علی اشرف درویشیان ؛ نویسنده ای متعهد و ستایش گر آزادی
علی اشرف درویشیان،بخش بزرگی از فرهنگ معاصر امروز است.او پیامدار دردها و رنج ها و آرزوهای ناممکن واندوه های بی شمار و غصه های بی پیر بخشی از حافظه ی تاریخ معاصر ایران است.
داستان های او با درد به دنیا آمده و با فقر عزت مند، بزرگ شده اند و خوانندگان داستان های درویشیان در آثار او که فقر و بزرگ منشی و تعالی روح وجود دارد، همراه بوده اند. بی شک علی اشرف درویشیان یکی از قله های رفیع داستان نویسی معاصر ایران است.
حیات ادبی و فرهنگی و اجتماعی ایشان دارای دوره های است که هر لحظه در آن حرکت و بالندگی وپویایی وچراغ افروزی وجود داشته است.
درویشیان یکی ازمفاخر ملی ایران زمین است که در زمینه های مختلف ادبی وفرهنگی آثاری ارزنده وماندگار تالیف و تدوین کرده است.
آثار ایشان به عنوان بخش مهمی از خاطرات اجتماعی و ادبی خوانندگان پیگیر آثارش به شمار می رود.تلاش و همت مثال زدنی او در برهه هایی از تاریخ اجتماعی ایران که با مشقت ها و سختی های بزرگ و جانکاه همراه بوده.
او بی توجه به آن، در راستای همان اهدافی که مدنظرش بوده آثارش را تدوین کرده است. او عاشق دانایی مخاطبان وخوانندگان آثارش است.او برای این که به مخاطبش راه دانایی وخرد را در پیش گیرد به خوبی با چراغ داستان هایش دنیای او را روشن کرده است.
داستان ها او تجربه ی سالیان دراز و درد واندوه ناک اوست که مخاطب با خواندن آنها به احترام همه ی دردهایی که کشیده از جایش تمام قد بلند می شود و سر ارادت خم می کند.
او در داستان هایش تعهد و انسان مداری توجه به زخم های ناسور اجتماعی به زبانی ساده و روان اشاره می کند.
«درویشیان» نویسنده ای است انسان محور.او باپیدا و لمس کردن «دردهای مشترک» انسان معاصر با نوشتن وآفرینش داستان، دین وتعهد خود را نسبت به دنیای انسان معاصر ادا می کند.
درویشیان، نویسنده ای است که زندگی اش به طور گسترده در داستان هایش جاری است. شاهکار او «سال های ابری» خود نمونه ی کاملی در همین زمینه است.
او از زبان مردمی می نویسدکه از جنس نوشته هایش هستند.از پیچیدگی های ملال آور به شدت دور است.او نیازهای مردمش را می شناسد و به خوبی از پس این نیازها هم برآمده.
او نویسنده ای شجاع و آگاه دل است،که برای تحقق آرمان هایش از هیچ کوششی فروگذاری نکرده است.او مسیر راهش را از همان سال های دور پیدا کرد.
علی اشرف درویشیان به اندیشه هایش به شدت اعتقاد دارد و در همین راه هم سختی های و ناکامی های فردی واجتماعی بسیاری دید.
اما بر سر همان عهد و پیمان بوده تاکنون و هرگز از پا نیفتاده است. زمانی آموزگار روستاهای«گیلانغربِ» کرمانشاه بود و زمانی دیگر استاد دانشگاه های تهران.
بدون شک فضای کرمانشاهان و جغرافیایی که او در آن نفس کشیده و بزرگ شده؛ خاستگاه تمام اندیشه های متعهد و انسانگرا و اجتماع محور معاصر وگاه گذشته های بسیار دور بوده است.
کرمانشاهان؛ دیار دلیرمردان وشیرزنانی بوده که در طول تاریخ ایران زمین از منظر تعهد و مردم دوستی و تلاش در جهت اندیشه های رادیکال و اجتماعی، سرآمد بوده و در همین راستا هم ناکامی های کوتاه و طولانی بسیاری هم برای اهالی آن، خصوصاً اهل قلم به وجود آمده است.
