شاه سلطان
کتاب شاه سلطان حسین جنگجو، تاریخ به روایت طنز
کتاب شاه سلطان حسین جنگجو دومین نوشته از مجموعه تاریخ به روایت طنز به قلم زنده یاد ایرج بقایی کرمانی نویسنده طنزپرداز ایرانی است.
فهرست مطالب کتاب شاه سلطان حسین جنگجو :
- سخن ناشر
- پیشگفتار نویسنده
- فصل اول شاه سلطان سلیمان صفوی
- فصل دوم شاه سلطان حسین جنگجو
- فصل سوم پادشاهی اشرف افغان
- فصل چهارم از نادرقلی تا نادر شاه
حکومت صفوی یا شاهنشاهی صفوی، یکی از بزرگترین شاهنشاهیهای ایران پس از حمله اعراب بود که از سال ۱۵۰۱ تا ۱۷۳۶ میلادی توسط دودمان صفوی حکمرانی میشد
صفویان با رسمی کردن مذهب شیعه در ایران کوشیدند هویتی یگانه به مردم ایران ببخشند و در نتیجه نخستین حکومت شیعه در سراسر ایران را شکل دادند.
ایران در دوره صفوی در زمینه مسائل نظامی، فقه شیعه، و هنر (معماری، خوشنویسی، و نقاشی) پیشرفت شایانی کرد.
حکومت صفویه با رهبری اسماعیل اول از نوادگان شیخ صفیالدین اردبیلی شروع شد و با حکومت شاه عباس کبیر به اوج قدرت خود رسید و در زمان شاه سلطان حسین صفوی به دست اشرف افغان منقرض شد.
شاه سلطان حسین، یا شاه حسین یکم، نهمین پادشاه سلسله صفویان بود. او فرزند و جانشین سلیمان یکم بود و به مدت ۲۹ سال سلطنت کرد، سرانجام حکومتش با قیام افغانها بهرهبری محمود افغان و سقوط اصفهان در سال ۱۷۲۲ به پایان رسید.
سلطان حسین میرزا بزرگترین پسر سلیمان یکم بود که در سال ۱۰۷۹ از زنی چرکس (فتحیه خانم) متولد شد.
او تمام عمر را تا زمان مرگ پدر در حرمسرا گذرانده بود به همین دلیل از امور مملکتی آگاهی نداشت.
شاه سلیمان پیش از مرگ به درباریان گفته بود اگر طالب آسایش هستند بعد از وی پسرش حسین میرزا و اگر به دنبال اقتدار حکومت هستند عباس میرزا پسر دیگرش را به سلطنت برسانند.
اما درباریان منفعت طلب، سلطان حسین را به سلطنت رساندند و در سال ۱۱۰۵ (سال ۱۶۹۴ میلادی) وی تاج گذاری کرد و به نام او سکه زدند
سلطان حسین فردی راحت طلب، تنآسان با دلی ساده و مهربان بود و چهرهای زیبا و بدنی قوی داشت.
دوران سلطنت وی صحنه رقابت علما با اعضای حرم و خواجگان حرمسرا بود. این عوامل باعث شد تا شاه سلطان حسین در نهایت به شخصی ضعیفالنفس، شهوتران و باده نوش تبدیل شود.
او بهقدری به امور کشور بیاعتنا بود که در پاسخ به هر چیزی که به او اطلاع میدادند و هر کاری که انجام میدادند فقط به گفتن «یخشی دور» (بسیار خوب است) بسنده میکرد
اوضاع ایران در زمان شاه سلطان حسین
در زمان شاه سلطان حسین تقریباً تمامی ایران دستخوش شورش بود
لزگیها اقوامی سنیمذهب در شمال غرب ایران بودند که وزیر اعظم شاه، فتحعلی خان داغستانی، (که یک لزگی بود) پشتیبان آنها بود.
بهدلیل سختگیریهای مذهبی آنها دست به دامان دربار عثمانی شدند و علم طغیان برداشتند.
قبایل بلوچ هم دائماً به بم و کرمان حمله میکردند. از طرف دیگر اعراب خوارج در خلیج فارس با حمایت والی عمان عزم خود را برای اشغال جزایر خلیج فارس جزم کرده بودند.
کردهای شورشی نیز همدان را در سال ۱۷۱۹ اشغال کردند و تا حومه اصفهان پیش رفتند.
حکمران سابق شهر تون، ملک محمود سیستانی که خود را از بازماندگان صفاریان میدانست، در سال ۱۱۲۲ به مشهد حمله کرد و در خراسان به حکومت پرداخت.
جدیترین تهدید، خطر افغانها بود که در شرق به قتل و غارت میپرداختند. سرکرده این شورشیها محمود افغان از طایفه غلزایی بود.
