کتاب صوتی پاستیل های بنفش اثر کاترین آلیس اپلگیت داستانی جادویی و شگفتانگیز در ستایش عشق، دوستی و خانواده است.
این کتاب دربارهی پسری است که از خیالپردازی خوشش نمیآید. اما دوستی خیالی از دوران کودکی به زندگیاش بازمیگردد و به او کمک میکند با امیدواری و خوشبینی بر مشکلات پیروز شود.
چیزی که معمولاً کمتر مورد توجه قرار میگیرد و احتمالا دلیل اصلیِ سخت شدنِ زندگی، اعصابخردی مدام و لذت نبردن از دنیاست،خیالبافی است.
کاری که بچهها بهتر از هر کسی بلدند آن را انجام دهند و فانتزیهای بامزه، عجیب و غریب و گاهی شاعرانه بسازند.
دنیای بچهها و بچگی کردن، دنیای قشنگی است. دنیای شیرینی است و حتی ترشیِ آن هم مانند ترش کردنِ بزرگترها معنی عصبانیت نمیدهد.
دید مهربان کودک یا حتی نوجوان به همهچیز، دوری از گناه و خطا و لغزش، سادگی، صداقت و دوری از دورویی، سخت نگرفتن دنیا و برنخوردن به مشکلات جدی دلیل این همه زیبایی در دنیای کودک است.
معرفی و خلاصه کتاب صوتی پاستیل های بنفش
از نظر جکسون همه چیز باید منطقی و واقعی باشد و خیال به هیچ دردی نمیخورد.
اما یک روز میفهمد آدمها همیشه دلشان نمیخواهد در دنیای واقعی باشند.
جکسون برای اولین بار در زندگیاش برای خودش یک دوست خیالی پیدا میکند.
دوست خیالی جکسون مانند خودش عاشق پاستیلهای بنفش است.
کاترین اپلگیت در کتاب صوتی پاستیل های بنفش روایت می کند پس از این که پدر جکسون به بیماری ام اس مبتلا میشود و کار خود را از دست میدهد، خانواده دوران سختی را پشت سر میگذارند.
آنها بسیاری از روزها چیزی برای خوردن ندارند و جکسون و خواهر کوچکش با اختراع یک بازی سعی می کنند تا گرسنگی را کمتر احساس کنند؛ اما پس از مدتی اوضاع بدتر میشود.
پدر و مادرجکسون در کتاب صوتی پاستیل های بنفش قادر به پرداخت اجاره خانه نیستند.
جکسون و خواهرش باید خود را برای زندگی در یک مینی ون آماده کنند.
درطول رمان صوتی پاستیل های بنفش پدر و مادرش با خوش بینی و شوخ طبعی تلاش می کنند آنها را وارد مشکلات خودشان نکنند.
اما جکسون که قبلا هم مدتی را در ون زندگی کرده بود، از این شرایط و همین طور از دست پدر و مادرش بسیار عصبانی است چراکه آنها واقعیت را به او نمیگویند.
جکسون پسر خیالباف در کتاب صوتی پاستیل های بنفش تصمیم میگیرد از خانه فرار کند. او نامهای به آنها مینویسد.
اما پیش از این که فرار کند، پدر و مادرش نامهی او را ییدا و با او صحبت میکنند.
جکسون آرام میشود و پدر و مادر هم به او قول میدهند که دیگر هرگز واقعیت را از او پنهان نکنند.
و بعد به عنوان نخستین واقعیت به او میگویند که زندگی بالا و پایین زیاد دارد و هرگز نباید امید را از دست داد.
کتاب صوتی پاستیل های بنفش نشان می دهد که در روبه رو شدن با سختیهای زندگی دو راه وجود دارد.
خوش بینی و امیدواری یا بدبینی و ناامیدی.
نویسنده در این کتاب نشان میدهد که چگونه نیروی تخیل پسرک داستان و شوخ طبعی و امیدواری پدر و مادرش، تحمل دوران سخت را برای آنها آسانتر میکند.
