زندگی در سایه استبداد ژنرال پینوشه
ژنرال پینوشه با نام کامل آگوستو خوزه رامون پینوشه اوگارته Augusto José Ramón Pinochet Ugarte ، از فرماندهان نظامی ارتش شیلی بود که طی کودتایی در سال ۱۹۷۳ دولت سوسیالیست سالوادور آلنده را سرنگون کرده و به مدت ۱۷ سال و تا سال 1990 حکومتی استبدادی و سرکوبگر را در شیلی رهبری کرد
آگوستو پینوشه در سال ۱۹۱۵ در شهر بندری والپاریزو در شیلی به دنیا آمد. پدرش ورا و مادرش آولینا در حدود قرن نوزده میلادی به شیلی مهاجرت کرده بودند و از جمله مهاجرین شیلیایی محسوب میشدند.
او مدارس ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه خصوصی در صومعه سن رافائل در شهر والپاریزو گذراند.جایی که همکلاسی هایش به او لقب الاغ داده بودند.
در سال ۱۹۳۷ در ارتش نامنویسی کرد و دو سال بعد با درجه ستوانی برای خدمت به پادگانی در شهر والپاریز اعزام شد. وی در سال ۱۹۴۰ دو باره به مدرسه سواره نظام بازگشت.
در سال ۱۹۴۳ با لوچیا هریارت ازدواج کردکه حصل آن پنج فرزند بود ، سه دختر (آینز لوچیا، ماریا ورونیکا، جاکولین ماری) و دو پسر (آگوستو اوسوالدو و مارکو آنتونیو)
در سال ۱۹۴۸ به دانشگاه جنگ وارد شد پس از اینکه مقام مأمور رئیس ستاد مرکزی را در سال ۱۹۵۱ به دست آورد توانست به عنوان استاد در دانشگاه جنگ، تدریس کند.
در اوایل سال ۱۹۵۳ با بالاترین رتبه، برای دو سال او را به هنگ رانکاگوا در آریکا فرستادند و در همان زمان به درجه پروفسوری نائل شده و به سانتیاگو برای تصاحب پست جدید نقل مکان کرد و در اواخر سال ۱۹۵۹ توانست به قائم مقامی دانشگاه جنگ نیز برسد.
در سال ۱۹۶۸ سیر موفقیتها بیشتر شد، ابتدا به عنوان فرمانده ستاد در لشکر دوم شیلی درآمد سپس به عنوان فرمانده کل لشکر ششم در ایکویکو گماشته شد.
در سال ۱۹۷۱ فرمانده کل لشکر سانتیاگو شد
پینوشه توسط خود سالوادور آلنده در سال ۱۹۷۳ به عنوان فرمانده کل لشکر برگزیده شد و این درست چند ماه قبل از این بود که کودتا به وقوع بپیوندد و آلنده از حکومت خلع گردد.
میتوانید سرگذشت و زندگی ژنرال پینوشه را در پادکست زیر بشنوید
کودتای ژنرال پینوشه علیه دولت قانونی آلنده در سال ۱۹۷۳
در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ (شهریور سال 1352) جمعی از فرماندهان نظامی شیلی (ارتش، نیروی دریایی، هوایی) به رهبری پینوشه علیه دولت قانونی آلنده دست به کودتا زدند و با به توپ بستن محل سکونت رئیس جمهور آلنده او را کشتند.
پینوشه و یارانش با کودتای نظامی سال ۱۹۷۳ رسماً به دوران ریاست جمهوری دمکراتیک شیلی که با رای مردم و بر اساس قاون اساسی تشکیل شده بود ، پایان دادند
در خاطرات پینوشه آمدهاست که او طراح اصلی توطئه بودهاست و از مقام خود به عنوان فرمانده کل به منظور هماهنگکردن نیروهای نظامی قبل و بعد از کودتا، سوء استفاده کردهاست. البته در مورد سخنان خود پینوشه در این جریان شک و شبهه بسیار است، بخصوص از اینکه گاهی گفته میشود او کودتا را به راه انداخت ولی شواهدی در این زمینه که او یکی از به راه اندازان کودتا باشد، وجود ندارد.
