نجف دریابندری، مترجم، ادیب و نویسنده ی ایرانی
زندگی و آثار نجف دریابندری
نجف دریابندری، مترجم، ادیب و نویسنده ی ایرانی و استاد برجسته ترجمه و فنون ادبی ادبیات فارسی و انگلیسی بود.
در این بخش از سایت سلام صدا به بررسی زندگی و آثار نجف دریابندری پرداخته شده است
زندگی و آثار نجف دریابندری
تولد و کودکی دربابندری
خود دریا بندری نقل می کند که سال 1307 در آبادان زاده شده اما شناسنامه وی و منابع گزارش می دهند که او در سال 1308 چشم به جهان گشوده.
نجف دریابندری از مادر و پدری بوشهری به نام مریم و ناخدا خلف است. پدرش اهل دهستانی در بوشهر به نام چاه کوتاه بوده.
او پدر خود را در سن هفت سالگی از دست می دهد.
مادر نجف، مریم، بعد از مرگ همسرش هرگز ازدواج نکرده و مسئولیت خانواده را بر به کلی عهده می گیرد.
نجف دریابندری درباره ی پدر خود می گوید :
پدرم، ناخدا خلف، آدم جالبی بود؛ البته خیلی زود مُرد: در ۵۲ سالگی. او ناخدا یا راهنمای کشتیهای باری و نفتکش بود که از خارج میآمدند.
نامخانوادگی دریا بندری را پدرم وقتی میخواسته شناسنامه بگیرد، انتخاب کرده؛ چون بوشهری بوده و بوشهر یک بندر در کنار دریاست.
در خانواده ی پنج نفری آنها، نجف دریابندری در میان دو خواهر خود تنها پسر بوده که همین بعد ها در ترک تحصیل او تاثیر می گذارد.
او تحصیلات ابتدایی خود را به طور کامل و در مدرسه ی ابتدایی 17 دی به اتمام رسانید.
زندگی و آثار نجف دریابندری| نوجوانی و جوانی
نجف دریا بندری تحصیلات خود را نیمه کاره رها کرده و حتی دیپلم نگرفته است.
او سال نهم خود را در دبیرستان رازی آبادان گذراند.
دریا بندری درباره ی سال نهم تحصیلات خود نقل می کند :
تا کلاس نهم را در مدرسه خواندم. یک روز که رسم داشتیم، معلم از من تکالیف را خواست. من که نکشیده بودم، گفتم جا گذاشتهام. معلم گفت: “برو بیاور.” من هم بلند شدم، وسایلم را جمع کردم و رفتم که رفتم.
نجف سال دهم و یازدهم خود را هم به اتمام می رساند، البته خارج از مدرسه.
سال آخر دبیرستان تصمیم به رها کردن تحصیلاتش می کند.
او که تنها پسر خانواده بوده دنبال کار می گردد و در نهایت به عنوان منشی در شرکت نفت استخدام می شود.
حضور انگلیسی ها در تاسیسات نفتی آبادان و رفت و آمد ها و صحبت کردن آنها نجف دریابندری را که به زبان علاقمند بود، علاقمند تر کرد کرد.
این علاقه آنقدر شدید بود که دریابندری به خودآموزی پرداخت و با دیدن فیلم های زبان اصلی و محاوره با انگلیسی ها در نهایت به زبان انگلیسی مسلط شد.
توجه رئیسش به انگلیسی صحبت کردن او جلب شد و به سبب همین نقطه قوت نجف دریا بندری از اداره ی کارگزینی به اداره ی کشتی رانی منتقل شد.
خود دریابندری در خصوص علاقه اش به زبان انگلیسی می گوید :
داستان علاقه پیداکردن من به انگلیسی هم جالب است. یادم میآید سال دوم دبیرستان در امتحان انگلیسی تجدید شدم. این تجدیدی باعث شد که من با پشتکار زیاد شروع به خواندن انگلیسی کنم و درنتیجه به زبان انگلیسی علاقهمند شدم.
دریا بندری در جوانی، از زمانی که در شرکت نفت به کار مشغول شد، به مطالعه کتابها و مجلههای سیاسی علاقمند شد و در سخنرانیهای حزب توده در آبادان شرکت میکرد.
در سال 1329 زمانی که تنها بیست و یکسال سال داشت، رسما وارد حزب توده شد. گفتنی است فعالیت حزب توده از سال 1327 در کشور غیرقانونی و فعالیتهای این حزب زیرزمینی شده بود.
نجف دریابندری تا حدود سن 23 سالگی در آبادان ماند.
فعالیت های ادبی نجف دریابندری
نخستین فعالیت های نجف دریابندری در رابطه با نوشتن و مترجمی بر می گردد به زمانی که او نقد ها و متن هایی درباره ی فیلم های اکران شده سینما آبادان می نوشت و از سوی دیگر داستان های کوتاهی از ویلیام فاکنر ترجمه میکرد.