کتاب پاستیل های بنفش میگوید، بهترین راه این است که تا میتوانید و فرصت دارید، خیالبافی کنید.حتی اگر به سنین بالا رسیدهاید، کودک درون خود را نکشید.
یا حداقل اگر کودک یا نوجوانی را در کنار خود دارید، به جای متهم کردن او برای خیالبافی و نکوهشش، اجازه دهید و حتی تشویقش کنید تا خیالبافی کند و از این مسأله لذت ببرد.
کتاب پاستیل های بنفش میگوید که آینده و بزرگسالی او وابسته به همین خیالها است و بعضی افرادی نابغه، شاهکارهای خود را از دوران کودکی و رویاهای غیرملموسی که تبدیل به رویای صادقه میشوند، وام گرفتهاند.
درواقع هر کودکی دوست دارد تا بزرگتر از سن خودش به نظر برسد و چون در سن پایین، وسیلهای برای رسیدن به اعمال بزرگان ندارد، در این راه به خیال متوسل میشود.
جکسون شخصیت اصلی و راوی داستان در کتاب صوتی پاستیل های بنفش احساسات خود را با شما در میان میگذارد.
این پسر اکنون به کلاس پنجم دبستان میرود و با جدیت به شما میگوید که اصلاً خیالپردازی دوست ندارد و خود را شیفتهی حقیقت میداند.
در طول داستان کتاب صوتی پاستیل های بنفش متوجه میشوید که او هم مانند بسیاری در کودکی دوستی خیالی داشت.
نام دوست او کرنشا بود، گربهای عظیمالجثه و سخنگو.
اکنون جکسون به عنوان یک نوجوان در شرایط سختی قرار دارد.
به همین خاطر کرنشا به زندگی دوستش بازمیگردد تا این خانواده را از وضعیتی که در آن هستند نجات دهد.
اما سوال اینجا است که چه کاری از دست یک دوست خیالی برمیآید؟
یک گربهی بزرگ سخنگو که موج سوار است و در عین حال از آب خوشش نمیآید چه کاری میتواند برای این پسر انجام دهد؟
کاترین اپلگیت ، نویسندهی کتاب صوتی پاستیل های بنفش ثابت میکند که دوست حتی اگر خیالی هم باشد اتفاق خوبی است که به زندگی رنگ و بویی متفاوت میدهد.
دانلود فایل pdf کتاب پاستیل های بنفش
جملاتی از کتاب صوتی پاستیل های بنفش
چند ساعت بعد از ماجرای مرموز پیداشدن پاستیل های بنفش، درست وسط برشتوکبازیِ ما، مامان یک کیسه به هرکداممان داد.
گفت برای یادگاریهایمان است.
قرار بود یکشنبه خیلی از وسایلمان را توی حیاط بفروشیم، غیر از چیزهای مهم مثل کفشها، تشکها و چندتا بشقاب.
مامان و بابام امیدوار بودند بتوانند با فروش آنها، پول کافی برای پرداخت اجارهخانه و قبض آب بهدست بیاورند.
رابین معنی یادگاری را نمیدانست.
مامان گفت به چیزی که برایت باارزش است، میگویند یادگاری.
بعد گفت تا زمانی که همدیگر را داریم، یادگاری به چیزهایی میگویند که زیاد اهمیتی ندارند.
ازش پرسیدم یادگاریهای خودش و بابا چی هستند.
مامان گفت گیتارهایشان از همه مهمترند و بعد کتابها؛ چون کلاً چیزهای مهمی هستند.
رابین گفت حتماً کتاب لایلاش را نگه میدارد.
کتاب محبوب خواهرم، «خانهی خیابان هشتادوهشتمِ شرقی» است.
