دانلود رمان های فهیمه رحیمی
زندگی و آثار فهیمه رحیمی ،دانیل استیل ایران
Loading...
زندگی و آثار فهیمه رحیمی ، دانیل استیل ایران و نویسنده ی رمان هاى پركشش و زيبا
زندگی و آثار فهیمه رحیمی
فهیمه رحیمی، رمان نویس معاصر در سال 1331 دیده به جهان گشود.
نخستین فعالیت ادبی جدی فهیمه رحیمی نوشتن قطعه‌ای ادبی با عنوان دلم برای پروانه می‌سوزد در ۹ سالگی بود و اولین کتاب خود را با عنوان بازگشت به خوشبختی در سال ۱۳۶۹ منتشر کرد.
فهیمه رحیمی نویسنده صاحب سبک در خلق داستان‌های عامه پسند در سالهای دهه شصت و هفتاد ایران بود که با انتشار رمان «بازگشت به خوشبختى» در سال 1368 به شهرت رسید.
مرحومه رحیمى را مى‌توان به جرات صاحب سبک دانست چرا که اقبال بسیارى از رمان‌هایش، دیگران را واداشت از آثار او دنباله‌روى کنند.
اتوبوس، عشق و خرافات، کوچه باغ یادها، برجى در مه، خلوت شب‌هاى تنهایى، روزهاى سرد برفى، خیال تو، عالیه، رز کبود، شیدایى، بانوى جنگل، حرم دل، آریانا، پنجره، بازگشت به خوشبختى، تاوان عشق، پاییز را فراموش کن، ماندانا، زخم‌خوردگان تقدیر، هنگامه، ابلیس کوچک، اشک ستاره و… از جمله آثار فهیمه رحیمى هستند.
بسیاری از منتقدان ایرانی نوشته‌هاى فهیمه رحیمى را با آثار «دانیل استیل» برابر مى‌دانند اما او دوست داشت خودش باشد و برابری با دیگران را هیچ‌گاه مایه افتخار خود نمی‌دانست.
وی در یکی از آخرین گفتگوهای مطبوعاتی خود اظهار داشته بود عاشق نوشتن است و افزوده بود: «هر وقت پرنده کلمه دور سرم پرواز کند، مى‌دانم باید دست به قلم بنشینم و وارد دنیاى تازه‌اى شوم.»
او تجریه کار در زمینه خبرنگاری ورزشی و ادبیات کودکان را درکارنامه خود داشت. وی با داشتن ۷ کتاب در میان ۴۷ کتاب پرفروش پس از انقلاب، رکورددار است.
وی ۲۳ عنوان رمان نوشته و منتشر کرده‌است که بسیاری از آنها به چاپ‌ها بالا (بالای ۱۰) رسیده‌اند. همچنین ۲۳ اثر برای کودکان نوشته که تا به حال برای چاپ آنها اقدامی نشده است.
فهیمه رحیمی در ۱۷ سالگی ازدواج کرد و حاصل آن، یک پسر و یک دختر است.
فهیمه رحیمی، رمان نویس، خرداد سال 1392 در اثر بیماری سرطان درگذشت.
ادامه زندگی و آثار فهیمه رحیمی :آثار داستانی
- ابلیس کوچک
- اتوبوس
- آریانا
- اشک و ستاره
- باران
- بازگشت به خوشبختی (۱۳۶۹)
- بانوی جنگل
- پاییز را فراموش کن
- پریا
- پنجره
- ماندانا (ادامه رمان پنجره)
- تاوان عشق
- حرم دل
- خلوت شبهای تنهایی
- خیال تو
- روزهای سرد برفی
- زخم خوردگان تقدیر
- سالهایی که بی تو گذشت
- عشق و خرافات
- کوچه باغ یادها
- هنگامه
- همیشه با تو
- انتظار
- باور آفتاب
- رزکبود
- مرا یاد آر
- شیدایی (آخرین رمانش)
- رمان گیسو به قلم : بهاره شیرازی , فهیمه رحیمی
دلنوشته اى از يك دوست در باره فهيمه رحيمى
میشماختمش.از همان وقتی که بازگشت به خوشبختی را نوشت.خیلی کوچک بودم که تاوان عشق را خواندم.بردمش مدرسه و به همه نشانش دادم.گفتم:بچه ها!این کتابه کولاکه!!
فردایش مدیر مدرسه که دندانهای جلویش یکی در میان شکسته بود،یقه ام را گرفت!!گفت برای چی این کتابای عاشقانه رو میخونی؟
من هم گفتم:نمی دونستم توش عاشقانه داره!وگرنه نمی خریدم!