روسیه به بهانه کمک به او سپس به اسم طرفداری از شاه طهماسب دوّم (پس از سقوط اصفهان) از حدود سال ۱۱۳۴ به قفقاز حمله کرد و تمام سواحل دریای خزر را از دربند تا حدود استراباد تصرّف کرد.
انقراض حکومت صفویان به دست محمود افغان (محمود هوتکی)
موقعی که کیخسرو خان گرجی از طرف دربار صفوی (برای مقابله با غلجاییها) عازم قندهار بود، عبدالله خان ابدالی را که طایفه او با افغانان غلجائی دشمن بودند، حاکم هرات قرار داد.
پس از شکست و قتل کیخسرو، افاغنه ابدالی هم در سال ۱۱۱۸ طغیان کردند و هرات را از ایران جدا کردند.
شاه سلطان حسین برای مقابله با آنها از اصفهان حرکت کرد ولی از طهران جلوتر نرفت و سرداری را برای سرکوبی شورشیان فرستاد. ابدالیان سردار شاه را در سال ۱۱۱۹ کشتند.
محمود Mahmud Hotak پسر میرویس، که پس از مرگ پدر و کشتن عمویش رئیس طایفه غلجائی شده بود، در سال ۱۱۲۰ افغانان ابدالی را شکست داد
محمود وانمود کرد که این کار خدمت به دربار ایران بودهاست. رجال بیتدبیر دربار نیز به محمود لقب حسینقلی خان دادند و با فرستادن یک قطعه شمشیر مرصّع، به حکومت قندهار منصوبش کردند
در سال ۱۷۲۱ میلادی محمود افغان به بهانه ظلم درباریان صفوی به مردم افغان ، به ایران حمله کرد ، ابتدا کرمان را محاصره کرد و از آنجا عازم اصفهان پایتخت صفویه شد.
شاه سلطان حسین در اصفهان ماند و افغانها به محاصره شهر پرداختند
محمود افغان محاصره بیرحمانهای را بر مردم اصفهان تحمیل کرد. او دستور داد همه محصولات منطقه نابود شود.
از نیمه ژوئن ۱۷۲۲ اصفهان دچار قحطی شد و یاس و ناامیدی بر شهر مستولی گشت. خزانه دولت خالی شد و سربازان تنها از محل بودجهای که کمپانیهای هلندی و انگلیسی مانند هند شرقی به ضمانت جواهرات شاه میدادند حقوق میگرفتند.
شاه تقاضای صلح کرد ولی محمود افغان نپذیرفت. در نهایت در ۲۳ اکتبر ۱۷۲۲(۱۲ محرّم ۱۱۳۵) سلطان حسین به شکلی باورناپذیر و منحصربهفرد درماندگی و ناتوانی خویش را با گذاشتن تاج بر سر محمود افغان به اثبات رسانید.
شاه سلطان حسین تا سال ۱۱۳۹ (۱۷۲۶) تحت نظر افغانها بود و سرانجام با رسیدن پیام عثمانیان مبنی بر حمایت از شاه ایران و بازگرداندن تاج و تخت به او، به دستور اشرف افغان در ۱۵ نوامبر ۱۷۲۶ گردن او در زندان زده شد.
ایرج بقایی کرمانی
ایرج بقایی کرمانی شاعر، نویسنده و مترجم معاصر در سال 1316 متولد شد. وی از بزرگان ادب ایرانی است که دین بزرگی بر گردن فرهنگ این مرز و بوم دارد.
بقایی کرمانی مدتی عهده دار یک شغل تمام وقت برای امرار معاش شد و در کنار آن نویسندگی در رادیو و تلویزیون را تجربه کرد.
آثار چاپی ایرج بقایی کرمانی با تخلص وفا منتشر می شد ولی در تیتراژ بسیرای از مجموعه های تلویزیونی نام کرمانی به چشم می خورد.
آثار تاریخی ایرج بقایی کرمانی بر گرفته از آثار قلمی نویسنده در دوران فعالیت حرفه ای است که با استقبال زیادی روبرو شده است.
سرانجام این نویسنده ارزشمند در سال 1391 و در سن 74 سالگی دیار حق را لبیک گفت ولی روایت طنازی و خدمات وی به فرهنگ این مرز و بوم همیشه در دل ها باقی است.
از کتابهای ایرج بقایی کرمانی که عنوانش هم طنز است میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- چنگیزخان مهربان
- ناصرالدین شاه زن ذلیل
- کشورگشایان قاجار (دانلود کتاب هفت پادشاه نوشته محمود طلوعی )
- کتاب شاه سلطان حسین جنگجو