کتاب زمانی برای گریستن نیست
در کتاب زمانی برای گریستن نیست اثر جوی فیلدینگ نویسنده توانای کانادایی با تکیه بر تحقیقات روانشناسانه و تحلیل زیبای رفتار انسان ها در موقعیت های خاص موفق به خلق فضایی غافلگیر کننده شده است که خواننده را درست در فصل آغازین رمان بر جا میخکوب می کند.
جوی فیلدینگ نویسنده کتاب زمانی برای گریستن نیست درباره این اثر خود می گوید:
نگارش این رمان حاصل تحقیقات مداوم یكساله و چندین بار بازنویسى متن است و و امروز آن را یکی از زیباترین و سنجیده ترین و زیباترین کارهای خود می دانم.
منطق داستان بسیار سنجیده و اصولى پیش میرود تا جایى كه شاید حذف كوچكترین جملات از كتاب و یا خطایى جزئى در ترجمه، به اصل داستان لطمه وارد مىكرد و این نكته، نشان از تبحر نویسنده دارد.
ذكر این مسئله ضروری است که هر اثر از «جوى فیلدینگ» یك تجربه است. تجربه اى به ارزش یك زندگى، كه حتى اگر هیچگاه براى ما پیش نیامد، ارزش دانستن و بارها مرور كردن را دارد.
نیویورک تایمز درباره این رمان می گوید:
ما رمانهای زیادی را به عنوان رمانهای پر فروش بر می گزینیم ولی این رمان دلایل بسیاری برای این گزینش دارد: تحلیل زیبای اجتماعی، جذابیت داستان و ماجرای کشش دار… هیچ خواننده ای به سادگی از کنار آن نخواهد گذشت.
خلاصه کتاب زمانی برای گریستن نیست :
کتاب زمانی برای گریستن نیست مانند دیگر آثار فیلدینگ درباره زنی با مشکلاتی غیر معمول صحبت می کند که به ناگاه درگیر ماجرای قتلی هولناک در میان وابستگانش می شود.
بانی ویلر معلم دبستان بوده و صاحب دختری سه ساله به نام آماندا است که قبل از به وقوع پیوستن این جنایت، پیام هشداری از مقتول دریافت می کند
. “تو در خطر هستی. تو و آماندا”.
در باره جوی فیلدینگ نویسنده کتاب زمانی برای گریستن نیست
مسلما خوانندگان آثار جوی فیلدینگ Joy Fielding به خوبی با سبک کار او و سوژه های بکر و جذابش آشنا هستند و می دانند هر چند تمرکز او بر مسائل خانواده ها و به ویژه زنان و کودکان در جامعه ای چون آمریکاست، ولی این موارد می توانند آگاهی دهنده خوبی در جامعه ما حتی با تفاوت های فر هنگی اجتماعی اش باشد.
اخیرا در جامعه اطراف خود شاهد اتفاقاتی بوده ایم که به راستی نزدیکی همخوانی عجیبی بین این اتفاقات و داستان این کتاب می بینیم.
صفحات روزنامه ها درسال های اخیر بیانگر حوادثی دلخراش در همین کوچه پس کوچه های شهر و محله ما بودند که ناخواسته تمامی خانواده را در مورد فرزندان دچار یک ترس منطقی کرد.
براستی از این که امروز ماجرای این کتاب مصداق های متوالی و مکرر است، چه احساسی باید داشته باشیم و چگونه آن را تفسیر کنیم؟
به هر حال آنچه واضح است آنکه این اتفاقات ناگوار، بخصوص صدمات خانوادگی در تمام کشورها کمابیش وجود دارد ولی جامعه ای در پیشگیری یا جلوگیری از آن موفقتر است که آگاهی مردمانش بیشتر باشد.
خانواده ها باید به جای ندیدن و نخواندن و یا پاک کردن صورت مسئله، به سلاح آگاهی مسلح شوند و همواره احتمال بروز حادثه ای را برای خود منتفی ندانند.و اینجاست که که مهمترین رسالت کتاب مشخص می گردد: “آگاهی دادن و به فکر واداشتن”.رسالتی که در مورد رمان اثر گذارتر است و افراد بیشتری را در برمی گیرد.
کتاب های جو فیلدینگ که به پارسی ترجمه شده اند
- کتاب رازی را به من مگو ترجمه نفیسه معتکف
- خفته در باد ترجمه الگا کیایی
- ژرفای زندگی ترجمه شهناز مجیدی
- کتاب بوسه خداحافظی با مادراثر ، شهناز مجیدی
- بیگانهای با من است ترجمه شهناز مجیدی
- نجواها و دروغها ترجمه شهناز مجیدی
- کتاب سامانتا ترجمه شهناز مجیدی
- کتاب دختر بد ترجمه شهناز مجیدی
- رمان خاطره ترجمه شهناز مجیدی
- حالا او را میبینی ترجمه شهناز مجیدی
- محکوم به نیستی ترجمه تکین حمزه لو
- کتاب چارلی وب ترجمه شهناز مجیدی
- کتاب خاطرات قاتل ترجمه شهناز مجیدی
- کتاب خاطرات یک قاتل با ترجمه شهناز مجیدی
- تکه های گمشده مترجم: شهناز مجیدی
- کتاب رودخانه وحشی ترجمه شادان مهران مقدم
- کتاب دختر گم شده ترجمه شادان مهران مقدم
- کتاب عروسک نوشته جوی فیلدینگ و ترجمه مهران مقدم