علی اشرف درویشیان از دیارکرمانشاهان است
او عاشقی است قلم پیشه که در آوردگاه عشق در کنار فرهاد عاشق، مانده و بر سینه ی «بیستون کوه»نقش مانای عشق را جاودانه حک کرده است.
همشهریان او بی شک بر قله هایی ایستاده اند که نام بزرگ انسان متعهد بر پیشوند نام آنها می درخشد.
آزادمردی و آزادگی مشق شب همه ی هم اندیشان درویشیان است که با عزت نام؛ ذلت و ننگ نام های کوتاه و گذرا را هرگزاهرگز نپذیرفته اند.نام بلند آنها بر اندیشه های انسان معاصر ، تا همیشه های ابدی خواهد درخشید.
درویشیان درعرصه ی ادبیات عامه و جمع آوری ادبیات فولکلوریک تلاش های گسترده هم انجام داده است.
او با تدوین این ادبیات به عنوان بخش مهمی از فرهنگ ادبی ایران زمین خاصه در مناطق کردزبان و کردنشین بخش زیادی از این ادبیات رابا سختی های بسیار و تنگناهایی جانسوز و با اندک ملزومات اولیه،مکتوب و ماندگار نموده است.
او به فرهنگ و باورهای منطقه ای خود بسیار اهمیت می دهد.
زیرا به خوبی می داند که «برای جهانی شدن ابتدا می بایست محلی بود.»
او به فرهنگ و آداب و سنن منطقه ی اقلیمی اش بسیار احترام می گذارد.
او با تدوین بخشی مهمی از ادبیات شفاهی مناطق کردزبان، به آیندگان احترام و حرمت گذاری به «ریشه»را آموخته است.
نام علی اشرف درویشیان در آسمان های سایر کشورهای جهان هم درخشیدن وتابیدن گرفته است.
انعکاس داستان های او به زبان های مختلف دنیا نشان از زنده بودن آدم هایی است که او در داستان هایش به آنها شخصیت و نفس داده است، زیرا خودش زنده و نفسش گیراست.
او به «ایران» عزیزمان عشق می ورزد. برای اعتلای نام و سربلندی سرزمین مان، هیچ لحظه ننشسته و سال هاست که با اقتدار ، نام عزیزش سر بر بلندای تاریخ عزت مند ادبیات متعهد داستانی معاصر، ساییده است.او ستایشگر فقری عزیز است.
آزادگی و آزاداندیشی در فرهنگ و قاموس علی اشرف درویشیان جای گاهی بس مانا و رفیع و ماندگار داشته است.
او هرگز از مردم جدا نشده.آمال و دردهای ازرش مند مردم برای درویشیان، بهانه های بس ارزنده بوده برای خلق وآفرینش داستان های موثر ماندگار. او نامی بزرگ و ماندگار برای تاریخ ادبیات است.
نامی که هرگز با آلودگی ها و «فروختن» های بی مقدار ،کم اهمیت نشده و زنده و جاودانه در دل انسان آگاه ضمیرکه با نام او آشنایی دارد، می درخشد.حضور او فقط در عرصه ی ادبی تمام و خلاصه نشده است.
او در اتفاق های بزرگ و تاثیرگذار اجتماعی هم به عنوان یک روشنفکر فعال خوشفکر و شجاع اندشه هایش را بی پروا اعلام کرده است و بی دلهره از فرجامی که ممکن بوده او را آزار دهد، در راستای آگاهی و روشنایی بخشیدن به مخاطب تلاش هایی ماندگار از خود نشان داده است.
او در برگزاری و تشکیل و به انجام رسیدن دوره هایی از فعالیت جدید«کانون نویسندگان ایران»،«زلزله ی بم» و«قتل های زنجیره ای»؛آن چنان تلاش های شجاعانه داشت تا خطوط قرمز و […] هم پیش رفت… او روشنفکری متعهد و دلسوز است.
