خوانش غزلیات شمس تبریزی با دکلمه دکتر عبدالکریم سروش

خوانش غزلیات شمس تبریزی با دکلمه دکتر عبدالکریم سروش

مشخصات محصول

خلاصه کتاب

خوانش غزلیات شمس تبریزی با اجرای دکتر عبدالکریم سروش به همراه فایل pdf دوره ده جلدی کلیات شمس به کوشش بدیع الزمان فروزانفر به دوستداران ادبیات پارسی تقدیم شده است

تهیه محصول

خرید محصول مجازی
MP3-ZIP 190 مگابایت
50,000 تومان
پس از خرید محصول فایل برای شما ارسال خواهد شد

خوانش غزلیات شمس تبریزی با دکلمه دکتر عبدالکریم سروش

خوانش غزلیات شمس تبریزی با دکلمه دکتر عبدالکریم سروش از دیوان کبیر به همراه فایل pdf دوره ده جلدی کلیات شمس به کوشش بدیع الزمان فروزانفر به دوستداران ادبیات پارسی تقدیم شده است.

در باره غزلیات شمس تبریزی

دیوان شمس تبریزی یا دیوان کبیر شامل غزلیات، رباعیات و ترجیع‌های مولانا جلال‌الدین محمد بلخی است

از آنجا که مولانا بخش زیادی از غزلیات را خطاب به مراد خود شمس‌ تبریزی سروده‌ است، آنرا غزلیات شمس تبریزی گویند.

جامع‌ترین و درست‌ترین نسخه غزلیات شمس تبریزی با بهره‌گیری از نسخ قدیمی توسط بدیع‌الزمان فروزانفر و در سال‌های ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۵ در ده مجلد توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شد.

خوانش غزلیات شمس تبریزی با دکلمه دکتر عبدالکریم سروش
خوانش غزلیات شمس تبریزی با دکلمه دکتر عبدالکریم سروش

خوانش غزلیات شمس تبریز

در این محصول دکتر عبدالکریم سروش نویسنده، فیلسوف و مولوی شناس ایرانی گزیده ای از غزلیات شمس تبریزی را به صورت دکلمه اجرا کرده اند.

سروش در رشته داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران و در رشتهٔ شیمی تجزیه و فلسفه علم در دانشگاه لندن تحصیل کرده‌است.

دکتر سروش پژوهشگر فراخوانده در کتابخانهٔ مرکز جان کلاگ (John W. Kluge Center) و استاد مهمان در دانشگاه‌های پرینستون، ییل، هاروارد و آمستردام و پژوهشگر مهمان در مرکز دین، صلح و فعالیت‌های جهانی در دانشگاه جرج‌تاون بوده‌است و درس‌های اسلام‌شناسی و مولوی‌شناسی را در این دانشگاه‌ها تدریس کرده‌است

وی در سال ۲۰۰۴ به‌همراه دو متفکر دیگر، برنده جایزه اراسموس شد.

عبدالکریم سروش در سال ۲۰۰۵ به انتخاب مجله تایم در فهرست صد چهره تأثیرگذار جهان قرار گرفت.

سروش آثار و تحقیقاتی زیادی در ادبیات فارسی انجام داده و از مولوی‌شناسان حال حاضر است که تصحیح مثنوی معنوی بر اساس نسخه قونیه مورد تحسین فراوان قرار گرفت.

خوانش غزلیات شمس تبریزی با دکلمه دکتر عبدالکریم سروش به مدت 7 ساعت در یک فایل زیپ به حجم 190 مگابایت آماده دانلود است.

فایل ها در 8 پوشه جداگانه هستند

در پوشه اول تا چهارم، غزل ها هم به صورت تجمعی و هم به صورت جداگانه قرار گرفته اند

به همراه فایل های صوتی ، فایل pdf دوره ده جلدی کلیات شمس به کوشش بدیع الزمان فروزانفر هم تقدیم علاقمندان شده است


