گربه در رمان های مشهور جهان

نویسندگان و گربه هایشان

علاقه مندی
ارسال به...
5 رای
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
5,00/5
Loading...
نویسندگان و گربه هایشان

 نویسندگان و گربه هایشان همیشه پیوند خاصی با هم داشته اند و روایت های مستندی از عشق نویسندگان مشهور جهان به گربه ها وجود دارد. در واقع  نویسندگان زیادی وجود داشته و دارند  که فلسفه زندگی گربه‌ ای را در زندگی و آثار خود بکار گرفته اند.

رابرتسن دیویس، رمان‌نویس کانادایی زمانی نوشت:

 «نویسندگان گربه‌ها را دوست دارند، زیرا موجوداتی آرام، دوست داشتنی و عاقل هستند، به همین دلیل گربه‌ها و نویسندگان شبیه هم هستند »

واقعیت این است که رابطه نویسندگان و گربه هایشان بیشنش و آگاهی زیادی در مورد شخصیت، عادات و ویژگی‌های منحصر به فرد هرنویسنده ارائه می‌دهد.

نویسندگان بر اساس احترام متقابل و درک ذاتی از پیچیدگی ها، ماهیت مستقل و جذابیت مبهم گربه ها به سمت گربه ها به عنوان حیوانات خانگی جذب شده و یک تیم رویایی خلاق را تشکیل میدهند

الهه گربه به همکاری ساکت و گاهی در حال غوغا برای هنرمند تبدیل شده، و الهام بخش داستان سرایی نویسنده می شوند و به آنان امکان می دهد خود و دنیای اطراف را بهتر درک کنند.

هیچ چیز بهتر از یک گربه خواب‌آلود نیست که روی پاهای شما نشسته و در حال نوشتن باشید 

نویسنده ای در این مورد نوشته است که : “گربه خدماتی ارائه نمی‌دهد. گربه خودش را ارائه می‌دهد.”

در این نوشته نگاهی  انداخته ایم، به رابطه نویسندگان و گربه هایشان و حکایت ها و دیدگاه های ایشان نسبت به گربه های مغرور و زیبا

نویسندگان و گربه هایشان

الکساندر دوما و گربه هایش

الکساندر دوما و گربه هایش
نویسندگان و گربه هایشان: الکساندر دوما

الکساندر دوما نویسنده مشهور فرانسوی مؤلف کتاب کنت مونت کریستو و سه تفنگدار صاحب سه گربه بود مایسوف اول ،مایسوف دوم و دکتر.

مایسوف دوم ساعت را می فهمید و زمان برگشتن صاحبش را میدانست چند دقیقه مانده به برگشتن الکساندر دوما از سر کار پشت در میرفت و آن قدر میومیو میکرد تا مادر نویسنده در را به رویش باز کند، آنگاه از خانه خارج میشد و سر کوچه چشم به راه آمدن صاحبش مینشست تا همراه با او به خانه برگردد.

حتی روزهایی که الکساندر دوما کارش طول میکشید و نمیتوانست در ساعت مقرر به خانه برگردد مایسوف دوم چنان که گویی پیامی کتبی به وی رسیده باشد از این تأخیر آگاه میشد و درست در آستانه بازگشت صاحبش خود را به سر کوچه میرسانید حتی اگر هوا تاریک میشد.

الکساندر دوما در جواب این سؤال که آیا سگها را هم به اندازه گربه دوست دارد یا نه میگوید

گربه اصالت دارد؛ دل سپرده احترام است اما استقلال شخصی اش را از دست نمیدهد اما سگها اهل سرسپردگی اند و با اطاعت محض از صاحبان خود اموراتشان را میگذرانند.

مارک تواین و گربه هایش

مارک تواین و گربه هایش
نویسندگان و گربه هایشان: مارک تواین

مارک تواین نویسنده امریکایی خالق آثار ماندگاری چون ماجراهای تام سایر، هاکلبری فین ، شاهزاده وگدا و زندگی سخت بیش از نوزده گربه در خانه نگهداری میکرد

مارک تواین در مقاله ای با نام خوارترین مخلوقات مینویسد:

از میان همه موجودات فقط انسان ظالم است فقط انسان است که ظلم را به خاطر لذت جویی انجام میدهد.