علی اشرف درویشیان سال هاست که در محافل روشنفکری ادبی و فرهنگی برای ادبیات داستانی و فرهنگ، نظراتی راهگشا و موثر ارائه داده است.علی اشرف درویشیان یک نام کوتاه نیست که به سادگی از یاد برود.هرگز نام نیک او از یاد و خاطر هیچ ایرانی عاشق وآگاه کم رنگ نخواهد شد.
نگاهی به زندگی پر فراز و نشیب زندگی علی اشرف درویشیان
علیاشرف درویشیان در ۳ شهریور سال ۱۳۲۰ در یک خانواده کارگری، در محله آبشوران در کوچه علافه بندها نزدیک تیمچه ملاعباسعلی، پشت سربازخانه شهری شهر کرمانشاه ، به دنیا آمد. پدرش اوسا سیف الله آهنگر بود و در گاراژ کار می کرد.
دکانش را در دعوایی که با برادرانش داشت از دست داد.ناچار شاگرد شوفر، باغبان، قصاب و بقال شد و چند جور کار دیگر هم انجام داد. بعد که بچه ها بزرگ شدند و علی اشرف معلم شد. خانواده هفت نفری را به او سپرد و به شیراز رفت.به حافظ و سعدی عشق می ورزید.
مدتی هم قاچاقچی شد و به زندان افتاد که درویشیان در کتاب«آبشوران » و «سال های ابری» به تفصیل به این موضوع پرداخته است. پدر، عاقبت هم در شیراز و در غربت مریض شد و در کرج از دنیا رفت.
وقتی به دوازده سالگی رسید، کودتای ۲۸مرداد پیش آمد و او برای افسرها و سرهنگ های توده ای که تیر باران شدند، گریه می کرد.بیشتر اوقات خانه به دوش بودند و در بیشتر محله های کرمانشاه کرایه نشینی کرده اند.
از آن جمله محله های سرتپه، چنانی، تیمچه ملاعباسعلی، گذر صاحب جمع، در طویله، لب آبشوران، سنگ معدن، علاف خانه، وکیل آقا و چند جای دیگر. به این خاطر است که در «سال های ابری» آن همه از خانه کشی و کرایه نشینی نوشته است. بیشتر اوقات پای چرخ خیاطی مادربزرگش می نشست و دسته را برای او می چرخاند.
مشتری ها می آمدند و حرف می زدند. پای چرخ مادربزرگ، برای دوران کودکی درویشیان دانشکده ای بود.
علی اشرف درویشیان در سال ۱۳۳۷ دانشسرای مقدماتی را گذراند و سپس برای معلمی به روستاهای اطراف کرمانشاه و گیلانغرب رفت.
در سال ۱۳۴۵ تحصیل در رشته ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران آغازکرد و پس از دریافت مدرک کارشناسی، تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی تربیتی ادامه داده و همزمان در دانشسرای عالی تهران در رشته مشاوره و راهنمای تحصیلی به تحصیل پرداخت.
درویشیان، در زمان حکومت پهلوی، از سال۱۳۵۰تا ۱۳۵۷برای نگارش کتاب «از این ولایت» و فعالیتهای سیاسی، سه بار دستگیر و ممنوع القلم شد.
دستگیری اول وی در کرمانشاه ۸ماه به طول انجامید، اما درویشیان ۲ماه بعد در تهران دوباره دستگیر و به ۷ماه زندان محکوم شد.
وی هم چنین به دنبال این حکم از دانشگاه اخراج و از معلمی نیز منفصل گردید. دستگیری بعدی درویشیان در ۱۳۵۳ اتفاق افتاد که منجر به صدور حکم ۱۱سال زندان برای او شد. درویشیان از این تاریخ به زندان رفت و تا پیروزی انقلاب بهمن در زندان ماند.
وی هم چنین در اواخر سال ۱۳۵۲با «شهناز دارابیان» ازدواج کرد.
