کتاب صوتی سفرنامه پیترو دلاواله
مشخصات محصول
- زمان: 19 ساعت
- نویسنده: پیترو دلاواله
- مترجم: شجاع الدین شفا
کتاب صوتی سفرنامه پیترو دلاواله شرح خاطرات زبانشناس و جهانگرد ایتالیایی در سفرش به کشورهای عثمانی عراق، ایران و هند در سال های 992 تا 1004 شمسی است
تهیه محصول
MP3-ZIP 400 مگابایت
کتاب صوتی سفرنامه پیترو دلاواله
کتاب صوتی سفرنامه پیترو دلاواله شرح خاطرات زبانشناس و جهانگرد ایتالیایی در سفرش به کشورهای عثمانی (ترکیه)، عراق، ایران و هند در سال های 992 تا 1004 هجری شمسی است.این خاطرات را که در ابتدا به صورت نامه هایی برای دوستش در ایتالیا بوده، پس از بازگشت دلاواله به کشورش در سه جلد کتاب منتشر شده است که حاوی اطلاعات دقیقی از وضعیت ایران در دوران صفوی است
فهرست مطالب کتاب صوتی سفرنامه پیترو دلاواله
کتاب صوتی سفرنامه پیترو دلاواله دارای پیش گفتار، مقدمه مترجم و پنج مکتوب (نامه های نویسنده) است.این کتاب با ترجمه روان و عالی شجاع الدین شفا به پارسی ترجمه شده است
پیش گفتار، مقدمه مترجم
مکتوب اول؛ از اصفهان- ۱۷مارس ۱۶۱۷میلادی (25 اسفند سال 995 هـ_ش)
گزارش سفر پیترو دلاواله از بغداد به اصفهان.
سفر از بغداد آغاز و با گذاشتن از شهرهای وان، قصر شیرین، همدان ، شهرکرد و گلپایگان و رسیدن به اصفهان پایان مییابد.
در این مسیر طولانی از دههای بهروز، تکیه، هارونیه، قزل رباط (آخرین نقطه مسکونی قلمرو ترکهای عثمانی)، چای خانگی، ده کردنشین، ینگی خانگی، قلعه یشاور (برای حفظ سرحدات)، کرند، هارون آباد، ماهیدشت، سعدآباد و… ، در این سفرنامه نام برده شده است.
مکتوب دوم:از اصفهان- ۱۹مارس۱۶۱۷میلادی (27 اسفند سال 995 هـ_ش)
از آنجا که نامه های این فصل مربوط به مسائل خصوصی نویسنده است لذا مترجم از ترجمه این قسمت خودداری کرده است
مکتوب سوم؛ از اصفهان ۱۸دسامپر۱۶۱۷میلادی (27 آذر سال 996 هـ_ش)
نامه های این فصل حاوی مطالبی درباره هندی های مقیم اصفهان، مشرکین و بت پرستان ایران (گبرها)، خسوف کامل، ملاقات با یکی از اقوام نزدیک شاه (حسینقلی میرزا)، مراسم شهادت امیرالمؤمنین علیهالسّلام در ۲۱ رمضان ، مراسم جشن گل سرخ، انگیزه از دیدن شاه ایران، شتر قربان ( عید قربان )
مکتوب چهارم؛ از نرخ آباد روزهای ماه مه و از قزوین ۲۵ ژوئیه ۱۶۱۸ میلادی
نامه های این فصل گزارش سفر حرکت دلاواله از اصفهان تا مازندران و دیدار شاه عباس در اشراف ساری و حرکت به سوی قزوین است
مکتوب پنجم؛از اصفهان ۲۲آوریل و ۸ مه ۱۶۱۸میلادی
گزارش سفر از قزوین همراه شاه عباس، به سوی اردبیل برای جنگ با دولت عثمانی و داستان ایرانیان در این جنگ و بازگشت به اصفهان است
کتاب صوتی سفرنامه پیترو دلاواله به مدت 19 ساعت ساعت فایل صوتی mp3 در یک فایل زیپ به حجم 400 مگابایت آماده دانلود است.