مارک تواین در رمان ها و مقالات و داستان های کوتاه و یادداشت های روزانه اش اشارات متعددی به گربه ها و خلق و خوی آنها دارد و بسیاری از عقاید سیاسی و اجتماعی خود را از طریق آنها مطرح میکند تعدادی از این نکته ها را بخوانیم:

– شما میدانید که گربه ها تره خرد نمیکنند برای دیسیپلین به معنای پیروی از برنامهٔ خاص و منظم و نیز اطاعت و دنباله روی؛ تقصیری هم ندارند چون این طور آفریده شده اند.

– درعین حال نباید این خصلت آنها را به نافرمانی و لجاجت یا کینه توزی تعبیر کرد،  گربه نمیتواند بنده و برده کسی باشد دست خودش نیست، در خود هیچ اجباری به پیروی از دستورات دیگران نمیبیند، مگر دلش بخواهد.

 او تنها موجودی در جهان است که هیچ انگیزه ای برای اطاعت از دیگران ندارد حتی از فرشته ها و ملایک؛  همین او را از عالم و آدم جدا نگه میدارد و منحصر به فردش می کند

گربه مستقل است متوجه اهمیت موضوع می شوید؟ او تنها موجودی است که وابسته نیست، تنها موجود واقعاً مستقل در همه زمان ها و مکان ها.

مارک تواین و یادداشت هایش در باره گربه ها

برای من یکی از دلایل لذت بردن از همنشینی با گربه ها میل بی چون و چرای آنها به تن آسایی ست

– باید شعور گربه را در تجربه اندوزی به خرج دهیم برای مثال گربه وقتی یکبار خودش را به بدنه بخاری میچسباند دیگر هرگز یادش نمیرود، فاصله را حفظ کند، او برای همیشه فرق گرم شدن را با سوختن میفهمد،از آن فراتر دیگر محال است خودش را بچسباند به بدنه سرد بخاری خاموش

– همین که بدانم کسی که تازه با او آشنا میشوم گربه دوست است دیگر نیازی نمیبینم چیزی از گذشته او بدانم چنین شخصی را به دوستی قبول میکنم و او را ناخودآگاه قابل اعتماد مییابم.

– نمی توانم مقاومت کنم در برابر عشقم به گربه مخصوصاً اگر در حال خُرخر باشد. به چشم من گربه ها پاکیزه ترین، رندترین ،باهوشترین و دلرباترین موجودات جهانند، البته بعد از زنی که دوست می داریم

– اگر حیوانات بتوانند حرف بزنند بی گمان سگ از پرحرفترین و یاوه گوترین آنها خواهد بود اما گربه ها مصداق دقیق این اندرزند “کم  گوی و گزیده گوی چون دُر

 – یکی از تفاوتهای فاحش بین گربه و دروغ این است که گربه هفت جان دارد

– گربه ها بسیار هشیارتر از آنند که آدمها خیال می کنند ؛ قابلیت یادگیریشان باورنکردنی است،  بگذریم که هیچ اصراری در برملا کردن آن ندارند

از یادداشت های روزانه اثر مارک تواین

همینگوی و گربه های شش انگشتی

ارنست همینگوی و گربه های شش انگشتی
نویسندگان و گربه هایشان: همینگوی

ارنست همینگوی نویسنده آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات خالق رمان های مشهوری مانند چون وداع با اسلحه  و  پیرمرد و دریا از شیفتگان گربه بود زیرا این موجود را آزاده ترین آفریده خدا میدانست و معتقد بود آنارشیست واقعی همانا گربه است.

نخستین گربه ارنست همینگوی به نام گلوله برفی شش انگشتی بود و نوه نتیجه های این گربه که بنابر وصیت همینگوی هنوز در خانه او نگهداری و آزادانه می چرخند بیشترشان شش انگشتی اند

این خانه اکنون به موزه تبدیل شده است و بازماندگان شش انگشتی چنان زیاد و دردسرساز شده اند که پای دادگاه فدرال برای  نام گذاری، نگهداری وآسایش آنها به ماجرا کشیده شد.