در ماههای بعد از کودتا حزب حاکم کتابی به نام ال لیبرو بلانکو دل کامبیو (کتاب سفید تغییر حکومت در شیلی) را منتشر کرد که منظور از چاپ آن توجیه و قانونی جلوه دادن کودتا بود. در این کتاب اظهار شده بود که خود-کودتایی به صورت واضح قابل پیشبینی بود و خود دولت آلنده نیز در آن شرکت داشتهاست (طرح زتا).
سازمان اطلاعاتی آمریکا در مورد این ادعاها میگوید، این برنامه زتا، تنها یک نوع تبلیغ سیاسی دولتی است تبلیغی که همچنان تعدادی از تاریخ نگاران شیلیایی به آن استناد میکنند.
تشکیل انجمن سری نظامی پس از کودتا
بلافاصله پس از کودتا انجمن سری نظامی تشکیل شد. اعضای اصلی این انجمن ژنرال پینوشه نماینده ارتش و نیروی زمینی، آدمیرال ژوزه تریبیو مارینو نماینده نیروی دریایی، ژنرال گستاوو لینت نماینده نیروی هوایی و ژنرال کیسر ماندوزا نماینده پلیس ملی شیلی (Carabineros) بودند.
از زمان تأسیس این انجمن سری آن را به عنوان یک هیئت رئیسه و نهاد قانونی که شاخهای از دولت میشد در نظر گرفتند و با روی کار آمدن این انجمن قانون اساسی و مجلس هر دو معلق شدند و همچنین به وجود آمدن این انجمن باعث تحریم و تبعید جناح چپ و فعالان سیاسی از صحنه سیاسی شیلی نیز شد.
ژنرال پینوشه ریاست جمهوری خود خوانده شیلی
اعضای گروه سری، به منظور ریاست جمهور شدن یکی از چهار عضو برجسته برنامهریزی میکنند. این در حالی بود که پینوشه در مدت بسیار کمی جای پای خود را در گروه به عنوان رهبر تثبیت کرد و سپس خود را به عنوان «رهبر ملی» خطاب کرد و در تاریخ ۱۷ اکتبر ۱۹۷۴ خودش را رسماً به عنوان رئیسجمهور شیلی برگزید.
ژنرال لینت نماینده نیروی هوایی پس از چندی با سیاستهای پینوشه مخالفت کرد ولی پینوشه او را مجبور به بازنشستگی اجباری کرد و ژنرال فرناندو را به جای او جایگزین کرد.
پینوشه در سال ۱۹۸۰ مقدمات یک همهپرسی به منظور تصویب قانون اساسی جدید را فراهم دید. قانون اساسی جدید توسط جییم گازمان یکی از وابستگان پینوشه، تهیه و ارائه شده بود و این اقدامات و اقدامات دیگر از جانب جناح راست حاکم پست ریاست جمهوری را کاملاً در اختیار پینوشه قرار داد.
قانون اساسی جدید، منجر به وجود آوردن پستها و ردههای جدید دولتی در شیلی شد که مانند آنها میتوان به قوانین دیوان محکمه و سازمان اطلاعات و امنیت شیلی اشاره کرد.
این قانون اساسی همچنین یک نسخهٔ سهل الوصول را در سال ۱۹۸۸ به مردم شیلی تجویز کرد که در یک رفراندوم تک انتخابی، مردم مجبور به انتخاب مجدد پینوشه برای پست ریاست جمهوری شدند. در مورد این همهپرسی فرمایشی نیز مدارک بسیاری در دست است که کاملاً فرمایشی و همچنین همراه با تقلب بودهاست.
در سال ۱۹۸۳ نیروهای مخالف با رژیم وقت شروع به سازمانی کردند. این نیروها اکثراً جنبشهای کارگری را شامل میشدند موجب تحریک و عکس العملهای نظامی و سخت گیرانه از جانب دولت و پلیس وفت شدند که سر بریدن پروفسور ژوزه مانوئل پارادا، روزنامهنگار مانوئل گویررو و سانتیاگو ناتینو از این جمله بود. البته انجام این کارها از جانب دولت منجر به استعفای ژنرال کیزر مندوزا در سال ۱۹۸۵ از کمیته سری شد.
در سال ۱۹۸۶ سازمان اطلاعات و امنیت موفق به کشف نزدیک به هشتاد تن انواع اسلحههای سبک و سنگین از یک مرکز ماهیگیری کوچک در کاریزال باجو شد.