در باره پیترو دلاواله و سفرنامه اش
پیترو دلاواله Pietro Della Valle از سال 1614 تا 1626 میلادی (سال های 992 تا 1004 هجری شمسی) را به سفر در شرق گذراند. نامه های مفصل او از این سفر که به منظور معرفی سرزمین های شرقی به اروپائیان بود، در سه جلد در سال های 1650، 1658 و 1663 میلادی منتشر شد.
پیترو دلاواله زبان شناس و خبرنگار مشتاق ایتالیایی، یکی از مهم ترین و در عین حال کمتر شناخته شده ترین مسافران خاورمیانه در قرن هفدهم است.
علیرغم سهم بسزای دلاواله در افزایش آگاهی جهان غرب نسبت به مشرق زمین، در مجامع علمی غرب تا حدودی نادیده گرفته شده است، و این شاید به دلیل آن باشد که هرگز نسخه استاندارد و آسانی از نامه های حجیم او به زبان ایتالیایی یا انگلیسی وجود نداشته است.
نوشته های او در سفر از ترکیه به مصر، شام، ایران و سواحل غربی هند بیش از یک میلیون کلمه است.
ارزشمندی سفرنامه پیترو دلاواله به خاطر توصیفات دقیق و کنجکاوی بی وقفه او در ارائه گزارش مشاهداتش نسبت به جهان اطراف است.
او علاوه بر ثبت آنچه که یافته بود، اگر نسبت به موضوعی شک داشت، شک خودرا خواننده گزارش میکرد و خاطرنشان میکرد:
«این را به من گفته بودند، اما هیچ راهی برای اثبات صحت یا نبودن آن ندارم» یا «سعی کردم بیشتر درباره این بدانم، اما نتوانستم کسی را پیدا کنم که اطلاعاتش قابل اعتماد به نظر برسد.»
پیترو دلاواله زمانی که اهرام مصر را اولین بار در سال 1615 دید، بسیار هیجان زده شد و زمان و تلاش زیادی را صرف کاوش در هرم بزرگ کرد.
او کتابها، گیاهان و اطلاعات مختلف را جمعآوری میکرد و حتی یک هنرمند را برای گزارش و نگارش سفرهایش به همراه داشت.
او به دلایل تجاری و دیپلماتیک میخواست به هموطنانش تصور روشنی از سرزمینهای شرقی بدهد، اگرچه منافع خودش عمدتاً فکری بود. متأسفانه هیچ یک از طرح ها و نقاشی های متعددی که وی در نوشته ایش بدانها اشاره میکند، باقی نمانده است.
دلاواله در سال 1586 میلادی (964 شمسی) در خانواده ای ثروتمند و اشرافی در شهر روم به دنیا آمد.
در اواسط 20 سالگی، او به نیروی دریایی اسپانیا پیوست و به شمال آفریقا رفت
پس از آن، ناامید از عشق، به ناپل نقل مکان کرد و هنگامی که در اوج افسردگی به فکر خودکشی افتاده بود،یکی از دوست نزدیکش، دکتر ماریو شیپانو، به او توصیه کرد که به سفر برود.
بنابراین، او تصمیم گرفت که به زیارت اورشلیم برود. دلاواله برای اینکه به سفر خود ارزش بیشتری بدهد، تصمیم گرفت گزارش کاملی از سفرش را در نامه برای دوستش بفرستد
بدین ترتیب سفر پرماجرای دلاواله شروع شد و او دوازده سال پس از آن دوباره به خانه بازگشت و جلد اول سفرنامه اش را با عنوان زائر il Pellegrino منتشر کرد، در حالی که دو جلد دیگر سفرنامه پیترو دلاواله پس از مرگش منتشر شد.
شروع سفرهای پیترو دلاواله – عثمانی
پیترو دلاواله در ژوئن 1614 عازم سرزمین مقدس شد و پس از آن از ونیز به سمت قسطنطنیه (استانبول امروزی) رفت.
