کتاب جنبش زنان فمینیسم نوشته آندره میشل نویسنده و محقق برجسته فرانسوی به بررسی و تحلیل وضعیت اجتماعی، فرهنگی زنان در طول تاریخ بشر از دوران پارینه سنگی تا پایان قرن بیستم پرداخته و تاریخ جریانات مختلف جنبش زنان را بر اساس مستندات معتبر ارائه کرده است

درباره جنبش زنان فمینیسم

در طول تاریخ بشر، زنان زیادی وجود داشته اند که نقش مهمی در تاریخ محلی یا جهانی ایفا کرده‌اند، اما همه اینها لزوماً مدافع حقوق زنان نبوده‌اند.

جنبش زنان متشکل از زنان و مردانی است که برای دستیابی به برابری جنسیتی و بهبود زندگی زنان به عنوان یک گروه اجتماعی تلاش و مبارزه می کنند.

از سوی دیگر در طول تاریخ زنان بسیاری بوده اند که در واقع نقش مهمی در زندگی فرهنگی و سیاسی ایفا کردند، اما بنا به دلایل فرهنگی و اجتماعی تمایلی به آشکار شدن فعالیت هایش نداشته اند

با وجود آنکه زنان مبارز و فعال همواره بخشی از تاریخ بشر بوده اند، با اینحال جنبش سازمان یافته زنان برای اولین بار در قرن نوزدهم آغاز شد.

یکی از نویسندگان و محققانی که تمام عمر خود را به بررسی مشکلات زنان اختصاص داده و کتاب های ارزشمندی هم نوشته است ، خانم آندره میشل نویسنده فرانسوی کتاب جنبش زنان فمینیسم است.

کتاب صوتی جنبش زنان

دوستداران می توانند کتاب صوتی جنبش زنان فمینیسم را به مدت 5 ساعت و در 6 فایل صوتی mp3 دانلود نمایند

فهرست مطالب کتاب جنبش زنان فمینیسم

• یادداشت مترجم
• مقدمه بر ترجمه فارسی

فصل اول: وضعیت زنان از دیرینه سنگی تا دومین انقلاب نوسنگی

• جوامع شکارچی در دوران دیرینه سنگی
• نخستین انقلاب نوسنگی

فصل دوم: وضعیت زنان از دومین انقلاب دوره نوسنگی تا دوره باستان

• وضعیت زنان در نوسنگی میانه
• وضعیت زنان در قبایل کوچ شبانی
• محدودیت زنان در مدینه های باستان
• مذاهب بزرگ پدر سالار و وضعیت زنان

فصل سوم: وضعیت زنان از سقوط امپراطوری روم تا پایان رنسانس

• دوره ماقبل فئودالی قرن پنجم تا نهم میلادی
• ارتقا زنان در آغاز دوره فئودالی قرون (۱۰ و ۱۱)
• وضعیت زنان در بیزانس و در جهان مسلمان.
• دوره قرن ۱۲ تا رنسانس Renaissance قرون ۱۲ تا ۱۴ (میلادی)
• زنان در دوره رنسانس قرون ۱۵ و ۱۶ میلادی

فصل چهارم: وضعیت زنان در قرون هفدهم و هجدهم

• مقاومت زنان در برابر محدودیتهای قرن هفدهم
• مقاومت زنان در برابر محدودیت های قرن هجدهم فصل پنجم

فصل پنجم: وضعیت زنان در قرن نوزدهم

• زنان در جنبش های اجتماعی قرن ۱۹
• زنان در جنبش های بشر دوستانه و مذهبی قرن ۱۹
• جنبش فمینیست در قرن ۱۹

فصل ششم: جنبش فمینیستی و وضعیت زنان در قرن بیستم

• جنبش های فمینیستی و وضعیت زنان در نیمه اول قرن بیستم
• وضعیت زنان و جنبش های فمینیستی در نیمه دوم قرن بیستم
• دوره بازسازی فمینیسم (۱۹۸۰ – ۱۹۶۰)
• وضعیت زنان در کشورهای اروپایی شرقی از ۱۹۴۵