هم نوشته ها و هم ترجمه ها در روزنامه ی “خبر روز” آبادان منتشر می شدند.
در همین دوران بود که نجف دریابندری کتاب وداع با اسلحه اثر ارنست همینگوی را از ابراهیم گلستان به امانت برد و چون جذب این کتاب شد تصمیم گرفت که آنرا ترجمه کند.
بعد از اتمام، ترجمه ش را برای چاپ به تهران آورد و کتاب ترجمه شده ی وداع با اسلحه برای اولین بار در سال 1333 به چاپ رسید.
این کتاب هنوزکه هنوزه از آثار مطرح نجف دریابندری به شمار می رود.
گفته می شود که دریا بندری هرگز کتاب اصلی وداع با اسلحه را به ابراهیم گلستان پس نداده !
در سال 1333 نجف دریابندری بخاطرعضویت در حزب توده و فعالیت های سیاسی در آبادان دستگیر و راهی زندان شد.
زندگی و آثار نجف دریابندری| دوران زندان
بعد از دستگیری در سال 1333 نحف دریابندری یکسال در زندان آبادان ماند.
او بعد از یکسال به زندان تهران منتقل شد.
در ابتدا نجف دریابندری به اعدام محکوم شد اما با پیگیری و تلاش های خانواده مشمول تخفیف شد و در نهایت به چهار سال زندان محکوم شد.
دریا بندری در این دوران علاقمند به مسائل و مطالعات فلسفی شد.
او در زندان کتاب تاریخ فلسفه غرب اثر برتراند راسل را برگردان کرد که بعدها توسط انتشارات سخن به چاپ رسید.
بیگانهای در دهکده نوشته مارک تواین دیگر کتابی است که او در زندان ترجمه کرد.
نجف دریابندری در زندان علاوه بر ترجمه، برای زندانیان کلاس زبان انگلیسی برگزار میکرد.
از دیگر سرگرمیهای او در زندان آشپزی بود. این تجربه سالها بعد زمینهساز نوشتن کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز با همکاری همسرش، فهیمه راستکار، شد.
وی در سال ۱۳۳۷ آزاد شد.
پس از زندان، رابطه او با حزب توده پایدار نماند. خودش در این باره نقل می کند :
در زندان متوجه شدم که نظرم با باقی تودهایها در بسیاری از مسائل فرق میکند؛ مثلا بنده در زندان کتاب “تاریخ فلسفه غرب” نوشته “راسل” را ترجمه کردم و در آنجا تودهایها هم بودند و چند بار هم ایراد گرفتند که “این راسل چیه که تو دستت گرفتهای؟
آزادی دریابندری از زندان ساواک
نجف دریابندری بعد از آزادی در موسسه انتشارات فرانکلین، به ریاست همایون صنعتی زاده، مشغول به کار شد.
او در نهایت دو سال بعد از اشتغالش در این موسسه سردبیر شد.
این همکاری درمجموع هفده سال ادامه یافت.
دریابندری در زمانی که آنجا کار میکرد به ترجمه آثار ادبی رماننویسان و نمایشنامهنویسان سرشناس آمریکایی پرداخت.
کتابهایی همچون پیرمرد و دریا اثر ارنست همینگوی و ماجراهای هاکلبری فین اثر مارک توین را برگردان کرد.
در نهایت او، در حدود سال ۱۳۵۴ همکاری خود را با انتشارات فرانکلین قطع کرد.
پس از آن برای برگردان متون فیلمهای خارجی با سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران قرارداد بست.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران از این کار نیز کناره گرفت و بهطور جدی به ترجمه و نویسندگی پرداخت.
ازدواج و زندگی مشترک
نجف دریابندری در سال ۱۳۳۳ قبل از آنکه به زندان برود، با ژانت لازاریان، پژوهشگر، روزنامهنگار و گالریدار ایرانی ارمنیتبار، ازدواج کرد.
این دو بعد ها از هم جدا شدند و حاصل ازدواج آنها دو فرزند دختر و پسر بود.
ژانت در سال 1393 در سن 74 سالگی و در پی بیماری در منزلش در تهران در گذشت.
دومین ازدواج دریابندری با خانم فهیمه راستکار دوبلور و هنرپیشه تئاتر، سینما و تلویزیون بود. حاصل این ازدواج ،سهراب، تنها فرزند آنها است.
فهیمه در سال 1391 در سن 78 سالگی پس از گذراندن یک دوره بیماری طولانی آلزایمر، در منزل شخصیاش درگذشت.
کتاب خاطرات نجف دریابندری از آبادان نوشته حسین میرزائی
حسین میرزائی، پژوهشگر علوم اجتماعی، در سال ۱۳۸۴ طی چهار نشست، از نجف دریابندری دربارهی سالهای جوانی و سیاست پرسید که حاصل آن شد کتابی با همین عنوان و با زیرعنوانِ «خاطرات نجف دریابندری از آبادان».