خوانش غزلیات شمس تبریزی- غزل شماره 1

خوانش غزلیات شمس تبریزی با دکلمه دکتر عبدالکریم سروش
خوانش غزلیات شمس تبریزی با دکلمه دکتر عبدالکریم سروش
ای رستخیز ناگهان، وی رحمت بی‌منتها     
      ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه‌ها
امروز خندان آمدی، مفتاح زندان آمدی
   بر مستمندان آمدی، چون بخشش و فضل خدا
خورشید را حاجب تویی، اومید را واجب تویی  
  مطلب تویی، طالب تویی، هم منتها هم مبتدا
در سینه‌ها برخاسته، اندیشه را آراسته     
     هم خویش حاجت خواسته هم خویشتن کرده روا
ای روح بخش بی‌بدل وی لذت علم و عمل    
  باقی بهانه‌ست و دغل کاین علت آمد وان دوا
ما زان دغل کژبین شده با بی‌گنه در کین شده    
   گه مست حورالعین شده گه مست نان و شوربا
این سُکر بین هِل عقل را وین نُقل بین هل نَقل را      
    کز بهر نان و بقل را چندین نشاید ماجرا
تدبیر صدرنگ افکنی بر روم و بر زنگ افکنی 
و اندر میان جنگ افکنی فی اِصطِناعٍ لا یُری
می‌مال پنهان گوش جان می‌نه بهانه بر کسان 
جان رَبِّ خَلِّصنی زنان والله که لاغ است ای کیا
خامش که بس مُستَعجِلَم رفتم سوی پای علم 
کاغذ بنه بشکن قلم ساقی درآمد الصلا

خوانش غزلیات شمس تبریزی – غزل شماره 3

خوانش غزلیات شمس تبریزی با دکلمه دکتر عبدالکریم سروش
خوانش غزلیات شمس تبریزی – غزل شماره 3
ای دل چه اندیشیده‌ای در عذر آن تقصیرها 
زان سوی او چندان وفا، زین سوی تو چندین جفا
زان سوی او چندان کرم ،زین سو خلاف و بیش و کم 
زان سوی او چندان نعم، زین سوی تو چندین خطا
زین سوی تو چندین حسد، چندین خیال و ظن بد 
زان سوی او چندان کشش، چندان چشش، چندان عطا
چندین چشش از بهر چه، تا جان تلخت خوش شود 
چندین کشش از بهر چه تا دررَسی در اولیا
از بد پشیمان می‌شوی، الله گویان می‌شوی 
آن دم تو را او می‌کشد تا وارهاند مر تو را
از جرم ترسان می‌شوی، وز چاره پرسان می‌شوی
 آن لحظه ترساننده را با خود نمی‌بینی چرا
گر چشم تو بربست او چون مهره‌ای در دست او 
گاهی بغلطاند چنین گاهی ببازد در هوا
گاهی نهد در طبع تو سودای سیم و زر و زن
 گاهی نهد در جان تو نور خیال مصطفی
این سو کشان سوی خوشان وان سو کشان با ناخوشان
 یا بگذرد یا بشکند کشتی در این گرداب‌ها
چندان دعا کن در نهان چندان بنال اندر شبان 
کز گنبد هفت آسمان در گوش تو آید صدا
بانک شعیب و ناله‌اش وان اشک همچون ژاله‌اش 
چون شد ز حد از آسمان آمد سحرگاهش ندا
گر مجرمی بخشیدمت وز جرم آمرزیدمت
 فردوس خواهی دادمت خامش رها کن این دعا
گفتا نه این خواهم نه آن دیدار حق خواهم عیان
 گر هفت بحر آتش شود من درروم بهر لقا
گر رانده آن منظرم بستست از او چشم ترم
 من در جحیم اولیترم جنت نشاید مر مرا
جنت مرا بی‌روی او هم دوزخست و هم عدو 
من سوختم زین رنگ و بو کو فر انوار بقا
گفتند باری کم گری تا کم نگردد مبصری 
که چشم نابینا شود چون بگذرد از حد بکا
گفت ار دو چشمم عاقبت خواهند دیدن آن صفت 
هر جزو من چشمی شود کی غم خورم من از عمی
ور عاقبت این چشم من محروم خواهد ماندن
 تا کور گردد آن بصر کو نیست لایق دوست را
اندر جهان هر آدمی باشد فدای یار خود 
یار یکی انبان خون یار یکی شمس ضیا
چون هر کسی درخورد خود یاری گزید از نیک و بد 
ما را دریغ آید که خود فانی کنیم از بهر لا
روزی یکی همراه شد با بایزید اندر رهی 
پس بایزیدش گفت چه پیشه گزیدی ای دغا
گفتا که من خربنده‌ام پس بایزیدش گفت رو
 یا رب خرش را مرگ ده تا او شود بنده خدا