نتیجه

• وفاق در مورد طرد و نفی خشونت نسبت به زنان
• وفاق و هم اندیشی در مورد نقد شیوه مسلط توسعه
• فمینیست ها و نظامی گری جوامع معاصر

دانلود رایگان فایل pdf کتاب جنبش زنان فمینیسم

فایل pdf کتاب جنبش زنان فمینیسم نوشته آندره میشل (160 صفحه) را می توانید دانلود نمایید

مقدمه کتاب جنبش زنان فمینیسم

واژه فمینیسم (Feminism) در سال ۱۸۳۷ وارد زبان فرانسه شد. فرهنگ لغت زیر این کلمه را چنین تعریف میکند:

«آئینی که طرفدار گسترش حقوق و نقش زن در جامعه است”.

می دانیم که تفکر از عمل جدایی ناپذیر است و این مفهوم نیز از زمان پیدایی اش در فرانسه با فعالیت های متعددی به منظور افزایش و بسط حقوق و نقش زنان در جامعه همراه بوده است. به همین جهت تعریف فمینیسم نه فقط دکترین بلکه محدوده عمل را نیز در بر میگیرد.

حدود ۱۵ سال است که نظریه فمینیستی مفاهیم جدیدی را به منظور تحلیل وضعیت زنان مطرح نموده، مفاهیمی که خود را به زبان فرانسه تحمیل کرده اند و فرنگ زبر بدان مشروعیت بخشیده است.

همان گونه که سیاهان در ایالات متحده و یا کارگران رنگین پوست در فرانسه نژاد پرستی را متهم میکنند، فمینیست های امروزه تبعیض جنسی را مردود می شمارند

مراد از تبعیض جنسی یا Sexisme ایستار تبعیض آمیز در مورد جنس زن است.

تبعیض جنسی نتیجه سروری نرینگی است که این گونه تعریف میشود:

واژه مونث، نیمه قرن بیستم تسلط مردان و نماد نرینگی بر زنان

اما برای فمینیست ها سروری نرینگی که بعضی آن را مرد سالاری و یا نظام پدر سالار معنا کرده اند فقط نوعی تسلط نیست بلکه نظامی است که خواه آشکار و خواه نهان تمام مکانیسم های نهادی و ایدئولوژیکی در دسترس خود مانند حقوق، سیاست ،اقتصاد ،اخلاق ،علوم پزشکی ،مد، فرهنگ آموزش و پرورش رسانه های گروهی و غیره را به منظور تحقق سلطه مردان بر زنان بکار میگیرد همان گونه که سرمایه داری از این ابزار برای تثبیت خود استفاده میکند

پس میبینیم که در ده سال اخیر تعاریف مربوط به فمینیسم و مفاهیم تحمیل شده به زبان فرانسه توسط مبارزه فمینیستی، بسیار متنوع بوده و از معانی موجود در فرهنگ های لغت بسی فراتر می رود.

مطالعه وضعیت زنان در طول تاریخ به طور ضمنی مسأله یک هنجار یا یک مرجع را مطرح میکند که در رابطه با آن وضعیت زنان میتواند مورد ارزیابی قرار گیرد.

این مرجع میتواند وضعیت زنان در دوره پیشین یا در یک طبقه اجتماعی یا یک جامعه خاص یا صرفاً وضعیت زنان در ارتباط با گروه جنسی دیگر یعنی مردان باشد و بدین سان بر حسب مقایسه میتوان گفت که وضعیت زنان دچار انحطاط شده و بسیار پایین تر از موقعیت مردان است.

اما اگر انتخاب مرجع در جوامع معاصر نسبتاً ساده است برعکس ارزیابی وضعیت زنان در گذشته کاری بس دشوار است.

در واقع در جامعه ای که از نظر جنسی و اجتماعی شدیداً قشربندی شده است، علم بی طرف نمی ماند و به بیراهه میرود

با توجه به این حقیقت، در دنیایی که قدرت مذکر است، تاریخ بیشتر به وضعیت گذشته دهقانان و کارگران مرد علاقمند بوده است (البته پس از توجه و علاقمندی به صاحبان قدرت) تا به تاریخ زنان.