این مطلب را هم ببینید
معرفی کتاب تاریخ اجتماعی هنر نوشته آرنولد هاوزر

شهرت شش انگشتی ها تا آن حد بالا گرفته که گربه شش انگشتی در مراجع تخصصی  به نام به گربه های همینگوی بدل شده است

همینگوی عصاره احساس خود نسبت به گربه ها را در این جملهٔ قصار توصیف کرده است:

گربه ها آکنده از اخلاص اند، آدم ها به دلایل متعدد احساسات خود را پنهان میکنند اما گربه ها هرگز، درون و بیرون آنها یکیست.

همینگوی الهه گربه را اسفنج عشق مینامید موجوداتی که عشق را جذب میکنند و در عوض آرامش و انس و الفت پس میدهند

 او گربه هایش را با توجه به شخصیت شان نام گذاری میکرد:

 اف، پوس، فاتسو، فرندلس ( بی دوست) ، پری، پرنسس،  پشمین، عمو ووفر، آیداهو، بیگ بوی ، پیترسون

بعضی از رفقای سیبیلوی او به داستان هایش راه یافته و نقش های مهمی به عهده گرفته اند

ویدیویی از گربه های شش انگشتی همینگوی



شاتوبریان و استقلال گربه ها

شاتوبریان و استقلال گربه ها
نویسندگان و گربه هایشان: شاتوبریان

در فهرست نام نویسندگانی که گربه در زندگی روزمره و نیز حیات ادبی آنها تأثیر آشکاری داشته نام شاتوبریان نویسنده مشهور فرانسوی و بنیانگذار سبک رمانتیسم درخشش دیگری دارد

دوستانش او را گربه لقب داده بودند، هم به علت عشقش به گربه ها و هم به خاطر تشابه حروف اول اسمش با گربه در زبان فرانسه Chateaubriand و نیز به خاطر مطالب جالبی که درباره گربه ها نوشته است.

جملات از شاتوبریان درباره گربه ها

گریه تنها زندگی میکند هیچ نیازی به جامعه ندارد فقط وقتی گوش به حرف میدهد که دلش بخواهد تظاهر میکند خواب است تا بهتر ببیند و اگر دستش برسد چنگ میزند.

– گربه ها آفریده شدند تا خط بطلانی بکشند بر این نظریه متحجرانه که انسان اشرف مخلوقات است و همه چیز باید در خدمت او باشد.

– من ستایش میکنم گربه را به خاطر نمک نشناسی و استقلالش که او را باز میدارد از وابستگی به هرکس و ناکسی به خاطر گذشتن از گرمای خانه و کاشانه و رساندن خود به پشت بام خانه برای گردش و شب زنده داری

وقت گذراندن با گربه ها هرگز وقت تلف کردن نیست.

چارلز دیکنز و گربه های فقیرنشین

چارلز دیکنز و گربه های فقیرنشین
نویسندگان و گربه هایشان: چارلز دیکنز

چارلز دیکنز نویسنده معروف انگلیسی و خالق  داستان های دیوید کاپرفیلد، آرزوهای بزرگ،  الیور تویست  و داستان دو شهر از دوستداران گربه است و آنها را مظهر صداقت و همدلی و مهربانی میداند تا آنجا که میگوید:

چه سعادتی بالاتر از برخورداری از عشق یک گربه؟

این جمله قصار از چارلز دیکنز زینت بخش بسیاری از کتابهای تخصصی درباره گربه است

چارلز دیکنز بعد از مرگِ گربه اش که دیگران او را گربه «ارباب» مینامیدند و خودش نام «باب» را برای او برگزیده بود ناتوان از فراموش کردن او و سخت ماتم زده یک پنجه دست او را خشک از کاه آکند و در نوک دسته کارد مخصوص بازکردن نامه ها تعبیه کرد و نوشت: به یاد باب ۱۸۶۳.

در دهه آخر عمر چارلز دیکنز در یادداشت هایی که از سفرهای خود به گوشه و کنار میهن اش تهیه میکند در بررسی محله های فقیرنشین لندن به این نتیجه میرسد که وضع زندگی گربه ها در هر شهر و دیاری، آیینه ای ست که در آن میتوان وضع زندگی آدمها را دید و به میزان رفاه جسمی و سلامت روحی آنها پی برد.

