کتاب صوتی راه باریک آزادی نوشته دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون ترجمه سید علیرضا بهشتی شیرازی و جعفر خیرخواهان
تحقیقات و کتاب های زیادی در مورد اقتصادِ توسعه، برای ارزیابی ظرفیت دولتها و تأثیر آن در رشد بلندمدت اقتصادی منتشر شده است اما در میان آنها به ندرت، از آزادی به عنوان معیاری اصلی برای توسعه و رشد اقتصادی نام برده شده است
اقتصاددانان برجسته دارون عجم اوغلو Daron Acemoglu و جیمز رابینسون James A. Robinson در ابتدا کتابی به نام “چرا ملتها شکست میخورند” منتشر کردند که به بررسی اساسیترین سؤال علم اقتصاد یعنی: چرا برخی از کشورها ثروتمند و برخی دیگر فقیر هستند؟ پرداخته بودند
پاسخ آنها به این پرسش ساده بود – موسسات فراگیر موجب ایجاد رفاه در جامعه می شوند که آن کتاب مورد توجه جامعه شناسان ، اقتصاددانان و به ویژه آزادیخواهان و منارشیستها قرار گرفت.
موضوع کتاب صوتی راه باریک آزادی
اولین جمله کتاب راه باریک آزادی این است: این کتاب در مورد آزادی است و اینکه چگونه و چرا جوامع بشری به آن دست یافته اند یا ناکام مانده اند.
دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون دو دهه تحقیقات خود را برای ساختن یک مدلِ گرافیکیِ سادهِ سیاسی-اقتصادی، قابل فهم برای عموم در این کتاب منتشر کرده اند
آنها همانند کتاب های قبلی خود قدم زدن در مسیر تاریخ را برای تحقیق و بررسی موضوع کتاب برگزیده اند و این مسیر را از دولت-شهر یونانی آتن، امپراتوری روم، دوران رکود بزرگ آمریکا، ماجرای هرج و مرج در نیجریه، درگیرهای مذهبی در لبنان تا آشوب در سوریه و ظهور داعش را مورد توجه قرار داده اند
جورج آکرلف برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2001 درباره این کتاب گفته است:
کتاب راه باریک آزادی ما را به سفری جذاب از میان قارهها و در دل تاریخ بشر میبرد، تا عناصر آزادی را کشف کنیم. در این زمانه نه تحقیقی مهمتر از این میتواند وجود داشته باشد – و نه کتابی مهمتر از این آن!
دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون، بر اساس تحقیقات خود، به توضیح این موضوع بسیار مهم میپردازند که چرا برخی کشورها به سمت پیشرفت و آزادی حرکت میکنند، در حالی که کشورهای دیگری با استبداد و هنجارهای غلط در مسیری دیگر پا میگذارند.
نویسندگان در کتاب راه باریک آزادی توضیح میدهند که جوامع برای محافظت از شهروندان خود در برابر قدرتمندان به یک وضعیت پایدار نیاز دارند و این وضعیت پایدار راتحت عنوان روشنگری معرفی میکنند که منجر به برقراری تعادل میان دولت و مردم همچنین نخبگان و شهروندان میشود.
این تعادل، دولت و مردم را کمک میکند که از همه ظرفیتهای جامعه استفاده کنند و این شرایط نهایتا منجر به رشد و شکوفایی اقتصادی و توسعه جامعه میشود.
آزادی چیست و چگونه به دست میآید؟
کتاب راه باریک آزادی به همین سوال پاسخ میدهد. نویسندگان کتاب به معنایی از آزادی که در اندیشه جان لاک، فیلسوف انگلیسی بیان شده، نظر دارند.
لاک معتقد بود افراد هنگامی آزادند که ” اختیار کامل نظمبخشیدن به کنشهایشان را داشته باشند و جان و مالشان را هرگونه که مناسب میدانند … بدون استیجازه یا وابستگی به اراده هر شخص دیگری، در خدمت بگیرند “؛
لاک همچنین باور داشت ” آزادی در بنیادیترین سطح باید با به سر بردن در وضعیت عاری از خشونت، ارعاب و سایر اقدامات تحقیرآمیز آغاز شود “.
عجماوغلو و رابینسون همچنین به این نظر فیلیپ پتی باور دارند که ” شالوده اساسی یک زندگی شایسته و رضایتبخش بر عدم سلطه استوار است – آزادی از سلطه، ترس و ناامنی شدید “.
نویسندگان، به مفهوم سلطه از دیدگاه فیلیپ پتی نیز نظر دارند.
تحت سلطه بودن ” به معنای زندگی در سایه حضور دیگری… نیازمند پاییدن حالات خلقی دیگری… ملزم به سر به زیر انداختن و اظهار چاکری یا چاپلوسی در تلاش برای مورد لطف و توجه قرارگرفتن است “.
نویسندگان کتاب معتقدند دو مانع اساسی پیشروی آزادی وجود دارد:
اول: قدرت و اقتدار حکومت
دوم: قفس هنجارها
حضور حکومت، مولدِ نظم و ممانعت از جنگِ همه علیه همه است و فقدان آن وضعیتی شبیه به جنگ همه علیه همه راه میاندازد؛ اما مسئله این است که حکومت قادر است از اختیار و قدرتش به نفع دارندگان قدرت سوءاستفاده کرده و آزادی را محدود و تهدید کند.