در پایتخت عثمانی، او نه تنها بناهای تاریخی، بلکه رویدادهایی از جشن بایرام را که پایان ماه رمضان (عید فطر) را نشان میدهد، تا نسخه اولیه چرخ و فلک، تا رژههای نظامی را دید.
روزهایی را گزارش کرده که که سلطان احمد اول و سپاهیانش علیه شاه عباس اول ایران لشکر کشی کردند .
او برای درک بهتر شرایط اجتماعی عثمانی، یک سال در قسطنطنیه ماند و ترکی، عربی و فارسی را آموخت.
پیترو دلاواله در قسطنطنیه، شروع به جمع آوری کتاب و متون و مدارک کرد و آنها را برای دوستش شیپانو می فرستاد و خودش هم نگه میداشت که بدین ترتیب هسته یک کتابخانه خوب را ساخت.
سفر پیترو دلاواله به مصر
او در سپتامبر 1615 به اسکندریه در مصر سفر کرد. در نامه ای از قاهره به تاریخ 25 ژانویه 1616، گشت و گذارش را توصیف کرده و زیبایی معماری ممالیک، به ویژه مقبره های العرفه، شهر معروف مردگان را روایت کرده است.
او همچنین از اهرام بازدید کرد و کاوشی طاقت فرسا در گذرگاه های داخلی هرم بزرگ انجام داد.
دلا واله بسیار مشتاق به دست آوردن یک مومیایی دست نخورده برای بازگرداندن به ایتالیا بود. یافتن نمونهها آسان نبود، زیرا اغلب جواهرات آنها را غارت میکردند و سپس خرد میکردند، زیرا اعتقاد بر این بود که پودر حاصل از مومیایی دارای خواص دارویی است.
پیترو دلاواله که علاقه زیادی به لباس داشت، نه تنها لباس طبقات اشرافی را توصیف کرده، بلکه لباس جلابای آبی را که دهقانان مرد و زن می پوشیدند نیز توصیف کرده است
دلا واله از سوریه تصمیم گرفت از طریق بغداد به ایران سفر کند، زیرا بسیار کنجکاو بود که با شاه عباس ملاقات کند، شاه عباسی که درگیر بحث های دیپلماتیک با حاکمان اروپایی در مورد تجارت و مهار جاه طلبی های امپراتوری عثمانی بود.
او با انرژی همیشگی اش توضیح میدهدکه چگونه کیف های مخصوصی برای حمل وسایل آشپزخانه اش با شتر ساخته اند و در صورت افتادن از محتویات آن محافظت می کند.
علاوه بر این، او ظروف مخصوصی را سفارش داد تا «بوی و طعم بسیار مطبوعی به آب بدهد و حتی آن را خنک نگه دارد.
سفر پیترو دلاواله به بغداد
در 16 سپتامبر 1616، سر خود را تراشید، عمامه بر سر گذاشت و خود و همراهانش را «به شیوه سوری پوشاند تا شناخته نشود»و به سمت بغداد حرکت کرد.
او در عراق شرحی طولانی از شیوه زندگی بادیه نشینان داده و اشاره کرده است که زنان صورت خود را نمی پوشانند.
او همچنین مجذوب خالکوبیهای بادیهنشینها بود و حتی خودش هم یکی از آنها را انجام داد – چیزی که برای یک جنتلمن رومی در آن تاریخ بسیار جسورانه بود.
در واقع، او دوست داشت لباس محلی بپوشد، هم برای راحتی و هم برای تجربه مدهای مختلف. با این حال، او از دزدیده شدن لباس زیر ایتالیاییاش بسیار آزرده خاطر بود، هرچند از اینکه دزدها به دنبال کتابها و اوراق او نرفته بودند، خیالش راحت بود.
در بدو ورود پیترو دلاواله به بغداد، فاجعه رخ داد: یکی از خدمتکاران ایتالیایی او، دیگری را در یک نزاع احمقانه کشت، و دلا واله مجبور شد اقدامات خاصی برای جلوگیری از دستگیری همه همراهانش را انجام دهد که به تفصیل در سفرنامه شرح داده است
از سوی دیگر، در بغداد بود که شاید مهمترین رویداد زندگی او رخ داد: او کاملاً غیر منتظره اعلام کرد که با “عشق بابلی” خود، دختری به نام معانی ازدواج کرده است.