– هرگز در محله های فقیرنشین گربه ای را در حال تمیز کردن خود ندیدم موهای ژولیده و چهره ها کثیف عین دزدها و گداهای بیخانه و در به در

لویس کارول گربه در سرزمین عجایب

لویس کارول گربه در سرزمین عجایب
نویسندگان و گربه هایشان: گربه چشایری آلیس

لویس کارول نویسنده آلیس در سرزمین عجایب، پرفروشترین کتاب دنیا بعد از کتاب مقدس گربه هایی خلق کرده که  گربه دوستان میتوانند آنها افتخار کنند زیرا میان شخصیت های رنگارنگ داستان؛ خردمندانه ترین سخنان از زبان  گربه گفته میشود

لویس کارول در داستانش نقش پیرِفرزانه، رندِ تمام عیار و عصیانگر بیزار از تملق را فقط در شأنِ گربه داستان میداند باقی شخصیت ها تمثیل گروه های دیگر اجتماع اند از شیفتگان زر و زور تا پیروان حماقت و وقاحت

گربه چشایری گربه ای همیشه خندان از شخصیت های اصلی داستان آلیس در سرزمین عجایب است

گربه چشایری تنها شخصیتی در سرزمین عجایب است که آلیس میتواند با او حرف بزند و دو کلمه حرف حساب بشنود.

 نمونه گفتگوی گربه وآلیس

آلیس :گفت ممکن است به من بگویی از کدام طرف باید بروم؟

گربه :گفت کاملاً بستگی دارد کجا بخواهی بروی.

آلیس :گفت کجایش خیلی مهم نیست.

گربه :گفت پس طرفش هم مهم نیست.

آلیس برای توضیح :گفت فقط این که به جایی برسم.

گربه گفت: «راه که بروی حتماً به جایی میرسی.

گربه دیگری که لویس کارول در داستان خود از آن حرف میزند دینا نام دارد.

 دینا گربه آلیس است که در سرزمین عجایب حضور فیزیکی ندارد اما یادش همیشه با آلیس هست و در خواب، هنگام گردش در سرزمین عجایب، هر وقت به موجوداتی مثل موش و پرنده برخورد میکند ناخودآگاه یاد دینا و مهارت او در گرفتن موش و شکار پرنده می افتد و با ستایش از او یاد میکند.


ژان ژاک روسو و گربه های محافظه کار
نویسندگان و گربه هایشان: ژان ژاک روسو

ژان ژاک روسو و گربه های محافظه کار

ژان ژاک روسو نویسنده و فیلسوف مشهور فرانسوی معتقد بود رفتار آدمها با گربه ها میتواند محک خوبی برای تشخیص روحیات آنها باشد.

به نظر او افراد خودکامه گربه را دوست ندارند زیرا گربه آزاد است و هرگز تن به اطاعت بی چون و چرا نمیدهد.

 از جملات ژان ژاک روسو درباره گربه ها

تأمل کنید در رفتار یک گربه وقتی برای اولین بار وارد اتاقی میشود همه چیز را بو میکشد و شناسایی میکند محال است اعتماد کند و آرامش یابد مگر آنکه همه چیز را جزء به جزء برای خود تعریف و تعیین کرده باشد.


ژان پل سارتر و گربه اش هیچ

ژان پل سارتر و گربه اش هیچ
نویسندگان و گربه هایشان: سارتر

ژان پل سارتر نویسنده و فیلسوف اگزیستانسیالیسم فرانسوی و نویسنده کتاب تهوع ، دیوار، زنان تروا نیز از دوستداران گربه بود و علاوه بر آن فیلسوفانی که فلسفه سارتر را پی گیری می کند نیز دوستدار گربه ها هستند…

اسامی که فیلسوفان به گربه هایشان داده اند نیز بسیار جالب است…

نام گربه سارتر “هیچ” بود

گربه ژاک دریدا Jacques Derrida فیلسوف فرانسوی ، لوگوس نام داشت و میشل فوکو گربه خود را  “دیوانه”  نام گذاشته بود

سر والتر اسکات و گربه های ساحره

سر والتر اسکات نویسنده رمان آیوانهو گربه ای داشت به نام هینکس و یکبار در نامه ای به واشنگتن ایروینگ نوشت:

آه گربه ها موجودات اسرار آمیزی هستند افکاری در سر آنهاست که برای انسان قابل درک نیست بی تردید آنها همانند ساحره ها و راز بینها قدرتی ماوراء طبیعی دارند.

