «صورت» از مجموعۀ خوشبختی زیادی انتخابی شده که آلیس مونرو آنرا در سال ۲۰۰۹.منتشرشده است
شرح مختصر داستان های کتاب رویای مادم
داستان صورت
صورت داستان پسری است که با صورت ماهگرفته دنیا میآید. پدر اما با این قضیه کنار نمیآید و با اکراه فرزندش را میپذیرد. کودک بزرگتر میشود و چون شاهدی همۀ اتفاقهای اطرافش را بیان میکند.
از پدرش میگوید، مردی که در ابتدا بیسواد است و کارخانۀ دستکش دوزی دارد و بعد از ورشکستگی وارد کار بیمه میشود.
اگر از زندگی نویسنده باخبر باشیم پدر داستان را بی شباهت با پدر مونرو نمیبینم.
آلیس مونرو از آن دست نویسندگانی است که ردپایی از خودش در داستانهایش به جا میگذارد. در این داستان نیز چون داستان «رویای مادرم» شخصی میمیرد و آن پدر راوی است.
شیوۀ روایت این داستان نیز غیرخطی است. راوی از بدو تولدش و رفتار نا متعارف پدر با خودش میگوید.از گذشتههای دور حرف میزند. از تأثیر نقص جسمش بر رابطۀ پدر و مادرش. از ویژگیهای رفتاری پدر و بالاخره در صفحات ابتدایی داستان از مرگ پدر میگوید.
از مادری که زندگیاش را وقف فرزند ناقصش کرده و سپس از بزرگسالیاش و بازیگر شدن و حتی بازنشسته شدنش حرف میزند. این شخصیت نیز بی شباهت به خود مونرو نیست. آدمی نوستالژیک که بعد ازسالها به خانۀ پدری باز میگردد و با دیدن هر قسمت از خانۀ خاطرهای را بیان میکند.
داستان کوئینی
داستان کوئینی با اینکه به فاصلۀ چند سال از کتاب خوشبختی زیادی و عشق یک زن خوب نوشته شده است، اما از نظر محتوا و ساختار تغییر محسوسی با دو داستان دیگر ندارد. رابطهها در این داستان نیز تیره و تار است. باز هم در این داستان یکی از کاراکترها میمیرد و با مرگش بر شخصیتهای دیگر تأثیر میگذارد.
داستان تیر و ستون
در داستان تیر و ستون همانند کوئینی حضور خانواده پررنگتر از دیگر داستانهای این مجموعه است.
در داستان تیر و ستون که شیوۀ روایتش بر خلاف سه داستان قبلی، سوم شخص است، با شخصی آشنا میشویم با نام لایونل.
پسری جوان که به تازگی مادر خود را از دست داده و دچار افسردگی شده. در این داستان نیز یکی از کاراکترها به تازگی فوت کرده و با مرگش به نوعی بر دیگر شخصیتهای داستان تأثیر گذاشته است.
برندان استاد سابق ریاضی لایونل روزی به طور اتفاقی او را در فروشگاهی میبیند و با خود به خانه میبرد. تا شاید بتواند با این کار بر روحیۀ خسته و افسردۀ لایونل تأثیر بگذارد و بهبودی او را تسریع بخشد.
داستان نام نفرت، دوستی، خواستگاری، عشق، ازدواج
داستان آخر با نام «نفرت، دوستی، خواستگاری، عشق، ازدواج» مانند داستانهای قبلی به خانواده نمیپردازد. شاید باز هم پای خانوادهای در میان باشد؛ اما اینبار صحبت از خانوادهای است که دیگر نیست و وجود ندارد، روایت سوم شخص است و از آن شکستگی روایتهای قبلی در این داستان خبری نیست.
قضیه از این قرار است که روزی جوهانا به ایستگاه راه آهن میرود تا مقداری اثاث منزل را به شهر دیگری منتقل کند.
جوهانا پرستار سابیتا نوۀ دختریِ مک کالی یکی از سرمایهداران شهر است.
مک کالی به تازگی دخترش را از دست داده مجبور میشود جوهانا را برای پرستاری از نوهاش سابیتا نزد خود نگه دارد و از طرفی کن بودرو پدر سابیتا که زمانی در استخدام نیروی هوایی بوده اکنون در شهر دیگری است و با مشکلات مالی دست به گریبان است و مدام از مک کالی پول قرض میکند و به شکلی همیشه در حال سرکیسهکردن اوست.