او در سفر به حلب نام معانی را شنیده بود و تصمیم گرفت که او را ملاقات کند. یک آشنای مشترک مقدمه ای را فراهم کرد.
پدر و مادر معانی با گرم ترین مهمان نوازی از او استقبال کردند و به او کمک کردند تا خود و همراهانش در اقامتگاه های مناسب مستقر شوند.
معانی قبل از اینکه او را ببیند، خواب او را دیده بود، و عشق هر دو از نوع عشق در نگاه اول بود
بلاخره دلاواله با با بانو سیتی معانی دوشیزه هجده ساله آسوری مسیحی ازدواج کرده و مدتی بعد راهی ایران شدند.
سفر پیترو دلاواله به ایران
این زوج جوان پس از کریسمس راهی ایران شدند. دلا واله نوشت: «من تصمیم گرفتم لباسهایم را از سوری به ایرانی تغییر دهم.
او همچنین یک آرایشگر روستایی پیدا کرد تا ریشی را که در 16 ماه گذشته پرورش داده بود، بتراشد.
وی خاطرنشان میکند: میخواستم ظاهرم کاملاً ایرانی جلوه کند، به عبارتی با گونهها و چانههای تراشیده و با سبیلهای بلند… معانی وقتی او را دید «دلش شکست» و تنها زمانی که توضیح داد که «در سفر به کشورهای مختلف، باید خود را با آداب و رسوم مختلف تطبیق داد» آرام گرفت.
سه ماه بعد، آنها در اصفهان بودند، شهری که معانی بسیار دوست داشت از آن بازدید کند و شاه عباس در حال بازسازی آن بود و مساجد و بناهای بزرگی را که امروزه هم به یادگار مانده اند.
او این مکان و ساکنان آن را به تفصیل توصیف کرد. او به ویژه تحت تأثیر تنوع زیاد مردم و آداب و رسوم آنها، به ویژه جامعه هندی و محله مسیحیان در جلفا جدید قرار گرفت.
این را شاه عباس برای ارامنه ای که به زور از کشورشان تبعید کرده بود، ایجاد کرده بود، عمدتاً به این امید که آنها اقتصاد را از طریق تولید و تجارت توسعه دهند .
دلا واله در اصفهان با افراد جالبی از جمله علمای ملیتهای مختلف آشنا شد. از جمله محمد قاسم بن حاجی محمد کاشانی که بعداً نسخهای از فرهنگ لغت خود، مجمع الفرس سوسوری را در پایان آن در سال 1626 برای او فرستاد. این اثر در قرن هفدهم یک اثر مرجع استاندارد بود که مورد توجه دلاواله که در آن زمان روی فرهنگ لغت ترکی خود کار می کرد، قرار می گرفت.
برخلاف تعدادی از کارهای دیگر او، پروژه فرهنگ لغت ترکی تکمیل شد و برای مطبوعات آماده شد، اگرچه هرگز منتشر نشد.
دلاواله در سفرهای شاه عباس او را همراهی میکرد و اطلاعات جالب و کمیابی از ملاقات ها و مکالمات غیر رسمی پادشاه و درباریان ارائه کرده است
شاه عباس در زمستان سال 1618 در قزوین،با سفرای خارجی ملاقات کرد و دلاواله هم برای برای جمع آوری اطلاعات در این سفر حضور یافت
او روس ها را بسیار نازک نارنجی می دانست، اما مجذوب باغی بود که سفیر هند به عنوان هدیه به شاه داده بود
سفیر مسن اسپانیا، دون گارسیا داسیلوا نیز در این مراسم حضور داشت و خاطرات او مکمل جالبی برای روایت دلا واله است
پیترو دلاواله در سال 1621 در مسیر اصفهان به بندرعباس در ساحل خلیج فارس در تخت جمشید توقف کرد و اولین کتیبههای خط میخی را که در اروپا دیده بود را کپی و بعداً منتشر کرد. او به درستی استنباط کرد که نوشته از چپ به راست خوانده شده است، اما نتوانست آن را رمزگشایی کند.