ادگار آلن پو  و گربه سیاه

ادگار آلن پو  و گربه سیاه
نویسندگان و گربه هایشان: ادگار آلن پو

ادگار آلن پو نویسنده معروف آمریکایی  وخالق داستان های خاطر رازآلود و ترسناک می گوید:

ای کاش میتوانستم اسرارآمیزی گربه را در نوشته هایم داشته باشم.

ادگار آلن پو  گربه ای به نام کاترینا داشت که در داستان معروف گربه سیاه مظهر وجدان و عدالت خواهی و رسوا کردن چهره ظلم و خشونت است

میزان تأثیر گربه ادگار آلن پو در خلق آثار او چنان تأمل برانگیز است که اخیراً کتابی در همین زمینه با عنوان  گربه شگفت انگیز ادگار آلن پو به قلم اد سامز Ed Sams منتشر شده است.

ژول ورن و گربه سرکش

ژول ورن و گربه سرکش

ژول ورن نویسنده فرانسوی حالق آثار جاودانه ای مانند سفر به مرکز زمین، بیست هزار فرسنگ زیر دریا و دور دنیا درهشتاد روز حرف عجیبی در مورد گربه ها میزند:

ظاهراً گربه ها روی پنجه پاهایشان بر زمین فرود آمدند تا منبع الهام نابغه ای به اسم ژول ورن باشند.

ماجرا این است که ژول ورن عاشق ادبیات بود اما در خانواده ای مرفه و شیفتهٔ تحصیلات و حرفه های جدی به دنیا آمده بود و ادبیات را در شان  خانواده نمی دانستند

این مطلب را هم ببینید
کتاب آن بو اثر صُنع‌الله ابراهیم مترجم نیایش سلطانی

پدر خانواده برای این که ژول ورن جوان را  سربه راه کند  پول توجیبی او را مدام کم میکرد و از دامنه اختیارات او می کاست طوری که ژول ورن برای خریدن بلیت نمایش مورد علاقه اش از شکسپیر ناچار میشود سه روز گرسنه بماند.

گربه ای که در خانه و باغ آنها زندگی میکرد که مثل همه گربه ها مغرور و بی اعتنا به خواسته های دیگران بود وهمین گربه برای ژول ورن الگویی شد تا در پی رؤیاهای خود برود و به همه مشقات ناشی از این عصیان تن دهد.

هرمان هسه شیفته تنهایی گربه ها

هرمان هسه شیفته تنهایی گربه ها
نویسندگان و گربه هایشان: هرمان هسه

هرمان هسه به عنوان پرخواننده ترین نویسنده اروپایی قرن بیستم و خالق آثاری مانند سیذارتا، دمیان، گرترود، سفر به  شرق آرامش خود را فقط با دیدن گربه اش باز می یافت

 هرمان هسه سال های سال به خاطر بیماری روحی همسرش و گرفتاری های ناشی از فقر دستخوش فشارهای روانی شدید شد و از پسر او نقل شده است که لبخند پدرش را فقط هنگام هم نشینی با گربه اش  میشد دید

 به روایت او هرمان هسه شیفته دو خصیصه گربه ها بود که تم اصلی آثار خود او را تشکیل میدادند: سرسپردگی به طبیعت و کنار آمدن با سرشت و سرنوشت تنهایی

 در رمان «گرترود» که بخشی از سرگذشت نویسنده است شناخت فلسفی او را از مسأله تنهایی میبینیم

 در نظرهسه زندگی یعنی تنهایی ،انسان همیشه تنهاست و هنرمند تنهاتر از دیگران.

بولگاکف و گربه های با شخصیت

رابطه میخائیل بولگاکف نویسنده کتاب معروف مرشد و مارگریتا The Master and Margarita با گربه عمق و معنای دیگری  داررد زیرا برای او گربه نه موجودی «ملوس و مامانی» بلکه شخصیتی ست که میتواند منتقل کننده آرا و عقاید جدی و فلسفی نویسنده باشد.