وقتی که مورخ، باستان شناس ، مردم شناس و یا جامعه شناس به بررسی وضعیت زنان میپردازند اغلب این دیدگاه مردسالارانه است که تلاش میکند همان الگوها و نقش های خاص مردان و زنان خود را به جوامع گذشته یا معاصر نسبت دهد و گاهی نا آگاهانه در جستجوی مشروعیت پدر سالارانه در جوامع از بین رفته باشد.

بدین سان یک مورخ فی البداهه در یک برنامه تلویزیونی اظهار میدارد که زنان سابین بقدری از ربوده شدنشان خوشحال بودند که تمایلی به بازگشت به خانه نداشتند، داستانی که بی شباهت به این گفته امروزی نیست که زنان از اینکه مورد تجاوز قرار گیرند لذت میبرند.

_{زنان سابین: بخشی از تاریخ افسانه‌ای رم باستان است که طی آن، نخستین نسل از مردان رومی، زنانی از خانواده‌های سرزمین سابین، که در همسایگی آنها قرار داشته، را ربوده اند}

گاهی بر عکس، به جای آن که تحقیق را به تبیین رفتار زنان بکشانند، صرفاً به تکرار قالب های ذهنی کهنه میپردازند مثلاً مورخ مشهور دیگری مینویسد که زنان از نظر عواطف مذهبی اصلاح ناپذیرند و بدین سان این واقعیت را نیز که زنان همانند مردان موجوداتی تاریخی هستند نادیده می انگارد و بررسی گذشته آنان به لحاظ سرکوب و تفتیش عقاید میتواند امکان تهیه یک فرضیه تبیینی از امور مشاهده شده را فراهم کند.

گاهی مفهوم قدرتی که خاص جامعه محقق است به نظام اجتماعی مورد مطالعه نسبت داده میشود در حالی که این مفهوم با چنین نظامی کاملاً بیگانه است ما این اشتباهات متعدد را در این کتاب روشن خواهیم کرد.

به همین جهت منابع مورد استفاده ما درباره وضعیت زنان در درجه اول از محققینی خواهد بود که افکار آنان کمتر به پیش داوریهای مردسالارانه مشغول ست

یعنی از آثار زنان مردم شناس و مورخ و همچنین محققان انگلوساکسون بیش از مردم شناسان و مورخان مرد کشورهای لاتین استفاده خواهد شد

زیرا دسته اخیر آنگاه که از زنان سخن میگویند برای آن که مقبولیت بیابند در مشروعیت بخشیدن به قدرت مردان از خود شتابزدگی به خرج میدهند

اما این امر نباید سبب شود فراموش کنیم که زنان مورخ یا مردم شناس بسیار نادرند و آنها نیز تحت تاثیر تعالیم برتری جنسی استادان خویشند در واقع این اساتید فقط ظهور مرد کارورز، اندیشه ورز و خلاق … را بررسی کرده اند اما عمداً زن کارورز ،اندیشه ورز مولد و خلاق را به فراموشی سپرده اند.

آیا این اساتید چنین تعلیم نمیدهند که زن به قلمرو طبیعت و مرد به قلمرو فرهنگ تعلق دارد؟ پس چرا این گونه درباره آنها سخن میگویند.

گویی فراموش کرده اند که زنان سهم اساسی در پیشرفت بشریت در کشف آتش ،کشاورزی، اهلی کردن حیوانات، سفالگری ،نخ ریسی ،بافندگی، رنگرزی، کشف گیاهان طبی وفنون متعدد داشته اند.

میکائیل استفان آن که خود به مادرسالاری اعتقاد داشته است انگلس را بعنوان نمونه یک جامعه شناس فمینیست قرن ۱۹ نشان می دهد.

انگلس آنگاه که راجع به تاسیت سخن میگوید یکی از وجوه اساسی نقش زنان را فراموش میکند.