از تخت جمشید به شیراز و سپس به سمت ساحل حرکت کردند. آنها روحیه بالایی داشتند، زیرا معانی حامله بود و فرزندی به نام ماریوسیا را به دنیا آورده بود.
وقتی خبر رسید که در اطراف هرمزجنگ آغاز شده است، جایی که آنها امیدوار بودند از طریق هند به اروپا بروند.
تصمیم گرفتند در نزدیکی میناب، جایی که گروهی از بازرگانان انگلیسی که یکی از آنها دوست قدیمی دلا واله بود، منتظر بمانند و ببینند چه اتفاقی افتاده است. با این حال، این مکان ناسالم بود.
ابتدا ماریوسیا فرزند کوچک دلاواله مریض شد و سپس همه همراهان یکی پس از دیگری مریض شدند و در اثر همین بیماری معانی محبوبش در سن 23 سالگی درگذشت.
بعد از این حادثه دلا واله نمی داست چکار کند او احساس می کرد که طاقت ترک معانی را در چنین مکانی ندارد لذا او را مومیایی کرد و در تابوت مهر و موم کردند تا با خود برای دفن در ایتالیا ببرد.
سپس او و همراهانش که به شدت بیمار بودند به راه خود ادامه دادند. او می نویسد که تقریباً هیچ چیز از این سفر را به یاد نمی آورد تا اینکه یک ماه پس از مرگ معانی، زمانی که او به لار در نزدیکی فارس رسید و سقوط کرد.
در آنجا تحت نظر یک پزشک فوقالعاده شایسته و در همراهی دوستان فاضل خود آرام آرام بهبود یافت.
او می نویسد: «هیچ جا که در آسیا بودهام، در واقع در هیچ کجای دنیا، به اندازه لار مردان دانشآموز و دانشمندان برجسته پیدا نکردهام».
چند ماه بعد، دلا واله دوباره خود را در شیراز یافت و سرانجام، در زمستان 1623-1624، او و ماریوسیا 12 ساله راهی هند شدند.
نامههای دلا واله عمدتاً به تجربیات او در گوا مربوط میشود، اما گزارشهای بسیار جالب و غیرمعمولی نیز از پادشاهیهای کوچکتر در جنوب، بین گوا و کالیکات وجود دارد.
روش جمع آوری کتاب صوتی سفرنامه پیترو دلاواله
پیترو دلا واله در طول سفرهای خود مشتاقانه به جمع آوری کتاب ها و دست نوشته ها و همچنین عتیقه جات می پرداخت.
این کتاب ها برای استفاده خود او و دوستش دکتر ماریو شیپانو و همچنین برای افزایش دانش جامعه اروپایی در دسترس هموطنانش قرار میداد
بدین ترتیب، دلا واله در هر جا در پی یافتن عناوین خاص و خرید کتاب بود . یادگیری زبانی مانند عربی بدون فرهنگ لغت یا متون استاندارد بسیار دشوار بود، و این موضوع لذت دلا واله را از یافتن یک فرهنگ لغت عالی توضیح می دهد.
دلا واله ثروتمند بود و ارتباطات خوبی داشت و به سبک نجیب زادگان و اشراف سفر می کرد.
این بدون شک زندگی او را با رفتن به شرق بسیار آسان کرد و همچنین به او فرصتی داد تا با بسیاری از افراد مهم در شهرهایی که بازدید می کرد ملاقات کند.
ثروت و موقعیت او همچنین به او اجازه می داد آنچه را که می خواست بخرد – و قابل توجه است که در تمام سفرهایش به نظر می رسد هرگز برای پول مشکلی نداشته است. این موضوع برای سیستم بانکی بین المللی آن زمان که عمدتاً در دست بازرگانان ارمنی بود، بسیار عالی است.