قسمتی از کتاب مرشد و مارگریتا

مرشد که چشم هایش داشت از حدقه در میآمد به زمزمه گفت: این حتی از داستان ایوان هم بهتر است حیرت زده به اطراف نگاهی کرد و به گربه :گفت ببخشید آیا شما همان…

 مکثی کرد مطمئن نبود که چطور باید با یک گربه صحبت کرد

– گربه ای هستید که سوار قطار برقی شد؟

گربه گفت «بله خودم هستم.» آنگاه بادی به غبغب انداخت و افزود:

لذت دارد وقتی کسی با گربه هم تا این حد با ادب صحبت میکند مردم معمولاً گربه ها را «ملوس» خطاب میکنند به گمان من این یک بی احترامی نابخشودنی ست.

آلبر کامو و سرقت ادبی از گربه اش!

آلبر کامو و سرقت ادبی از گربه اش!
نویسندگان و گربه هایشان: آلبر کامو

آلبر کامو، جوان ترین برنده جایزه نوبل و نویسنده کتاب های بیگانه و تهوع بیشتر عقاید و ایده های خود را از حرکات و سکنات گربه اش گرفته است

آلبر کامو که سیگارکش قهاری بود اسم گربه اش را نیز سیگار گذاشته بود

کامو در مورد گربه ها جمله قصاری دارد:

گربه ها جادویی اند. آرامشی که نثار آنها میکنید دو چندان به خودتان منتقل میشود.

دوریس لسینگ و کتاب گربه ها

دوریس لسینگ و کتاب گربه ها
نویسندگان و گربه هایشان: دوریس لسینگ

دوریس لسینگ برنده جایزه نوبل ادبیات  ۲۰۰۷  شاید تنها نویسنده ای است که نسبت به گربه ها ادای دین کرد و کتابی به نام «گربه ها» نوشت و در آن از تک تک گربه هایی که در دوره های گوناگون عمرش از گمنامی تا شهرت همدم او بودند با ذکر جزئیات و خصوصیات یاد کرد.

در کتاب «گربه ها» دوریس لسینگ از نخستین گربه ای که دل از او ربوده بود مینویسد یعنی گربه ای ایرانی که شب ها بدون در آغوش گرفتن او خواب به چشمانش راه نمی یافت.

 جالب است  بدانید که دوریس لسینگ زاده کرمانشاه ایران است و به همین علت این سعادت را داشته که در کودکی عاشق یک گربه ایرانی اصیل شود.

هاروکی موراکامی و دنیای گربه ها

هاروکی موراکامی و دنیای گربه ها
نویسندگان و گربه هایشان: موراکامی

هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنی گوی سبقت را در این ارادت و شیفتگی از همه ربود و در داستان های کوتاه و بلند خود اعتبار و اهمیتی بی نظیر به گربه ها بخشید.

 در نوشته های هاروکی موراکامی هرجا قرار است حادثه ای مافوق طبیعی روی دهد سر وکله گربه ها پیدا میشود؛ گویی بی حضور آنها ورود به دنیای سوررئال و تخیل ورزیدن برای هاروکی موراکامی ممکن نیست

برای موراکامی دنیا دو گروه بیشتر ندارد آنها که گربه ها را درک میکنند و با آنها مهربانند و دیگران که پیشی ها را آزار میدهند .

فرمایشات میمی گربه در كتاب كافكا در كرانه

در داستان كافكا در كرانه Kafka on the Shore جایى كه ناكاتا دنبال گربه گمشده اى به نام گوما می گردد تا آن را به دست صاحب دلتنگ و نگرانش برساند به گربه ای خيابانى به نام ميمى برمى خورد كه وقتى مى فهمد ناكاتا حرف هاى او را مى فهمد با او صادقانه از بلاهایى كه مردم بر سر گربه ها مى آورند حرف میزند

آقاى ناكاتا من سالهاى زيادى عمر نكرده ام. اما چيزهاى هولناكى ديده ام كه هرگز تصورش را نمی کردم.

 بيشتر مردم به گـربه ها نگاه می كنند و می گويند چه زندگى خوبى – تنها كارما لم دادن تو آقتاب است و هرگز تن به كمترين كارى ندادن. اما زندگى ما اين تنبلىِ ظاهرى نيست.

گربه ها موجودات كوچك ضعيف و بى قدرتى هستند كه راحت آسيب پذيرند. نه مثل لاكپشت لاك داريم و نه مثل پرنده ها بال. نه می توانيم مثل موش كور زمين را بكنيم و نه مثل آفتاب پرست رنگ عوض كنيم. دنيا خبر ندارد روزى چند گربه مجروح مى شوند و چند تا ازما با مرگ رقت بار روبرو می شود.