درویشیان یک پسر دارد به نام «بهرنگ» که فارغ التحصیل رشته شیمی است و دو دختر به نام های: «گلرنگ» و «گلبرگ» و همسرش «شهناز» که دبیر زبان است، و با هم بار سخت زندگی را به دوش می کشند.
نویسندگی علی اشرف درویشیان
درویشیان در داستانهایش به مردم فرودست میپردازد. هم چنین بسیاری از داستانهای درویشیان بخشهایی از زندگی اجتماعی خودش را به تصویر میکشد.
درویشیان آغاز آشنایی خود با قصه و قصه گویی را از سنین کودکی و از طریق داستانهای مادربزرگ و پدرش عنوان میکند و هم چنین فضای فرهنگی ابتدای دهه سی خورشیدی را در بارور شدن ذهنیت خود مؤثر میداند.
درویشیان نخستین داستان خود را که هرگز منتشر نشد، در زندان«دیزل آباد» کرمانشاه نوشت.
وی در آثارش به شاگردان خود و نیز محیط فقرزده شهر کرمانشاه و روستاهای اطراف آن میپردازد و بسیاری از ناملایمات و محرومیتهای مردم را بیان میکند. وی میگوید، پس از مرگ «صمد بهرنگی» در سال ۱۳۴۷، کوشیده تا راه او را ادامه بدهد
کتاب های علی اشرف درویشیان : رمان
- سال های ابری (۴ج)، چاپ اول: تهران، اسپرک، ۱۳۷۰٫
- سال های ابری (۴ج در دو مجلد)، تهران: چشمه، چاپ اول ناشر:۱۳۷۹، چاپ هفتم: ۱۳۸۷٫
- سلول ۱۸، تهران: نگاه، ۱۳۵۸٫
- سلول ۱۸، تهران: آتنا، ۱۳۸۱٫
- سلول ۱۸، برلین: نشر گردون، چاپ اول ناشر، ۱۳۷۸٫
مجموعه داستان های علی اشرف درویشیان
- از این ولایت نشر صدای معاصرسال ۱۳۵۲؛ نشر شبگیر سال ۱۳۵۲سال
- از این ولایت نشر چشمه چاپ بیست و هشتم ۱۳۹۱
- از ندارد تا دارا نشر سهند-نشر آنزان
- لطیف تلخستانی (علیاشرف درویشیان )، آبشوران، تهران: شبگیر، ۱۳۵۴٫
- لطیف تلخستانی (علیاشرف درویشیان)، آبشوران، تهران: جاویدان، ۱۳۵۵٫
- آبشوران (دوازده قصه پیوسته): (متن کامل)، تهران: یارمحمد، ۱۳۵۸٫
- آبشوران، تهران: کاروان، ۱۳۸۳٫
- آبشوران، تهران: چشمه، چاپ بیست و هشتم: ۱۳۹۰٫
- درشتی نشر چشمه، ۱۳۷۳٫
- درشتی[ویرایش دوم]، تهران: نشر چشمه، ۱۳۷۷؛ چاپ چهارم: بهار ۱۳۸۵٫
- شب آبستن است سوئد: کتاب ارزان، ۱۹۹۸م.
- همراه آهنگهای بابام چاپ اول: تهران، شباهنگ، ۱۳۵۳٫
- همراه آهنگهای بابام، چاپ دوازدهم: تبریز، خنیا، ۱۳۶۹٫
- همراه آهنگهای بابام، چاپ هفدهم: تهران، چشمه، ۱۳۸۸٫
- فصل نان، تهران: شباهنگ، ۱۳۵۷
- فصل نان، تهران: کاروان، ۱۳۸۳٫
- فصل نان، چاپ هجدهم: تهران، چشمه، ۱۳۹۱٫
- چهار کتاب: (از این ولایت، آبشوران، فصل نان، همراه آهنگهای بابام)، تویسرکان: نشر تاخ، ۱۳۷۸٫
- داستانهای تازه داغ، تهران: چشمه، ۱۳۸۳٫
- داستانهای تازه داغ، بیجا، بینا، بیتا.
