کتاب صوتی موزه معصومیت نوشته اورهان پاموک
مشاهده نقد و بررسی این کتابکتاب صوتی موزه معصومیت یکی از مهمترین آثار اورهان پاموک نویسنده ترکیه ای و برنده جایزه نوبل ادبیات 2006 است.
پاموک بعد از دریافت جایزه نوبل ادبیات مشغول نوشتن رمان موزه معصومیت (The Museum of Innocence) شد که نوشتن آن چهار سال طول کشید
براساس داستان این کتاب ،موزهای در شهر استانبول ساخته شده است.
این رمان روایتگر عشق وسواسگونه دو جوان به نام کمال و فوزون است که در واقع شبیه به یک تحقیق گسترده دربارهی عشق و شیقتگی و همچنین تقابل دیدگاه سنتی شرق با فرهنگ غرب در باره روابط انسانی است
پاموک دربارهی کتاب صوتی موزه معصومیت میگوید:
« هنگامی که میگوییم «رمان عاشقانه»؛ همه فکر میکنند با رمانی طرفند که میگوید: آه چه داستان شیرینی، چه شیرین به دام عشق افتاد، چه رمانتیک… اما نه! از رمانتیک بازی در کتاب من خبری نیست. من از عشق بت نساختهام. قهرمان داستان من در ابتدای داستان بی رحم و حتی خیلی جاها خودخواه است. در آنجا است که خوانندگان انتقاد شدید مرا از قشر مرفه ترک میبینند.»
خلاصه ای از کتاب صوتی موزه معصومیت
اﯾﻦ داﺳﺘﺎن از زﺑﺎن مردی 30 ساله به نام کمال از ﺧﺎﻧﺪان ﺑﺎ اﺻﻞ و ﻧﺴﺐ ﺑﺎﺳﻤﺎﭼﯽ رواﯾﺖ ﻣﯽﺷﻮد که در ابتدای رمان درمی یابیم او با دختری اشراف زاده به نام سیبل نامزد کرده و در ادامه رمان ، قصهی ﮐﻤﺎل را در ﻓﺮاز و ﻧﺸﯿﺐ ﻫﺎي رواﺑﻂ ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ و ﻋﺎﻃﻔﯽاش دﻧﺒﺎل ﻣﯽکند.
ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻣﻼﻗﺎت اورﻫﺎن ﭘﺎﻣﻮك و ﮐﻤﺎل ﺑﺎﺳﻤﺎﭼﯽ در ﮐﺎﻓﻪاي واﻗﻊ در ﻣﺤﻠﻪ ﺑﯿﻮﮔﻠﻮ، اﺳﺘﺎﻧﺒﻮل اﺗﻔﺎق ﻣﯽاﻓﺘﺎد، ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮐﻤﺎل ﺑﺮاي ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺎر ﺷﺮح زﻧﺪﮔﯽاش را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺧﻼﺻﻪ ﺑﺮاي ﭘﺎﻣﻮك ﺑﺎزﮔﻮ ﻣﯽﮐﻨﺪ. اﻣﺎ دوﺳﺘﯽ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه و ﺷﺨﺼﯿﺖ اﺻﻠﯽ داﺳﺘﺎن زﻣﺎﻧﯽ ﻣﺤﮑﻢ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﭘﺎﻣﻮك ﻣﺼﻤﻢ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ اﯾﻦ اﺛﺮ ﻣﯽشود، ﻃﻮري ﮐﻪ پاموک عصرهای زیادی را ﮐﻨﺎر ﺗﺨﺖ ﮐﻤﺎل ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻣﯽﭘﺮداﺧﺖ.
اورﻫﺎن ﭘﺎﻣﻮك ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﮐﻤﺎل در ساختن ﻣﻮزه ﻣﻌﺼﻮﻣﯿﺖ ﮐﻤﮏ ﮐﺮد. ﮐﻤﺎل ﺑﺎﺳﻤﺎﭼﯽ، ﻣﺤﻞ زﻧﺪﮔﯽ ﻋﺸﻖ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽاش، ﻓﻮزون، را ﭘﺲ از ﻣﺮگ او ﺧﺮﯾﺪاري ﮐﺮد، و آن را ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﻣﻮزهاي دﯾﺪﻧﯽ و ﺳﺮﺷﺎر از ﯾﺎدﮔﺎري ﻫﺎي ﻋﺸﻘﺶ ﮐﺮد. ﮐﻤﺎل ﺑﺎ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﯾﺶ درآوردن اﺷﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ روزي ﺑﻪ دﺳﺖ ﻓﻮزون ﻟﻤﺲ شدهاند، اﻣﯿﺪوار ﺑﻮد ﺧﻠﻮص ﻋﺸﻘﺶ را ﺑﻪ همهی خوانندگان و بازدیدکنندگان موزه ﻧﺸﺎن دﻫﺪ.
نویسنده کتاب صوتی موزه معصومیت
اورهان پاموک، اولین نویسندهی متولد استانبول است که موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شده است. به دنیا آمدن در استانبول، باعث شده است که محل وقوع بیشتر داستانهای پاموک شهر استانبول باشد. پاموک، برخلاف علاقهاش، تحصیلاتش را در رشتهی معماری کامل کرد. دانش معماری پاموک باعث شده است، در وصف مکانها در داستانهایش بی نظیر باشد.
او در کتاب صوتی موزه معصومیت ، آپارتمان مادرش را این طور توصیف میکند:
« مادر این آپارتمان را حدود بیست سال پیش هم برای پسانداز کردن پولش و هم به خاطر داشتن جایی برای استراحت خریده بود. اما در مدت کمی به این نتیجه رسید که این آپارتمان از مد افتاده و در نهایت جایی شد برای قرار دادن وسایل به درد نخور و به قول خودش قدیمی.
بچهتر که بودم آرامش این آپارتمان و بازی در سایهی درختان حیاطش را خیلی دوست داشتم. نام این آپارتمان هم در نوع خودش خاص بود. حوالی سال 1934 بود که به دستور آتاتورک همهی ملت ترکیه میبایست نامخانوادگی داشته باشند، و از همان موقع بود که ساختمانهای زیادی با نامهای خانوادگی ساخته شدند.»
نثر ساده و لطیف پاموک، داستانهایش را بسیار جذاب میکند. او تا امروز هفده رمان نوشته است، و از این هفده رمان، رمان «استانبول» او اتوبیوگرافی است.
رمانهای پاموک تاکنون به بیش از 50 زبان دنیا ترجمه شدهاند. نثر پاموک آنقدر عمیق و تاثیرگذار است که عدهای از خوانندگان نثر او را مشابه نثر «گابریل گارسیا مارکز» میدانند.