 از قضاى روزگار بخت خيلى با من همراهى كرده كه پيش خانواده تانابه هستم.

خانواده خونگرم با رفتارى دوستانه؛ بچه ها با من خوشرفتارى می كنند و هرچه بخواهم دارم.

اما حتى زندگى من هم هميشه راحت نيست. هرچند اگر  گربه هاى ولگرد را در نظر بگيريد, آنها زندگى خشن تر و دشوارترى دارند

بوکوفسکی و گربه اش به نام ون گوگ

بوکوفسکی و گربه اش به نام ون گوگ
نویسندگان و گربه هایشان: بوکوفسکی

چارلز بوکوفسکی  چندین گربه داشت یکی از آنها گربه ای تک گوش به نام ون گوگ بود

او می گوید: در زندگی بعدی میخواهم گربه باشم

شعر گربه های من از چارلز بوکوفسکی

میدانم. میدانم. آنها محدود هستند، نیازها و دغدغه های متفاوتی دارند .

اما من تماشا می کنم و از آنها یاد می گیرم.

من چیز کمی را که آنها می دانند دوست دارم، که بسیار است.

آنها شکایت می کنند اما هرگز نگران نیستند، آنها با وقار شگفت انگیزی راه می روند.

 آنها با سادگی مستقیمی می خوابند که انسان ها نمی توانند آن را درک کنند.

چشمان آنها زیباتر از چشمان ماست و می توانند 20 ساعت در روز بدون تردید و پشیمانی بخوابند.

وقتی احساس ضعف می کنم تنها کاری که باید انجام دهم این است که گربه هایم را تماشا کنم و شجاعت من برمی گردد.

استیون کینگ و چشم گربه

استیون کینگ و چشم گربه
نویسندگان و گربه هایشان: استیون کینگ

استیون ادوین کینگ نویسندهٔ آمریکایی خالق آثار مشهور ژانر وحشت و ماوراءالطبیعه مانند مسیر سبز و رستگاری در شاوشنگ، صاحب گربه سیامی Siamese cat نسبتا دیوانه ای به نام گلابی بوده است.

کینگ  در باره گربه ها چنین نوشته است:

شاید بزرگ ترین  تقسیم‌بندی در جهان مردان و زنان نیستند، بلکه افرادی هستند که گربه‌ها را دوست دارند و افرادی که سگ‌ها را دوست دارند.

چشم گربه (فیلم ۱۹۸۵)  بر اساس داستانی از کینگ  یک گربه اسرارآمیز را در سراسر فیلم به نمایش می گذارد.

5 رای
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
5,00/5
Loading...

مقالات و نقدهای مشابه

مشاهده همه

جدیدترین کتاب‌های صوتی

مشاهده همه
دیدگاه ها

لطفا دیدگاهتان را بنویسید

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

من ربات نیستم *در حال بارگیری کپچا پلاس ...

  1. Yasamin
    29 تیر 1402

    چه نوشته جالب و کاملی، ممنون از نویسنده
    با وجود کامل بودن، دوست داشتم ادامه داشته باشه😻

خرید و دانلود آنی کتاب صوتی سه تفنگدار اثر الکساندر دوما مجموعه 10 جلدی به مدت 212 ساعت

معرفی کتاب ویژه سردبیر

دانلود کتاب صوتی مجموعه ده جلدی کتاب سه تفنگدار اثر الکساندر دوما به انضمام فایل PDF

دانلود کتاب صوتی سه تفنگدار اثر الکساندر دوما مجموعه 10 جلدی ترجمه ذبیح الله منصوری به انضمام فایل PDF درباره کتاب صوتی سه تفنگدار اثر الکساندر دوما سه تفنگدار The Three Musketeers نوشته الكساندر دوما پدر  Alexandre Dumas با ترجمه ذبیح الله منصوری منتشر شده است. الکساندر دوما (پدر) از نویسندگان پر آوازه قرن نوززدهم فرانسه است که به خاطر رمان‌های ماجراجویانه و تاریخی‌اش مانند سه تفنگدار و کنت مونت کریستو به شهرتی به سزا دست پیدا کرد. الکساندر دوما فرزند یکی از ژنرال‌های فرانسه بود که پس از پایان  …