کتاب های ترجمه علی اشرف درویشیان
- گردآوری و ترجمه داستانهای کوتاه از نویسندگان معاصر کرد، تهران: چشمه، ۱۳۸۴٫ادبیات کودکان و نوجوانان
- روزنامه دیواری مدرسه ما، تهران: شبگیر، ۱۳۵۷٫
- کی برمیگردی داداش جان؟، کرمانشاه: یار محمد، ۱۳۵۷٫
- آتش در کتابخانه بچهها، تهران: نوباوه-یارمحمد، ۱۳۵۸٫
- گل طلا و کلاش قرمز، تهران: شبگیر، ۱۳۵۷٫
- ابر سیاه هزار چشم، تهران: شبگیر، ۱۳۵۷٫
- رنگینه؛ قصه برای کودکان، تهران: انتشارات نگاه، ۱۳۵۳٫
- قصههای آن سالها: (ابر سیاه هزار چشم: گل طلا و کلاش قرمز…)، تهران: چشمه-کتاب ونوشه، ۱۳۸۴٫
- (گردآورنده)، کتاب کودکان ونوجوانان، تهران: نوباوه، ۱۳۵۹٫
آثار دیگر علی اشرف درویشیان
- کتاب بیستون گردآورنده علی اشرف درویشیان تهران:نشر شباهنگ، ۱۳۵۷٫
- چون و چرا (مقاله، نقد، گفتگو، سخنرانی)، تهران: اشاره، ۱۳۸۱٫
- چون و چرا (مقاله، نقد، گفتگو، سخنرانی)، تهران: مروارید، ۱۳۸۸٫
- داستان های محبوب من(۷ج) علی اشرف درویشیان و خندان (مهابادی) چشمه، ۱۳۸۰٫
- دانه و پیمانه: مجموعه نقد و بررسی رمان و داستان کوتاه علی اشرف درویشیان و خندان(مهابادی)، نشرچشمه
- فرهنگ افسانههای ایرانی (فرهنگ افسانههای مردم ایران)علی اشرف درویشیان و خندان(مهابادی)، نشر آنزان
- فرهنگ افسانههای مردم ایران(۱۹ج)علی اشرف درویشیان و خندان(مهابادی)نشر کتاب و فرهنگ
- گفتگو با قهرمانیان، صفر، خاطرات صفرخان (سی و دو سال مقاومت در زندانهای شاه)، تهران: نشر چشمه، ۱۳۷۸؛ چاپ هفتم: ۱۳۹۰٫
- گردآورنده افسانهها و متلهای کردی: قصهها و متلها، نمایشها و بازیهای عامیانه ایرانی (۲ج دریک مجلد)، تهران: نشر چشمه، چاپ پنجم: ۱۳۸۶٫
- گردآورنده جنگ بهروایت بچهها: (قصه، شعر، مقاله، تحقیق، نقد و بررسی؛ معرفی کتاب، تهران، بی تا، بی نا.
- فرهنگ کردی کرمانشاهی:کردی- فارسی، تهران: نشر سهند، ۱۳۷۵٫
- فرهنگ کردی کرمانشاهی:کردی- فارسی، تهران: آنزان، ۱۳۸۲٫
- مقالات، تهران: شباهنگ، ۱۳۵۷٫
- نامه کانون نویسندگان ایران:ویژهاحمدشاملو (بهکوششعلیاشرفدرویشیان)؛باهمکاریکمیسیون فرهنگی[کانون نویسندگان ایران]، تهران: آگاه، ۱۳۸۱٫
- صمد جاودانه شد سازمان چاپ و نشر کتاب، انتشارات توپ، ۱۳۵۲٫
- صمد جاودانه شد، تهران: شباهنگ، چاپ چهارم: ۱۳۵۶٫
- یادمان (گردآوری) صمد بهرنگی، تهران: کتاب و فرهنگ، ۱۳۷۹٫
آثار منتشرنشده علی اشرف درویشیان
عقاید و رسوم مردم کرمانشاه (پژوهش)
جوایز و افتخارات علی اشرف درویشیان
در دهمین دوره جایزه ادبی هوشنگ گلشیری ،از علیاشرف درویشیان ، داستاننویس پیشکسوت ایران و از اعضای کانون نویسندگان ایران برای«تعهد بیچون و چرا به آزادی بیان و در امان نگاه داشتنِ حریم قلم از دستبردِ قدرت» و «تصویر صادقانهای که از گذر دردناک جامعهای روستایی به جامعهای شهری به دست داده»، تقدیر بهعمل آمد.
