ابن رشد شاهزاده علم

علاقه مندی
ارسال به...
1 رای
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
5,00/5
Loading...
ابن رشد شاهزاده علم
hiword.ir 820بازدید , , 2 آذر 1402 بدون دیدگاه

ابن رشد، با نام اصلی ابوالوليد محمد بن احمد بن رشد( 520- 595 هجری قمری) فیلسوف مسلمان و از فیلسوفان مشهور جهان، متولد قرطبه اندلس (اسپانیا)

ابن رشد در غرب با عنوان Averroes شناخته می شود

قرطبه، زادگاه ابن رشددر قرن ششم هجری قمری یکی از مراکز مهم فلسفه و علم بود: موسی بن میمون فیلسوف معروف یهودی از همین جا برخاسته بود.

جمله مشهور ابن رشد:جهل منجر به ترس، ترس به نفرت و نفرت منجر به خشونت می شود
جمله مشهور ابن رشد:جهل منجر به ترس، ترس به نفرت و نفرت منجر به خشونت می شود

زندگی ابن رشد

ابن رشد نیز در این شهر و در خانواده ای که به فضل و دانش نامبردار بودند، به دنیا آمد. جدش، ابوالوليد محمد بن رشد، از مشاهیر زمان خود بود، و در فقه شهرت تمام داشت و منصب قاضی القضاتى اندلس مدتها در دست او بود.

مجموعه فتاوی فقهی او هنوز وجود دارد. پدرش، ابوالقاسم احمد نیز قاضی قرطبه بود.

این رشد در دامن چنین خانواده دانش پروری بزرگ شد. شریعت اسلام را به طریق اشعری، و فقه را بر طریق مذهب مالکی فرا گرفت.

علاوه بر این ادب و شعر و طب و ریاضیات و فلسفه آموخت، آنگاه به مراکش رفت ( ٥٤٨ هـ.ق) و به خدمت عبد المؤمن اول از ملوک موحدون درآمد.

بعداً به وسیله ابن طفیل به دربار امیر ابو يعقوب يوسف بن عبدالمؤمن (٥٥٨ -۵۸۰ هجری قمری) که از هواخواهان و عاشقان فلسفه بود، راه یافت و مورد توجه سلطان قرار گرفت.

مورخان داستان اولین برخورد او را با امیر ابو يعقوب يوسف را این طور بیان کرده اند:

چون ابن طفیل او را به حضور سلطان معرفی کرد، امیر نام او و نام پدر و نسبش را پرسید و آنگاه گفت:

“آیا فلاسفه نمی گویند که آسمان قدیم است یا حادث؟ “

ابن رشد از این پرسش ناگهانی شرمگین و پریشان خاطر شد، از دادن جواب تعلل کرد و اشتغال خود را به فلسفه انکار نمود.

آنگاه سلطان با ابن طفیل به گفتگو پرداخت و آراء و عقاید ارسطو و افلاطون و فیلسوفان اسلامی و متکلمان را در این مورد ذکر نمود.

ابن رشد از وسعت اطلاع سلطان بر فلسفه در شگفت شد و ترسش فروریخت و بدون هراس به سخن گفتن پرداخت و به این طریق مورد توجه سلطان قرار گرفت.

چون ابن طفیل در گذشت ابن رشد به جای او طبیب مخصوص سلطان شد.

عصری که ابن رشد در آن می زیست عصری بود که غزالی؛ بساط فلسفه را در مشرق ممالک اسلامی برچیده و میدان تفکر فلسفی را در مغرب ممالک اسلامی محدود ساخته بود.

این مطلب را هم ببینید
کتاب صوتی ماجراهای جاودان در فلسفه

پیش از آنکه عبدالمؤمن اول و ابو یعقوب یوسف، از ملوك موحدون، به سلطنت رسند، سلطان وقت نامش منصور حاجب، برای جلب پشتیبانی و استعانت فقها و متشرعان فرمان داد تا هرچه کتاب فلسفه و منطق و هیأت بود بسوزانند.

به موجب این فرمان کتب بسیار در میدان های قرطبه سوخته یا به چاه افکنده شد. اما چون عبدالمؤمن اول و ابو یعقوب یوسف به امارت رسیدند وضع دگرگون شد.

دربار مجمع بزرگترین فلاسفۀ عصر شد که ابن رشد در رأس آنها بود. در این مجمع ابن رشد دو وظیفه برعهده داشت.

  • نخست آنکه شرحی بر آثار ارسطو بنویسد و نکات غامض آراء آن حکیم را توضیح دهد. ابن رشد این مهم را به خوبی انجام داد.

آثار او در شرح تألیفات ارسطو کاملتر و دقیقتر از کارهای ابن سینا و فارابی است، خاصه که وی در شرح کبیر خویش سخن ارسطو را از شرح خود جدامی سازد و بدینوسیله سخن استاد یونانی را بدون دخل و تصرف در معرض قضاوت جهانیان می گذارد. یکی از علل شهرت بی اندازۀ ابن رشد در مغرب زمین همین امر است.

  • وظیفۀ دیگر ابن رشد رد حملات غزالی برفلسفه بود. وی در این باره “کتاب تهافت التهافت” را در رد بر “کتاب تهافت الفلاسفه” غزالی نوشت و در آن سعی کرد تا امکان توافق بین دین و فلسفه را ثابت کند و برای تحکیم نظریۀ خود، در وجوب به کار بردن نظریۀ عقلی به قرآن استدلال کرد.