این کتاب را آقای میرزائی در سال ۱۳۹۴ در آبادان، زادگاه نجف دریابندری، شخصاً منتشر کرد.
«خاطرات نجف دریابندری از آبادان» شامل پنج فصل است که:
- در فصل نخست آن، دریابندری دوران کودکیاش را تعریف میکند،
- در فصل دوم خاطرات فرارش از مدرسه را بازمیگوید و اینکه زبان انگلیسی را چگونه آموخت و چگونه به عضویت حزب توده درآمد
«تا سال نهم در مدرسهی رازی بودم و بعد تحصیل را رها کردم. حالا چی شد که رها کردم، خیلی ساده است. معلمی داشتیم به اسم آقای علوی که معلم ریاضیات و هندسه بود. یک روز که درس رسم داشتیم و من رسمم را نکشیده بودم، آمد پرسید رسم شما کجاست؟ گفتم که نیاوردم. گفت که خیلی خب، پا شو برو بیار. من هم از کلاس رفتم بیرون که رسمم را بیاورم و دیگر برنگشتم. بعد از حدود هفت – هشت – ده ماه رفتم شرکت نفت… واقعیت این بود هیچ فکری نداشتم، یعنی از روی آگاهی و علم و اطلاع این کار را نکردم؛ یکدفعه از مدرسه بیزار شدم.»
- در فصل سوم از استخدامش در شرکت نفت میگوید و زمانی که سینمایینویس نشریات شرکت نفت میشود و رابطهاش با فعالان روشنفکری دههی ۳۰ و بهخصوص ابراهیم گلستان و جزئیات پرماجرای آن
عنوان فصل سوم کتاب خاطرات نجف دریابندری «روشنفکران نفتی»است که در آن به دوران فعالیت در انتشارات شرکت نفت برمیگردد و از فعالان روشنفکری چون محمدعلی موحد، هوشنگ پزشکنیا، ابوالقاسم حالت و مشهورترین و جنجالیترینِ آنان، ابراهیم گلستان، میگوید که با همهشان همکاری داشت.
- در فصل چهارم بهطور متمرکز از فعالیتهای سیاسی و حزبی میگوید و اینکه چه شد که تودهای شد،
در این فصل از کتاب خاطرات دریابندری بیشتر به موضوعاتی چون جامعهی طبقاتی آبادان، اعتصابات کارگری در این شهر و چرایی گرایش خود به حزب توده و حتا نوشتن برای نشریات مرتبط با آن میپردازد و خاطرهاش از حضور در سخنرانی «جلال آلاحمد» بهنمایندگی از حزب توده در آبادان را هم بازمیگوید.
- در فصل آخر خاطراتش از کودتا و دوران زندان و حکم اعدام، که از آن میجهد و برای همیشه روانه تهرانش میکند.
بیماری و درگذشت استاد نجف دریا بندری
نجف دریابندری در 23 آبان 1393 در پی سکته مغزی در آی سی یو بستری شد و پس از بهبودی حالش در 3 آذر 1393 از بیمارستان مرخص شد.
سرانجام در 15 اردیبهشت 1399 پس از یک دورهٔ طولانی بیماری در سن 90 سالگی در تهران درگذشت.
دریا بندری در طول زندگی خود موفقیت های بسیاری کسب کرد.
او با برتراند راسل ملاقات کرد.
کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز را که جزو پنج کتاب برتر آشپزی قاره آسیا است با همکاری همسرش، فهیمه راستکار، نگاشت.
بهعنوان گنجینه زنده بشری در میراث خوراک در فهرست حاملان میراث ناملموس (نادرهکاران) بهثبت رسید.
و بخاطر فعالیت های مترجمی اش جایزه تورنتون وایلدر از دانشگاه کلمبیا را دریافت کرد.
معرفی کتاب های ترجمه شده نجف دریابندری
- پیامبر و دیوانه – جبران خلیل
- گور به گور- ویلیام فاکنر
- آنتیگونه
- بیلی باتگیت – ای ال دکتروف
- سیری در هنر ایران – گروه مولفان، پوپ آرتور اپهام
- وداع با اسلحه – ارنست همینگوی
- خانه برنارد آلبا -فدریکو گارسیا لورکا
- رگتایم -ای ال دکتروف
- افسانه دولت -ارنست کاسیرر
- قدرت –برتراند راسل
- عرفان و منطق – برتراند راسل
- بیگانه ای در دهکده – مارک تواین
- کولی ها -هیلری استنیلند
- معنی هنر -هربرت ادوارد رید
- تاریخ سینما -آرتور نایت
- ” مستطاب آشپزی – نجف دریابندری با همکاری همسرش فهیمه راستکار ”