مدیر تاوان عشق را ضبط کرد و دو نمره از انضباطم کم کرد.اما من مگر ول کن بودم؟رفتم و همه ی کتابهای فهیمه رحیمی را خریدم:سالهایی که بی تو گذشت، پاییز را فراموش کن، اتوبوس و پنجره…
وای چه بگویم از پنجره!که وقتی راهنمایی بودم سه بار خواندمش.یکبار زیر میز کلاس پرورشی و دو بار با چراغ قوه زیر پتو،آن هم توی شبهای پاییزی که امتحان ریاضی ثلث دوم آنقدر سخت بود.
این پنجره با آن آقای کاوه قدسی مغرور که ۱۳ سال از دخترک بزرگتر بود آنقدر توی کلاسمان دست به دست شده بود که جر واجر بود بدبخت و هر فصلش دست یکی بود!اخرش هم من جلدش را دزدیدم از دوستم و گذاشتمش توی کتابخانه ام.
چند سال بعد که سراغ ادبیات کلاسیک فرانسه و انگلیس رفتم و بعد چوبک و هدایت و جلال را شناختم،هنوز مزه ی بازگشت به خوشبختی و پنجره زیر زبانم بود.
من خواندن را با فهیمه رحیمی و دانیل استیل شروع کردم، در سالهای جنگ…در خلال سالهایی که هیچ کس شوق نوشتن نداشت.
هیچ زنی بعد از انقلاب جسارت نوشتن رمان نداشت.اما او نوشت.بی ادعا و در خفا.نوشت و نوشت و حالا فقط یاد و نامش مانده است.
از عشق نوشت…از چیزی که در آن سالها گم شده بود.حس خوب رمانهای او که فقط عاشقانه داشتند و بس،هنوز با من است.
با شما هم هست؟پنجره را خوانده اید؟ یادتان می آید وقتی رفتند آبعلی یا توچال کاوه به مینا چه گفت و بعد سر خورد و پایین رفت؟
توی کتاب زخم خوردگان تقدیر یادتان هست شوهر هنگامه قبل از آنکه از او انتقام بگیرد توی دفتر شعرش برای او چه نوشته بود؟نوشته بود:تقدیم به هنگامه که در وجودم هنگامه ای برپا کرده…
پ.ن:وای از این هجوم خاطره ها که این روزها غوغا کرده اند در من…
پ.ن ۲: این روزها چقدر کار نکرده دارم و چقدر کتاب نخوانده…
خلاصه ای از آثار فهیمه رحیمی
کتاب پنجره نوشته فهیمه رحیمی
داستان دختری با چشمان تیله ای ست که عاشق معلم ادبیات شان که البته همسایه شان نیز هست می شود.
کاوه که پسری خشن است چندین بار در کلاس درس از خطاهای او می گذرد(کاری که هیچ وقت با دانش آموزان دیگر انجام نداده یعنی گذشت) پس در رفت و آمدهای خانوادگی و درسی که با هم دارند مینا به عشق خاموش او نیز پی می برد ولی او (کاوه) وادار به پذیرش چیزی می شود که برای مینا ضربه ای وحشتناک است.
دانلود کتاب صوتی پنجره
حرم دل رمانی اجتماعی و عاشقانه
مشکلات زندگی خانواده های را به تصویر میکشد که افراد آن شخصیت های اصلی داستان هستند.
بیژن یکی از اعضای این خانواده فقیر است. او کارمند است و سرپرستی پدر، مادر و عموی پیرش را بر عهده دارد.
بهرام برادر بزرگتر او ازدواج کرده، دختری به نام فری دارد.
فری احساس می کند که پدرش او را دوست ندارد!. یک روز بصورت تصادفی…
دانلود کتاب صوتی حرم دل
رمان آریانا عاشقانه ،اجتماعی و با موضوع ازدواج اجباری
مقدمه رمان :
شب بود و همه اهل خانه پس از خوردن شام هر یک به کار خود مشغول بودند، پدر پای تلویزیون نشسته بود و داشت به صحبتهای گوینده که از بازگشایی مدارس و آغاز سال تحصیلی گفتگو می کرد گوش می داد و خواهر و برادر کوچکترم داشتند با ذوق کیف و لوازم درون آن را بین خود تقسیم می کردند و صدای مشاجره اشان که بر سر انتخاب خط کش بود به گوش می رسید.
خواهر بزرگم بچه خود را با شیشه شیر می داد و مادر در کمد چوبی را باز کرده بود و از میان تلی از لباس آنها را که مربوط به من بود کنار می گذاشت و زیر لب حرفهایی میزد که می دانستم
ادامه زندگی و آثار فهیمه رحیمی ، رمان خیال تو :
پریچهر در سایهٔ اقتدار پدر بزرگ رشد کرد .آنها باید هفته ائی یک بار به دستبوس پدر بزرگ میرفتند .پدر بزرگ شغل پسرها و ازدواجشان با دخترها را تعیین میکرد .