سازمان دیده بان حقوق بشر در سال ۲۰۰۷ علی اشرف درویشیان را به عنوان یکی از ۷نویسنده ایرانی معرفی کردکه جایزه حقوق بشر هلمن- همت به آنها تعلق میگیرد.
این جایزه در سطح جهان به نویسندگانی اعطا میشود که تحت آزار و اذیت سیاسی قرار گرفتهاند.
هفدهمین دوره جشنواره فرهنگی «گلاویژ»در کردستان عراق، در آذرماه ۱۳۹۲خورشیدی جایزه نخست خود، جایزه ی هردی را به درویشیان اهدا کرد.
علی اشرف درویشیان درباره شروع داستاننویسیاش میگوید
«خودم هم نمیدانم که واقعاً چگونه شروع کردم.
آیا شما اولین نفسی را که کشیدهاید به یاد دارید؟ میبینید که گفتنش مشکل است؛ اما میتوانم بگویم که شروع به داستاننویسی برای من ادامه همان علاقهام به مطالعه بوده است.
آن سال ها پر تب و تاب حکومت دکتر مصدق و رونق روزنامهها و مجلهها، آزادی مطبوعات و دموکراسی بینظیری که دراثر مبارزه مردم به وجود آمده بود، همه اینها در من و همسالان من، تحرک، امید و تکاپوی عجیبی پدید آورده بود.
معلمهای ادبیات ما، موضوعهای زنده و پر جذبهای برای زنگ انشا میدادند و ما با شوق و ذوق هر چه دلمان می خواست می نوشتیم.
رقابت در خواندن، رقابت در نوشتن و رقابت در کسب بینش اجتماعی و سیاسی، اینها همه در رشد فکری ما در نهایت، در عشق و علاقه ما به ادبیات مؤثر بود.»
«در سالهایی که در روستاهای گیلانغرب معلم بودم با فضای عجیبتری آشنا شدم و وقتی فقر و ستمی که به مردم آنجا می شد دیدم، نتوانستم آنها را نادیده بگیرم و همین باعث شد که در همان سالها داستان نویسی را با نوشتن برای کودکان آغاز کنم. پس از آن نیز برای ادامه تحصیل به دانشگاه تهران آمدم.
در دوران دانشگاه بیش از پیش علاقه مند سعدی،حافظ و تاریخ بیهقی شدم و در طول این مدت سعی کردم بیشتر از پیش کتاب بخوانم.
در تهران ودانشگاه محیط وسیعتری پیدا کردم و به داستان نویسی به شکلی جدی پرداختم، سال ۴۸ هم وقتی که مرگ «صمد بهرنگی» پیش آمد، مرگ او من را وادار کرد که راه او را ادامه دهم.»
علی اشرف درویشیان درباره نوشتن اولین داستانش نیز گفته است:
«نخستین داستانم را که هیچ وقت منتشر نشد در زندان کرمانشاه نوشتم.
درسال ۱۳۵۲ اولین مجموعه داستانم را به عنوان آبشوران چاپ کردم ودر ادامه هم کتابهای دیگری منتشر کردم،همچنین مجموعه داستان «داستانهای تازه داغ»را هم چند سال پیش در شهر کلن آلمان چاپ کردم.»
درگذشت علی اشرف درویشیان
علیاشرف درویشیان ۴ آبان سال ۱۳۹۶ پس از یک دوره بیماری طولانی بر اثر سکته مغزی درگذشت.