این اسلحهها از تفنگها و مواد منفجره سی ۴ و انواع موشکهای زمین به زمین تشکیل میشدند و توسط آلمان شرقی و شوروی برای کمک به گروههای کمونیستی شیلی فرستاده شده بود.
در ماه سپتامبر، اسلحههای رسیده از منابع مشابه در یک ترور نافرجام علیه پینوشه استفاده شد که تنها پنج تن از محافظین پینوشه را کشت و همچنین پس از آن ماشین زره پوش مخصوص پینوشه هدف یک راکت که منفجر نشد قرار گرفت و پینوشه دوباره جان سالم به در برد.
کتاب صوتی سایه دیکتاتور ( زندگی تحت حکومت آگوستو پینوشه ) در مورد چگونگی به قدرت رسیدن و سیاست استبدای پینوشه در مدت زمامداریش در شیلی است که توسط هرالدو مونیز سیاستمدار و سفیر سابق شیلی در سازمان ملل نگاشته شده و خانم زینب کاظم خواه آنرا به فارسی برگردانده و به همت انتشارات ثالث منتشر شده است.
سیاست های اقتصادی شیلی در زمان حکومت ژنرال پینوشه
اقتصاد شیلی در ۱۹۷۳ به علت مصادره ۶۰۰ کسب و کار توسط دولت آلنده، حفاظت گرایی و تحریمهای اقتصادی ریچارد نیکسون شدیداً آسیب دیده بود، تورم ۱۰۰۰ درصد بود و کشور هیچ ذخیره خارجی نداشت و تولید ناخالص داخلی در حال سقوط بود. دولت تا میانه ۱۹۷۵ سیاست اصلاحی بازار آزاد را اتخاذ کرد و سعی کرد جلوی تورم و فروپاشی اقتصاد را بگیرد. پینوشه اعلام کرد میخواهد «شیلی نه کشور پرولترها، بلکه مالکین باشد.» دولت برای پیادهسازی نجات اقتصادی بر به اصلاح پسران شیکاگو و متنی به نام ال لادریلو اتکا کرد.
سرکوب و استبداد در شیلی
پس از تصاحب قدرت توسط کمیتهٔ سری و تبعید اعضای جناح چپ تنها گروههایی باقیمانده بودند که جزو گروههای غیرقانونی محسوب میشدند و تشکیلات زیر زمینی سازماندهی کرده بودند
طبق مدارک و مستندات در طی ۱۷ سال حکومت نظامی پینوشه نزدیک به ۴۰۰۰ چپی کشته و ناپدید شدند و این تعداد را به تبعیدها اضافه کرد.
در گزارشی که یک کمیسیون دولتی در سال ۲۰۱۱ ارائه کرد رقم قربانیانی که در حکومت پینوشه به حبس رفته و شکنجه شدهاند به چهل هزار و هیجده نفر میرسد که از این عده ۳۰۶۵ نفر جان خود را از دست دادهاند.
گزارشهای حقوق بشر از این حکایت میکنند که بسیاری از نقض حقوق بشر در جریان حکومت پینوشه در همان سالهای اوایل کودتا در ۱۹۷۳ انجام شد که در آن مردم را به دست کاروانهای مرگ سپرده میشدند.
همچنین میتوان به تعداد کشتهها در طی این سالیان به ترور جان ژوزه تورس، رئیسجمهور سابق بولیوی اشاره کرد که در سال ۱۹۷۶ در بوینس آیرس رخ داد و همچنین قتل کارملو سوریا یک دیپلمات سازمان ملل که از وابستگان قبلی به آلنده بود و دیگر نزدیکان به آلنده که زمانی با او کار میکردند و همچنین مجازات مردمی سه نفر از اعضای برجستهٔ حزب کمونیست که منجر به استفای ژنرال مندوزا شد، نیز اشاره کرد.
پایان استبداد پینوشه با رای مردم
در سال ۱۹۸۸ به منظور انتخاب دوباره پینوشه برای هشت سال دیگر بعنوان رئیس جمهور رفراندومی برگزار شد. این همهپرسی از این روی برگزار شد که مخالفت بر ضد پینوشه هر روز افزایش مییافت و از سوی دیگر با دیدار پاپ ژان پل دوم رهبر مسیحیان کاتولیک جهان، به عبارتی مجبور شد که نظام حکومتی را از دیکتاتوری به دمکراسی تغییر شکل بدهد.
