کتاب جغرافیای من و تو نوشته جنیفر اسمیت
کتاب جغرافیای من و تو نوشته جنیفر اسمیت| آدم ها در شرایط و اتفاقات ناگوار هم عاشق می شوند.شنیدن داستان عشق لوسی و ایوان در خاموشی بی سابقه شهر نیویورک می تواند برای شما هم جالب و جذاب باشد عشقی که در تمام دنیا شانه به شانه با آن ها می رود و سفر می کند.
شروع داستان و به همراه آن شروع یک رابطه رمانتیک از روز اول سپتامبر ۲۰۰۳ شروع میشود، روزی که دنیا در تاریکی فرورفت.
جنیفر اسمیت در مصاحبه ای در مورد کتاب جغرافیای من و تو میگوید
این کتاب در وهله اول بیشتر راجع به رابطههاست اما قسمت رمانتیک قضیه اینجا است که با وجود جدا شدن شخصیتها، ارتباط بین آنها از بین نمیرود، اگرچه حفظ این ارتباط هیچ سودی برای هیچکدام آنها ندارد و بیاد آوردن این ارتباط به درد هیچ کدامشان نمیخورد. ایده نوشتن این کتاب بعد از خاموشی عمومی در سال 2003 به ذهنم رسید.
راستش آن روز من هم در منهتن بودم؛ درست در قلب تاریکی جادویی و اسرارآمیز شهر.
همان موقع به خودم گفتم که من باید راجع به افرادی بنویسم که در چنین فضایی همدیگر را ملاقات کردهاند و بهنظرم جالب آمد که ملاقات اول آنها را در آسانسور طراحی کنم، جایی که نتوانند از آن خارج شوند، حداقل برای مدتی کوتاه. برای شروع یک عشق، هیچ چیزی نمیتواند مانند یک نزدیکی اجباری جذاب باشد.
جنیفر اسمیت، Jennifer E. Smith نویسنده ی جوان کتاب جغرافیای من و تو، نگاهی هوشمندانه به شخصیت هایش دارد و نگاهی حیرت انگیز به عشق.
او در این کتاب نشان می دهد مرکزِ دنیا مکانِ خاصی نیست. گاهی شخصی خاص مرکزِ دنیاست.
جنیفر اسمیت، نویسنده کتاب که توسط نشر هیرمند منتشر شده، در ایالت شیکاگو آمریکا متولد شد و دوران کودکی خود را در همان ایالت گذراند.وی سپس برای ادامه تحصیل به اسکاتلند مهاجرت کرد و توانست در زمینه «خلاقیت در نوشتار» مدرک استادی را از دانشگاه سنت اندروز دریافت کند.
اتفاقی ساده مانند قطع شدن برق سراسری، شکل دهنده رمان آمریکائی جغرافیای من و تو است.
ازمتن کتاب جغرافیای من و تو می خوانیم
در روز اول سپتامبر، دنیا در تاریکی فرورفت. اما لوسی پتِرسون که به دیوار فلزی آسانسوری تاریک تکیه زده بود، امکان نداشت از گستردگی این واقعه خبر داشته باشد…
خاموشی فراتر از ساختمانی بود که لوسی تمام عمرش را در آن زندگی کرده و الان برقِ تمام خیابانها هم رفته و چراغهای راهنمایی خاموش شدهاند و خبری از زمزمهی هواکشها نیست و تنها سکوتی تپنده و وهمناک باقی مانده. هنوز هیچی نشده، مردمِ زیادی به خیابانهای درازِ مَنهَتَن ریخته بودند و مثل ماهیهای آزاد که برخلاف جریان آب شنا میکنند، بهسمت خانههایشان میرفتند.
در تمام جزیره، بوق ماشینها هوا را میشکافد و مردم پنجرهها را باز کردهاند و بستنیها در هزاران هزار فریزر دارند آب میشوند.
تمامِ شهر مثل شمعی که فوتش کرده باشند خاموش شده؛ اما در آن مکعبِ بینورِ آسانسور، لوسی امکان نداشت از این وقایع خبر داشته باشد…
اما در این تاریکی اتفاق زیبایی برای لوسی می افتد و همین اتفاق باعث آشنایی لوسی و ایوان میشود و ….
با سلام
چطور میتونم ادامه فایل صوتی ای که تو کانال گذاشته بود رو تهیه کنم؟فایل کتاب جغرافیای منو تو رو میخوام.
درود بر شما – ادامه کتاب صوتی جغرافیای من و تو در کانال تلگرام سلام صدا قرار گرفته است