در واقع انگلس به نقش زنان آلمان در برابر پیران و کودکان اشاره میکند اما از ذکر این نکته خودداری میکند که بنا به گفته تاسیت زنان در مزرعه هم کار میکردند چیزی که هم در اقتصاد ژرمنها و هم برای جایگاه زنان در این جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است.

_{*تاسیت، تاسیتوس: مورخ شهیر رومی که بین سالهای 54 و 56 م . در روم متولد شد و در حدود سال 120 م . درگذشت}

این امر نشان میدهد که پنهان کاری که اغلب نیز ناخودآگاه است، ، ایستار رایج محقق علوم اجتماعی است بخصوص آن هنگام که در برابر مسأله زنان قرار میگیرد

آمار امروزه کار نمونه تکان دهنده دیگری را به ما نشان میدهد زنان خانه دار جزو شاغلین محسوب نمی شوند در حالی که جمع ساعات کار خانگی آنها بیشتر از کل ساعات کار مزدبگیرانی است که مستحق دریافت دستمزد شناخته می شوند

اگر امروزه علم اقتصاد نوین، تولید خانگی زنان را نادیده میگیرد محققی که در دو هزار سال آینده به مطالعه تولید زنان امروز خواهد پرداخت چگونه خواهد اندیشید؟ آیا آنان را جزو بیکاران و انگلها قلمداد نخواهد کرد؟

بعد از مقوله مرد مداری، قوم مداری مانع اساسی برای ارزیابی وضعیت زنان در جوامع مورد مطالعه است.

قوم مداری برای مشاهده کننده یک جامعه معین، به معنای فرافکنی هنجارهای خاص خود و معیار مطلق قرار دادن آنهاست.

بدین سان جوانان فرانسوی چه زن و چه مرد به هنگام دیدار از چین از اینکه جوانان چینی قبل از ازدواج روابط جنسی ندارند دچار اکراه می شوند.

گویا مردمی که در یک نسل توانسته اند اشغال خارجی جنگ داخلی قحطی سیل و اپیدمیها را از بین ببرند، می بایستی انقلاب جنسی را نیز در اولویت قرار دهند.

از سوی دیگر سختگیری در مورد آداب و عقاید جنسی شامل هر دو جنس می شود یعنی از این نظر هر دو جنس نابرابرند.

زنان چینی یک نسل قبل از فرانسویها دارای حق جلوگیری و سقط جنین بوده اند و بدین سان قبل از فرانسوی ها حق کنترل موالید و برابری حقوق در ازدواج با مردان را دارا بوده اند.

طبقه مداری وجه دیگر قوم مداری است که هنجارهای خاص طبقه اجتماعی خود را معیار تلقی کرده و آنچه را غیر آن است نادیده می گیرد.

خلاصه آن که با توجه به قدرت و امتیازاتی که مردان در عصر و جامعه خویش دارا هستند باید وضعیت زنان مورد ارزیابی قرار گیرد.

اتخاذ چنین نگرشی متضمن طرد رفتار زمان مداری است که به معنای ارزیابی وضعیت گذشته در ارتباط با هنجارهای فمینیستی جامعه معاصر است و همچنین به معنای نفی نگرش «مرد سالارانه» بر پایه فرافکنی پیش داوری های «پدر تباری» در مشاهده جوامع و طرد رفتار قوم مدارانه و «اروپا مدارانه» است که در زمان و مکان هنجارهای جامعه اروپایی یا غربی را بکار میگیرد و بالاخره نفی طبقه مداری است که طبقه اجتماعی را که بدان تعلق دارد به عنوان مرجع مطلق قرار میدهد.

مسلماً هنوز نگرشی تاریخی، مصون از خطاها وجود ندارد و به همین جهت تلاش ما به منظور مشخص کردن وضعیت زنان در طول قرون و همچنین بررسی تلاش آنان به منظور بهبود وضعیت شان از ماقبل تاریخ، بدون نقص نیست.

در اینجا سپاس خود را نثار خانم الیز بولدینگ مولف اثری عظیم راجع به تاریخ زنان میکنیم که از اطلاعات غنی آن در تهیه این کتاب بسیار سود جسته ایم.