در این همهپرسی اگر او دوباره رای «آری» میآورد، میتوانست تا سال ۱۹۹۷ در همان مسند باقی بماند ولی اگر «نه» نصیبش میشد، میبایست تا پایان دوره ریاست جهوری خود بماند و بعد از آن یا دوباره کاندید ریاست جمهوری یا مجلس بشود.
به سرعت تبلیغات سیاسی برای «نه» گفتن در کشور به راه افتاد. کمپینهای بزرگ به همراه گروههایی که سابقاً از هم پاشیده و غیر منسجم بودند برپا شد و در طی این کمپینها تبلیغات سیاسی بسیار زیادی برای نه گفتن به حکومت پینوشه تدارک دیده شد.
حزبهای سوسیالیست، سوسیال دمکرات، رادیکال و.. دیگر گروههایی بودند که بخش اعظم این کمپین را تشکیل میدادند.
بالاخره در تاریخ ۵ اکتبر ۱۹۸۸ «نه» در مقابل «بله» با ده درصد اختلاف (نه = ۵۵٫۹۹٪ و بله = ۴۴٫۱٪) به پیروزی رسید.
سپس در سال ۱۹۸۹ رفراندومی دیگر به وقوع پیوست که با مقداری قاطع (۹۱٫۲۵٪) به رفراندوم گذاشتن قانون اساسی را برنده شد و در دسامبر همان سال نیز پاتریکیو آیلوین توانست، ریاست جمهوری را نیز با میزان رای ۵۵٫۱۷٪ در مقابل کمتر از ۳۰٪ رای پینوشه و دیگر کاندیداها، از آن خودش کند.
هر چند که پینوشه نتوانست در پست ریاست جمهوری باقی بماند ولی همچنان تا سال ۱۹۹۸ در پست فرماندهی کل نیروهای نظامی باقی بود و بسیاری از مردم شیلی به تمسخر او را سناتور بدون بازنشستگی خطاب میکردند.
اما این مصونیتهای دیپلماتیک که در شیلی امکان هیچ تعقیب قانونی علیه او را نمیداد، بالاخره تمام شدند و پینوشه در سال ۱۹۹۸ در بریتانیا (که برای معالجه بیماری خود به آنجا رفته بود) دستگیر و توسط یک قاضی اسپانیولی بالتازار گارزون محاکمه شد.
دستگیری و محاکمه ژنرال پینوشه
رژیم پینوشه در دادگاه به نقض حقوق بشر در سطحی وسیع در داخل و خارج شیلی محکوم شد و همچنین به جرمهای کشتار دسته جمعی، شکنجه، آدمربایی، ایجاد تنش غیرقانونی و سانسور رسانهها نیز متهم شدند که خود پینوشه در اواخر عمر به جرم سوء استفاده از پست برای سوء استفاده شخصی و خانوادگی نیز متهم شد.
البته شایان توجهاست دستگیری پینوشه به عنوان کسی که اعمال ضد چپی زیادی انجام داده بود، در کشوری دیگر و توسط سیستم قضایی بینالمللی اولین خیانت علنی به ضد چپیها در جهان بود.
پس از آن پینوشه دوباره به شیلی بازگشت و بر خلاف تصور بسیاری، طرفدارانش برای ورودش جشن برپا کردند ولی رئیسجمهور وقت شیلی و بسیاری دیگر این کار را ستودند.
مرگ و پایان زندگی پینوشه
در صبح روز ۳ دسامبر ۲۰۰۶ چند حملهٔ خفیف قلبی به او دست داد ولی جان سالم به در برد این در حالی بود که در همان زمان دادگاه شیلی حکم توقف حبس خانگی او را صادر کرد و اعضای خانواده اش او را به بیمارستان نظامیرساندند
نهایتا یک هفته پس از ان و در ۱۰ دسامبر ۲۰۰۶ ،پینوشه به علت سکته قلبی و اِدِمِ ریه در بیمارستان فوت شد و دوره حکومت دیکتاتوری وی به پایان رسید. بلافاصله پس از پخش خبر درگذشت پینوشه، در خیابانهای سانتیاگو جشن و پایکوبی بر پا شد.