غزل شماره 14- خوانش غزلیات شمس تبریزی دکتر سروش

خوانش غزلیات شمس تبریزی - غزل شماره 36
خوانش غزلیات شمس تبریزی – غزل شماره 14
ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما 
افتاده در غرقابه‌ای تا خود که داند آشنا
گر سیل عالم پر شود هر موج چون اشتر شود 
مرغان آبی را چه غم تا غم خورد مرغ هوا
ما رخ ز شکر افروخته با موج و بحر آموخته 
زان سان که ماهی را بود دریا و طوفان جان فزا
ای شیخ ما را فوطه ده وی آب ما را غوطه ده 
ای موسی عمران بیا بر آب دریا زن عصا
این باد اندر هر سری سودای دیگر می‌پزد  
  سودای آن ساقی مرا باقی همه آن شما
دیروز مستان را به ره بربود آن ساقی کله
 امروز می در می‌دهد تا برکند از ما قبا
ای رشک ماه و مشتری با ما و پنهان چون پری 
خوش خوش کشانم می‌بری آخر نگویی تا کجا
هر جا روی تو با منی ای هر دو چشم و روشنی 
خواهی سوی مستیم کش خواهی ببر سوی فنا
عالم چو کوه طور دان ما همچو موسی طالبان 
هر دم تجلی می‌رسد برمی‌شکافد کوه را
یک پاره اخضر می‌شود یک پاره عبهر می‌شود 
یک پاره گوهر می‌شود یک پاره لعل و کهربا
ای طالب دیدار او بنگر در این کهسار او 
ای کُه چه باد خورده‌ای ما مست گشتیم از صدا
ای باغبان ای باغبان در ما چه درپیچیده‌ای 
گر برده‌ایم انگور تو، تو برده‌ای انبان ما

غزل شماره 36- خوانش غزلیات شمس تبریزی دکتر سروش

غزل شماره 36- خوانش غزلیات شمس تبریزی دکتر سروش
غزل شماره 36- خوانش غزلیات شمس تبریزی دکتر سروش
خواجه بیا خواجه بیا خواجه دگربار بیا 
دفع مده دفع مده، ای مه عیار بیا
عاشق مهجور نگر، عالم پرشور نگر 
تشنه مخمور نگر، ای شه خمار بیا
پای تویی، دست تویی، هستی هر هست تویی   
 بلبل سرمست تویی جانب گلزار بیا
گوش تویی دیده تویی وز همه بگزیده تویی
 یوسف دزدیده تویی بر سر بازار بیا
ای ز نظر گشته نهان ای همه را جان و جهان 
بار دگر رقص کنان بی‌دل و دستار بیا
روشنی روز تویی شادی غم سوز تویی 
ماه شب افروز تویی ابر شکربار بیا
ای علم عالم نو پیش تو هر عقل گرو 
گاه میا گاه مرو خیز به یک بار بیا
ای دل آغشته به خون چند بود شور و جنون 
پخته شد انگور کنون غوره میفشار بیا
ای شب آشفته برو وی غم ناگفته برو 
ای خرد خفته برو دولت بیدار بیا
ای دل آواره بیا وی جگر پاره بیا 
ور ره در بسته بود از ره دیوار بیا
ای نفس نوح بیا وی هوس روح بیا 
مرهم مجروح بیا صحت بیمار بیا
ای مه افروخته رو آب روان در دل جو 
شادی عشاق بجو کوری اغیار بیا
بس بود ای ناطق جان چند از این گفت زبان
 چند زنی طبل بیان بی‌دم و گفتار بیا
خوانش غزلیات شمس تبریزی با دکلمه دکتر عبدالکریم سروش
خوانش غزلیات شمس تبریزی با دکلمه دکتر عبدالکریم سروش

 خریداران این کتاب دیگر چه خریدند

مشاهده همه
دیدگاه ها

لطفا دیدگاهتان را بنویسید

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

من ربات نیستم *در حال بارگیری کپچا پلاس ...