ابن رشد میگفت چون در قرآن روش عقلانی برای شناختن موجودات و معرفت خداوند توصیه شده است ، پس استفاده از حکمت و دانش یونانی که همین روش را تبلیغ می کند، خالی از اشکال است.

ابن رشد برای تلفیق دادن میان ظاهر فی نص و علوم عقلی قدیم و تأویل ظاهر نصوص، به طوری که با عقل سلیم مماشات کند ، کوشش نمود.

ابن رشد برای اثبات نظریات خود دراین مورد دو کتاب نوشت یکی “فصل المقال فی مابین الشریعة والحکمة من اتصال” و دیگری “الکشف عن مناهج الادلة فی عقاید الامة

او در این کتابها پایۀ بحث خودرا براین نهاده است که آیات قرآنی ظاهری دارند و باطنی و برای کشف کردن علاقۀ بین دین اسلام وعقل (فلسفه) نباید به ظاهر آیات قناعت کرد، اگرچه برای مردم عامی بهتر است که از ظاهر تجاوز نشود زیرا، تأویل آیات برای آنها زیان آور است.

ابن رشد سعی کرده است که بین وحی و عقل نیز توافق دهد. او می گوید عقل میدانی دارد که در حدود آن می تواند جولان کند، ولی اگر از آن تجاوزنماید گمراه میشود.

این مطلب را هم ببینید
کتاب امینه نوشته مسعود بهنود

به همین جهت در این گونه مواقع وحی متمم ومکمل عقل می شود.

از جمله اموری که عقل از درک آن عاجز است و وحی به کمک آن می شتابد، شناخت باریتعالی، بدبختی و خوشبختی در دنیا و آخرت و علل و اسباب آنهاست. اتصال انسان به عقل فعال، حقایق را به عقل الهام می کند.

پس از این گفتار، ابن رشد کیفیت اتصال انسان را به عقل فعال باز میگوید.

ابن رشد و رد دیدگاه غزالی

ابن رشد در رد بر غزالی توجه خود را عمدة به سه مسئله ای که غزالی فلاسفه را در آن سه، کافر و بیرون از مذهب اسلام دانسته است، معطوف میدارد.

این سه مسئله عبارت است از:

  • انکار معاد جسمانی
  • قدیم بودن عالم
  • انکار علم خداوند بر جزئیات.

به نظر ابن رشد میان دین و فلسفه اختلافی نیست و دین تعبیر رمزی حقایق فلسفی است.

محاکمه ابن رشد و تبعید او

در سال ٥٨٠ هجری قمری یعقوب ملقب به المنصور بالله به جای پدر به امارت نشست.

ابن رشد در آغاز مورد عنایت و تشویق و احترام امیر جدید بود، ولی اندکی بعد، براثر بدگویی و سعایت معاندان مورد غضب و خشم او قرارگرفت.

منصور فقهای بزرگی را به قرطبه فراخواند، آثار ابن رشد را در اختیارشان گذاشت و دستور داد تا وی را به محاکمه کشند.

در مجلسی که برای محاکمۀ ابن رشد تشکیل شد، ابن ارشد به اتفاق به کفر و زندقه متهم و به تبعید محکوم شد. ابن رشد از خود هیچ دفاعی نکرد.

دوستانش نیز درصدد دفاع برنیامدند و به این طریق مدافع پرشور فلسفه در نهایت خواری و ذلت به دهکدۀ یهودی نشین یسانه در، نزدیکی قرطبه، تبعید گردید.

اما کار به همین جا خاتمه نیافت. منصور فرمان داد منشوری دائر برتحریم فلسفه بنویسند و منتشر سازند.

در این منشور اشتغال به فلسفه حرام دانسته شده، بستور داده شده بود که کتاب های فلسفی را بسوزانند و فلاسفه را مورد شکنجه و آزار قرار دهند.

به این ترتیب نهال فلسفه در مغرب ممالک اسلامی پژمرد، همچنانکه مدافع شجاع آن، ابن رشد در سال 597 هجری قمری در مراکش جان سپرد.

کتاب های ابن رشد

  • تهافت التهافت در ردّ تهافة الفلاسفه غزالی
  • رسالة ما بعد الطبیعة
  • مختصر المنطق
  • الشرح لکتاب النفس
  • مقدمة الفلسفه فی اثنی عشر رسالة
  • بغية المقتصد
  • مناهج الأدلة في عقائد الملة
  • تلخیص کتاب المقولات
  • جوامع الکون و الفساد
  • شرح جمهوریّة افلاطون
  • شرح فارابی و ارسطو فی المنطق
  • شروح علی الفارابی فی مختلف المسائل
  • نقد الفارابی فی التحلیلات الثانی لارسطو.
  • ردّ علی ابن سینا فی تقسیم المخلوقات و قوله اتها ممکنه مطلقاً و ممکنه بذاتها و لازمة بما هو خارج عنها و لازمة بذاتها.
1 رای
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
5,00/5
Loading...

مقالات و نقدهای مشابه

مشاهده همه

جدیدترین کتاب‌های صوتی

مشاهده همه
دیدگاه ها

لطفا دیدگاهتان را بنویسید

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

من ربات نیستم *در حال بارگیری کپچا پلاس ...