او عماد (پسر عموی پریچهر) را برای ازدواج با پروانه (خواهر پریچهر)انتخاب کرد و به اختلاف مادر پریچهر و مادر عماد اعتنا نکرد .
پریچهر با این جنگ میان دو خانواده خود و عمو بزرگ شد و با مرگ ……
دانلود کتاب صوتی خیال تو
رمان اتوبوس نویسنده : فهیمه رحیمی
به همه چیز می توانم فکر کنم جز اینکه یتیم شده ایم . چگونه می توانم باور کنم که خوشبختی مان در اثر بی مبالاتی یک راننده خواب آلود اتوبوس تبدیل به مصیبت و بد بختی شده باشد؟
این اتفاقات فقط در ستونهای حوادث روز نامه باور کردنی است و پذیرفتن اینکه ما نیز جزو آن دسته افراد مصیبت دیده قرار گرفته ایم برایم قابل پذیرش نیست .
خلوت شب های تنهایی نویسنده: فهیمه رحیمی
یک روز دفتر خلوت شبها را در اوج ناامیدی آغاز کردم و اینک با هزاران امید و آرزو، به این که ساحل نشستگان چشم به دریا داشته باشند تا به موقع برای نجات غریقی اقدام کنند این دفتر را به پایان می برم. مسلول نا امید دیروز و سلامت یافته امروز..!
رمان اشک ستاره ژانر: عاشقانه،اجتماعی
با این که غروب نزدیک است و تا ساعتی دیگرهمسر و فرزندم مثل دو ادم قحطی زده به خانه می آیند و طلب غذا می کنند،اما دوست دارم به هنگام آماده کردن غذا زندگی ام را برایتان شرح دهم….پایان خوش
ادامه زندگی و آثار فهیمه رحیمی | رمان بانوی جنگل
خانواده پدر هدیه که یکی از بزرگترین ثروتمندان ایران هستندکه بخاطر اختلافاتی او را طرد کرده بودند، با مرگ شوهر عمه از پدر به همراه خانواده اش برای شرکت در مراسم ختم و بازگشت دوباره به خانواده دعوت میکنند.
طرز زندگی بسیار اشرافی وآداب و رسوم آن ، در خانه عمه بسیار برای هدیه عجیب و جالب به نظر میرسد و از آن عجیب تر پسر بزرگ عمه یعنی فرهاد است که گویی بدون این که چیزی بگویی از انچه در سرت میگذرد یا در اطرافت اتفاق می افتد با خبر است زیرا دارای یک نیروی خاص ماوراء الطبیع است با همه اینها…..
دانلود کتاب صوتی بانوی جنگل
رمان رز کبود به قلم فهیمه رحیمی
مات و مبهوت چشم به دهان پسرعمو رسول دوخته بود که داشت با آب و تاب خبر معاون سیاسی شدن آقا نعیم را تعریف می کرد و از او متعجب تر خانم و آقای رازقی بودند که با نگاه ناباور خود به رسول چشم دوخته بودند. نعیم و معاون سیاسی؟!
رسول وقتی از سخن باز ایستاد رو به عمویش کرد و پرسید: ـ شما هم باورتان نمی شود بله؟
رمان شیدایی نوشته فهیمه رحیمی ژانر: عاشقانه اجتماعی
داستان زندگی دختر جوانی به نام تارا است که بسیار نجیب و معصوم بوده و عاشق حکمت نامی میشه. ولی بازی تقدیر باعث میشه که او در لج و لجبازی با حکمت با فرد ثروتمندی به نام عماد آهنچی ازدواج کنه……
رمان باور آفتاب ژانر اجتماعی ،عاشقانه
داستان زندگی دختری به نام ملیکاست که مادرش در یک سانحه کشته می شود و بعد از فوت مادرش ملیکا با مادر بزرگ و پدر بزرگش هم خانه می شود.
ملیکا از بچگی عادت داشت تابستانها به روستا برود و با آسیه دختر مش تقی که یکی از خانواده های خوب روستا بودند بازی کند.
مش تقی ۸ فرزند داشت که ۳ پسرش در شهر زندگی میکردند و یک دخترش در همان روستا و یکی هم در تبریز دو دختر و یک پسر هم در خانه داشت.
پسر کوچکش زکریا درس را رها کرده بود و کمک پدرش در مغازه ی خوار و بار فروشی کار میکرد.
