انیمیشن داستان های شاهنامه برای جوانان و نوجوانان
انیمیشن داستان ضحاک
در پنجمین قسمت از انیمیشن داستان های شاهنامه برای جوانان و نوجوانان، انیمیشن داستان ضحاک با عنوان ظهور ضحاک تقدیم دوستداران شاهنامه میگردد.
داستان ضحاک یکی از بخش های شگفت انگیز شاهنامه است که درس های بسیاری در خود نهفته دارد
جمشید؛ بزرگترین پادشاه اساطیری ایران زمین به لطف فرایزدی توانست سرزمین آریاییان را آباد سازد، در پایان عمر دچار عجب و غرور شد و بدین سان به کار خلق نمی رسید و ظلم و ستم مردمان را به ستوه آورد
پس از آن بود که مردم از جمشید روی برگردانده و در پی کسی بودند تا آنان را از ستم برهاند و برایشان آرامش به ارمغان آورد.
درست در همین زمان بود که ضحاک تازی فرزند مرداس به کمک ابلیس رو به سوی ایران آورد و مورد استقبال مردم ستمدیده قرار پرفت
داستان ظهور ضحاک را در انیمیشن داستان ضحاک ببینید
معرفی شخصیت های انیمیشن داستان ضحاک
مرداس پدر ضحاک
- نام : مرداس
- محل تولد مرداس : احتمالا سوریه کنونی
- محل مرگ مرداس : احتمالا سوریه کنونی بدست فرزندش ضحاک
- دوره شاهنامه ای پیشین : اسطوره ای
- دوره شاهنامه ای جدید : پیشدادیان
- لقب های مرداس : دادگر
- ملیت : تازی
- نشان پرچم :درفش سیاه
- وابستگان : ضحاک فرزند مرداس
توضیحات شخصیت مرداس پدر ضحاک
مِرداس شاه دشت نیزه وران که از نژاد عرب بوده و قلمروش در منطقه امروزی کشور سوریه قرار داشت تاریخ پادشاهی مرداس همزمان با پادشاهی جمشید در ایران بود.
ریشه اسمی مرداس و ضحاک به زبان آرامی نزدیکتر است.ضحاک به کمک ابلیس پدر خود مرداس را از پای دراورد
از گنجینهها و آثاری که از قلعه ضحاک در آذربایجان ایران بدست آمده احتمال عرب بودن ضحاک را بیشتر میکند.
بههرحال مرداس پدر ضحاک است که با نیرنگ او کشته میشود. مرداس بنابر روایت فردوسی مردی نیک و گرانمایه بود که دادگری میکرد و از خدای جهاندار میترسید و شاید بخاطر همین خصائص مردم ایران که از ظلم و بیداد خسته شده بودند به استقبال پسرش ضحاک شتافتند و او را بجای جمشید برای پادشاهی ایران ترجیح دادند.
که مرداس نام گرانمایه بود به داد و دهش برترین پایه بود
توضیحات شخصیت ضحاک
- نام : ضحاک
- نام های دیگر ضحاک: آژدی دهاک، دهاک، بیورسپ
- محل تولد ضحاک: بابل
- محل مرگ ضحاک: نا معلوم به بند کشیده بدست فریدون در کوه البرز
- دوره شاهنامه ای پیشین: اسطوره ای
- دوره شاهنامه ای جدید: پیشدادیان
- تبار: تبار پدری به مرداس می رسد
- لقب های ضحاک: مار بدوش، شاه تازیان ، ماردوش ، اژدها فش
- ملیت : سامی
- نشان پرچم ( درفش ) : سیاه
- وابستگان ضحاک : پدر ضحاک : مرداس
- همسران ضحاک: شهرناز و ارنواز دختران جمشید
- برادران ضحاک: کوش پیل دندان
شرح کوتاهی درباره انیمیشن داستان ضحاک
ضَحّاک یا اژدهاک (اوستایی: اَژیدهاکه/AŽI DAHĀKA؛ ارمنی: اَدَهَک/Àdahak) از پادشاهان افسانهای ایران است. نام وی در اوستا به صورت اژیدَهاک آمدهاست و معنای آن «مار اهریمنی» است.
در شاهنامه پسر مرداس و فرمانروای دشت نیزهوران است. او پس از کشتن پدرش بر تخت مینشیند.
ایرانیان که از ستمهای جمشید، پادشاه ایران، به ستوه آمدهاند، به نزد ضحاک میروند و او را به شاهی برمیگزینند. ابلیس، دستیار ضحاک، دو بوسه بر دوش ضحاک میدهد و دو مار از جای بوسهها بیرون میجهد. پس از این واقعه ابلیس نسخهای تجویز میکند که باید هر روز مغز دو جوان را خوراک مارها سازد تا گزندی به او نرسد.
دوران ضحاک هزار سال بود. رفتهرفته خردمندی و راستی نهان گشت و خرافات و گزند آشکارا.
ضحاک دختران جمشید شهرناز و ارنواز را به همسری گرفت.
در آن زمان هر شب دو مرد را میگرفتند و از مغز سر آنان خوراک برای ماران ضحاک فراهم میآوردند.
روزی دو تن به نامهای ارمایل و گرمایل چاره اندیشیدند تا به آشپزخانه ضحاک راه یابند تا روزی یک نفر که خونشان را میریزند، رها سازند. چون دژخیمان دو مرد جوان را برای کشتن آورده و بر زمین افکندند، یکی را کشتند و مغزش را با مغز سر گوسفند آمیخته و به دیگری گفتند که در کوه و بیابان پنهان شود. بدین سان هر ماه سی جوان را آزاد میساختند و چندین بُز و میش بدیشان دادند تا راه دشتها را پیش گیرند.
ضحاک سالیان دراز در ایران به ستمکاری و کشتار جوانان ایران و سودجویی از مغز آنان برای خورش مارهای روی شانههایش میپرداخت، تا سرانجام با رستاخیز کاوه آهنگر و فریدون پور آبتین، زهاک دستگیر و در البرزکوه زندانی گردید.
جهانجوی را نام ضحاک بود دلیر و سبکسار و ناپاک بود