مسئله آزادی درواقع مسئله مهارکردنِ اختیار و اقتدار حکومت، بهصورتیکه فوایدش و نه مضارش عاید شهروندان شود؛
یعنی ما نیاز به حکومتی داریم که ظرفیت اجرای قانون، مهار خشونت، حل وفصل مرافعات و ارائه خدمات عمومی را داشته باشد، درعینحال و این حکومت توسط جامعهای جسور، مطالبهگر و کاملا سازمانیافته، لجام زده شود تا به سمت استبداد نرود
نویسندگان با اتکا به شواهد تاریخی نشان میدهند چنین حکومتی محصول حرکت جوامع و تحولشان در دل راه یا دالانِ باریکی است که اگر جوامع در مسیر تاریخ در درون آن دالان حرکت کنند، به آزادی دست مییابند، و در صورت خروج از این دالان باریک، یا حکومت اقتدار گرا و یا هرجومرج در انتظارشان است.
توماس هابز فیلسوف انگلیسی حکومت را به لویاتان تشبیه میکرد. لویاتان در اساطیر توراتی، موجودی افسانهای قدرتمند و دریایی است:
“نهنگ بزرگی که در داستان ایوب از عهد عتیق چنین توصیف شده است… بر روی زمین هیچ قدرتی وجود ندارد که با او برابری کند”.
نسبت لویاتان حکومت و جامعه
نسبت لویاتان حکومت و جامعه به روایت عجماوغلو و رابینسون عمدتا در سه شکل بنیادین تعریف میشود:
- حالت اول: فقدان قدرت حکومت است که جامعه سر به آشوب میزند و به قول هابز وضعیتی است که انسان گرگ انسان میشود. این همان حالتی است که عجماوغلو و رابینسون آنرا “لویاتان غایب” مینامند.
مانند: شرایط سیاسی اجتماعی حاکم بر ازبکستان ، زامبیا و
- حالت دوم: وقتی است که لویاتان پدید میآید و بر خشونت بیمهار غلبه میکند؛ اما خودش مستبد میشود و جامعه را تحت سلطه می گیرد که این وضعیت لویاتان مستبد نامگذاری شده است
مانند: شرایط سیاسی اجتماعی حاکم بر کشورهای چین و روسیه
- حالت سومی، هم متصور است که حکومت توانمند است تا خشونت را مهار کند، قانون را پایدار سازد، جنگ را متوقف کند و به تولید منفعت مشترک یاری رساند؛ و همزمان جامعه و نهادهای آن هم قدرتمندند و قدرت حکومت را مهار میکنند.
این حالت “لویاتان مقید” نامیده شده ؛ لویاتانی که خود توانمند است اما به وسیله قدرت جامعه مهار شده است
مانند: شرایط سیاسی اجتماعی حاکم بر کشورهایی مانند آمریکا و انگلستان
راه باریک آزادی، جایی است که قدرت جامعه و قدرت حکومت به توازن میرسند.
جامعه قدرتِ خود را از هنجارها، رویهها و نهادها (همانند رسانه و احزاب و NGO ها ) و به ویژه امکانات لازم برای انجام کار دستهجمعی در مقید کردنِ سلسله مراتب سیاسی کسب میکند
ظرفیت حکومت نیز، به معنای توانایی آن همانند ساختار ادری، توان نظامی و انتظامی و امکانات دولتی در رسیدن به اهدافش است.
این اهداف اغلب شامل اجرای قوانین، حلوفصل مرافعات، تنظیم فعالیتهای اقتصادی و مالیاتستانی، تأمین زیرساختهای کشور و ارائه خدمات عمومی به افراد جامعه است.
ظرفیت حکومت تا حدود زیادی به نحوه سازماندهی نهادها بلکه حتی به صورتی تعیینکنندهتر، ساختار دستگاه اداری بستگی دارد.
این ظرفیت حکومت است که نه فقط ارائه خدماتِ عمومی و منتفعشدن مردم از آنها را ممکن می سازد؛ بلکه فرصتهای وسیعی در پیشرفت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی پیشروی شهروندان قرار میدهد.
افزایش قدرتِ حکومت بدون افزایش قدرتِ جامعه، موجب پیدایش لویاتان مستبد است.
افزایش قدرتِ جامعه بدون ظرفیتِ حکومت، عامل پیدایش لویاتان غایب است.
لویاتان مقید در توسعه ی هم زمانِ قدرتِ جامعه و ظرفیتِ حکومت پدیدار میشود.
کتاب راه باریک آزادی ضمن تبیین مسیر پیدایش آزادی، به لحاظ عملی، حاوی پیام مهمی برای شکستن توهمها درباره راههای آسان دستیابی به آزادی است.
قدرتِ جامعه و ظرفیتِ حکومت هرکدام بهتنهایی نیز بهسختی حاصل میشوند؛
آزادی به مثابه محصول ترکیب متوازن این دو گوهر گرانبهای جامعه انسانی، جواهری است که در معدود جوامعی به دست آمده است.