وی در مورد علت بیماری خود گفته بود: «بیست و چهار ساعت قبل از بیماری صحنه اعدام کردهای عراق را دیدم که این جور شدم. اعدامهایی که به دستور صدام حسین بود.
مراسم بزرگداشت وی که قرار بود در دانشگاه علمی کاربردیِ فرهنگ و هنر در کرمانشاه برگزار شود، لغو شد.
درویشیان وصیت کردهبود که پس از مرگ، در کنار صفر قهرمانیان، احمد شاملو، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده در امامزاده طاهر کرج دفن شود اما اجازه این کار را به خانواده وی داده نشد.
همچنین خواهر علیاشرف درویشیان میترا درویشیان در گفتگو با رسانهها اعلام کرد که خانواده وی مایل بودهاند درویشیان را در باغ فردوس کرمانشاه و در کنار مادرش دفن کنند. اما اجازه انتقال پیکر او را به زادگاهش کرمانشاه داده نشد.
پیکر درویشیان روز ۸ آبان در قطعه ۷ بهشت سکینه کرج با حضور جمع بزرگی از مردم به خاک سپردهشد.
سال شمار آثار منتشر شده علی اشرف درویشیان
– ۱۳۴۸چاپ (صمد جاودانه شد) در مجله جهان نو.
– ۱۳۵۰آغاز دستگیری ها و زندان در سه نوبت به مدت ۶ سال.
– ۱۳۵۲چاپ مجموعه داستان های (از این ولایت) و(آبشوران) با نام مستعار لطیف تلخستانی و داستان های کودکان و نوجوانان : (ابر سیاه هزار چشم) و(گل طلا و کلاش قرمز).
– ۱۳۵۷آزادی از زندان و چاپ مجموعه داستان های (فصل نان)و (همراه آهنگ های بابا).
– ۱۳۵۸چاپ رمان( سلول ۱۸،) یازده شماره کتاب کودکان و نوجوانان و سه شماره نقد و بررسی ادبیات کودکان.
– ۱۳۶۶چاپ کتاب (افسانه ها و متل های کردی).
– ۱۳۷۰چاپ رمان چهار جلدی (سال های ابری).
– ۱۳۷۲چاپ مجموعه داستان های (درشتی)
– ۱۳۷۷عضویت درکمیته تدارکات برای تشکیل مجمع عمومی«کانون نویسندگان ایران»همراه با زندهیاد«محمد جعفر پوینده» ، «کاظم کردوانی»، زنده یادان:«منصور کوشان»،«هوشنگ گلشیری»، «محمد مختاری» و آقای «محمود دولت آبادی».
– ۱۳۷۸سفر به اروپا به دعوت «کانون نویسندگان نروژ» و سخنرانی در اسلو،استکهلم،لندن، پاریس، برلین، فرانکفورت، آمستردام ، کلن.
– ۱۳۷۹سفر به سوئد به دعوت انجمن کودکان و نوجوانان سوئد.
– ۱۳۸۱سفر به نروژ به دعوت کانون مترجمین نروژ و دانشگاه نروژ بخش زبان شناسی برای دریافت جایزه ترجمه داستان «نان و نمک برای پر طاووس» از مجموعه «درشتی»که در بین ۱۲۵ داستان کوتاه از سراسر جهان«رتبه اول» شده بود.
– ۱۳۸۲سفر به ترکیه به دعوت« کانون نویسندگان ترکیه» و سخنرانی در دانشگاه های آنکارا و استانبول.
– ۱۳۸۲عضویت در کمیته بم وابسته به «کانون نویسندگان ایران» همراه با خانم زنده یاد سیمین بهبهانی و آقایان: حافظ موسوی و امیرحسن چهل تن ، برای ساختن دانشکده معماری در بم.
ترجمه آثار علی اشرف درویشیان
آثار این نویسنده ی بزرگ؛ به زبان های فرانسه، آلمانی، انگلیسی، عربی، کردی، ترکی، ارمنی، روسی، سوئدی، نروژی و اخیراً به زبان فنلاندی ترجمه شده است.نگارش و تنظیم مطالب: مرتضی حاتمی