این کتاب دربارهی سوسماری به اسم لایل است که با خانوادهاش زندگی میکند. لایل دوست دارد توی وان حمام لَم بدهد و با اردک پلاستیکیاش بازی کند.
من اهل معاشرت با دوست خیالی نیستم!
پاییز امسال به کلاس پنجم می روم، در سن و سال من خوب نیست که مرا خل و چل فرض کنند.
عاشق حقایق هستم یعنی همیشه بودم، نکات واقعی مثل دو به اضافه دو مساوی است با چهار، این یک واقعیت است.
یا مثل این واقعیت که یک چیتا می تواند با سرعت هفتاد مایل در ساعت بدود.
با این واقعیت که اگر سر سوسکی را قطع کنید باز هم به مدت دو هفته زنده می ماند.
با این واقعیت که وقتی وزغ شاخدار عصبانی شود، از چشمانش خون شلیک می کند.
دوست دارم جانورشناس شوم، البته هنوز درباره نوع فعالیتم تصمیم نگرفتم اما در حال حاضر علاقه زیادی به خفاش ها دارم.
اما خب، چیتا، گربه، سگ، مار، موش صحرایی و گاو دریایی را هم دوست دارم، بنابراین آنها نیز گزینه های خوبی هستند.
البته دایناسورها را هم دوست دارم که متاسفانه همه آنها از بین رفته اند.
برای مدت طولانی، من و دوستم ماريسول قصد داشتیم متخصص زیست شناسی دوره های قدیمی بشویم تا به دنبال فسیل دایناسور ها بگردیم.
درباره کاترین اپلگیت نویسنده کتاب پاستیل های بنفش
کاترین آلیس اپلگیت سال ۱۹۵۶ در آمریکا به دنیا آمده است.
او امروزه به عنوان یکی از بهترین نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان شناخته میشود.
از میان آثار او میتوان به مواردی مانند خرس همکلاسیات را گروگان نگیر، هرگز دوستانت را به صندلی نچسبان، ایوان منحصربهفرد و… اشاره کرد.
کتاب ایوان منحصر بهفرد، برندهی مدال نیوبری 2013 یکی از معتبرترین جایزههای ادبیات کودک شده است.
از آن به عنوان کلاسیکهای ادبیات کودک نام بردهمیشود که همانند داستان کارتونک شارلوت کودکان در هر دورهای از خواندن آن لذت خواهند برد.
او همراه با شوهرش، مایکل گرانت که او نیز یک نویسنده است و دو فرزندشان در کالیفرنیا شمالی زندگی می کنند.
کتاب های خانم کاترین اپلگیت
- پاستیلهای بنفش ترجمه آناهیتا حضرتی کیاوندانی نشر پرتقال
- پاستیل بنفش ترجمه سامان نورایی نشر نارنگی
- پاستیل بنفش ترجمه نهال سهیلی فر نشر آرشیو روز
- درخت آرزو ترجمه آناهیتا حضرتی نشر پرتقال
- درخت آرزو ترجمه شقایق علی پور انتشارات تیرگان
- ویلودین نگهبان زمین ترجمه زهرا غفاری نشر مهرسا
- رمان ایوان منحصر به فرد ترجمه کیوان عبیدی آشتیانی
- قانون شماره 1 -هرگز دوستانت را به صندلی نچسبان ترجمه فریبا نباتی
- قانون شماره 2 -کتاب هرگز خرس یک پسر قلدر را کش نرو ترجمه فریبا نباتی
- قانون شماره 3-کتاب هرگز ژاکتت را با یک گربه عوض نکن ترجمه فریبا نباتی
- قانون شماره 4-کتاب هرگز توی دیگ کمپوت سیب شنا نکن ترجمه فریبا نباتی
- قانون شماره 5-کتاب هرگز با کفش سخنگو راه نرو ترجمه فریبا نباتی
- قانون شماره 6-کتاب هرگز با یک کدو تنبل فراری مسابقه نده ترجمه فریبا نباتی