بعد از فوت مادر ملیکا،ملیکا حدود ۲ سال به روستا نیامد و وقتی تابستان سال سوم وارد روستا شد رفتار ذکریا تغییر کرده بود و برای او خوراکی روی صندلی جلوی خوار و بار فروشی میگذاشت … ملیکا هم نسبت به رفتارهای ذکریا بی میل نبود…
تابستان وقتی ملیکا بعد از ۹ ماه به روستا امد مش تقی فوت شده بود و ذکریا ۶ ماه بود که به سربازی رفته بود و آسیه با پسر کدخدا نامزد شده بود…
خبرهای جدید کمی ملیکا را در خود فرو رفته کرد ولی در این باره چیزی به مادر بزرگش نگفت و همین باعث شد مادر بزرگ و پدر بزرگش فکر کنند بهتر است او با ژاله و پدرش زندگی کند….
رمان تاوان عشق به قلم فهیمه رحیمی
کاترینا دختر مسیحی ایرانی در کودکی دریک زلزله پدر ومادرش را از دست میدهد و چون نمیتواند برای نجات آنها کاری بکند از دختر بودن وضعف خود متنفر میشود وسعی میکند با پوشیدن لباسها ،تغییر نام و انجام کارهای پسرانه شبیه پسرها شود با بزرگ شدن او پسر بسیار پولدار اسرائیلی به نام ساموئل عاشق او میشود ولی با دیدن سردی و بی تفاوتی عجیب کاترینا که حالا نام ساده را بر خود گذاشته متوجه میشود که او دچار بیماری روحی وروانی است و او را رها میکند..
ادامه زندگی و آثار فهیمه رحیمی رمان مرا یادآور
الهام به دلیل رقت قلب و بخشیدن وسایل شخصی موردنیاز خودش به نیازمندان به دیوانگی شهرت میابد و به همین دلیل خواستگارش بجای او عمه اش الناز را که شباهت به او دارد ولی عاقل! است انتخاب میکند
،خاله الهام به یاریش میشتابد واز او میخواهد که برای اثبات عاقلیش درس بخواند و به دانشگاه برود ولی با قبولی الهام در کنکور و پیدا شدن خواستگاری با شرایط خوب ،پدرش میخواهد مانع تحصل او شود ولی کیان پسرخاله که خود عاشق دختری هندو به نام گیتی است با پیشنهاد ازدواج مصلحتی بار دیگر به یاریش میشتابد تا….
رمان هنگامه از فهیمه رحیمی
داستان هنگامه از سه گانه زخم خوردگان تقدير است.. سالها گذشت..
سالهايي كه بدور از نظام در تنهايي و غم سپري شد..
اما هنگامه قول داده بود تا ايستادگي كنه و به خودش و ديگران ثابت كرد از هيچ به همه چيز رسيدن يعني چه..
حالا بعد از سالها دوباره نميتوانست نسبت به او يگانه عشقش كه در حال نابوديست بي تفاوت باشه ..
حلقه ي مهري كه هنوز گسسته نشده اورا وادار به ملاقات نظام ميكرد..
تصميم گرفت راهيه شيراز شود.. همه كارها توسط وكيلش انجام شده بود.. فقط مانده بود ملاقات او با نظام و سهامداران اصليه شركت..
تا بتواند شركت و زندگيه نظام دشتي را از نابودي نجات دهد …
رمان سالهایی که بی تو گذشت
فهیمه رحیمی این بار داستای متفاوت را به تصویر کشیده است.دختری ریزنقش که با سادگی با پدرو مادرش زندگی می کند و ازدواجی مناسب می کند اما همسر به هوای عشقی هوس آلود او را ترک می گوید.
سالها می گذرد و او دخترش را با سختی و کمک بزرگ می کند و درین بین مردی حمایت گر و خوش سیما از طبقه بالای اجتماعی همیشه حمایتگر و کمک حال اوست.
دانلود کتاب صوتی سال هایی که بی تو گذشت
رمان ایرانی و عاشقانه عشق و خرافات اثر فهیمه رحیمی
خانواده الماسی خانواده ای مرفه هستند اما تمام بدبختی ها سراغ این خانواده می آید و این به دلیل نفرینی است که جده شان جیران کرده است.
وقتی شوهر جیران به تحریک زن اولش جیران را با شلاق اینقدر میزند تا میمیرد او خاندان او را نفرین میکند.
کامیاب نوه پسر اول مسئولیت این خانواده را بر عهده دارد.
کامیاب از بچگی عاشق محبوبه دختر عمویش که یک زن مطلقه است می شود. اما ازدواج دو فرد در این خانواده با هم بدبختی را دو برابر میکند. تا اینکه بر اثر اتفاقاتی کامیاب و محبوبه مجبور به ازدواج با یکدیگر میشوند، اما محبوبه شرط میکند کامیاب حق نزدیک شدن به او را ندارد….
Loading...
خانم رحیمی از نظر من بهترین رمان نویس وواقعا دانیل استیل ایران هست . من با کتاب هاش بهترین دوران رو سپری کردم و جملاتی که ایشون توی رمان هاش به کار میبردند واقعا برام جالب بود و باعث مطالعه بیشتر میشد . روحشان شاد