کتاب صوتی بامداد خمار نوشته فتانه حاج سید جوادی

مشاهده نقد و بررسی این کتاب

کتاب صوتی بامداد خمار نوشته فتانه حاج سید جوادی رمانی عاشقانه ، در سبک عامه پسند و البته برخلاف سایر آثار این ژانر با نثری ساده و داستانی روان از پرفروش ترین کتاب های صد سال اخیر ایران است که موضوع آن که عشق دختری ثروتمند به پسری فقیر است و اولین انتشار آن در سال ۱۳۷۴موجب واکنش های مختلفی در میان منتقدین شد امامردم  آنرا می پسندیدند و میخوانند. برای طرفداران این داستان جذاب ، کتاب صوتی بامداد خمار تقدیم میگردد.

کتاب بامداد خمار در حالی منتشر می شد که 17 سال از انقلاب گذشته بود و انتظار این بود که در این سال ها طبقه اشراف در میان مردم منفور باشند اما با وجودیکه داستان کتاب در مورد پدرسالاری در این طبقه است این کتاب در کمتر از دو سال نه بار تجدید چاپ و بیش از یکصد و پنجاه هزار نسخه فروش داشت که باعث شهرت نویسنده گمنامش فتانه حاج سید جوادی شد.

اتفاقات کتاب صوتی بامداد خمار در تهران و در زمان کودتا و سالهای حکومت رضاشاه است.

از تصویری که محبوبه راوی داستان میدهد متوجه می شویم که :

“حرف از رفتن قاجار بود. حرف از سردار سپه بود. حرف از تاجگزاری رضا خان بود.” (بامداد خمار، ۱۵)

در ادامه داستان ، محبوبه باز از رضاشاه میگوید و با مقایسه ایران و خودش که عاشق یک نجار دلاک زاده به نام رحیم شده کلید فهم رمان را به دست می دهد:

“… در بیرون از خانه، ایران خود را در آغوش رضاشاه انداخته بود و من در آرزوی یک شاگرد نجار بودم. ایران خیلی زودتر از من موفق شده بود.” (۶۲)

خلاصه ای از داستان کتاب صوتی بامداد خمار :

دراوایل سلطنت رضاشاه ، محبوبه، دختر یکی از اشراف تهران به نام بصیرالملک، در سن 15 سالگی به  رحیم شاگرد نجّار محلّه، دل می بازد، و این در حالی است که جوانان بسیاری مانند پسر عطاءالدوله ، یکی دیگر از اعیان تهران و پسر عمیش منصور ، خواستگارش هستند

در شرح صحنه های گوناگون دیدار محبوبه و رحیم، نویسنده،  با قلمی گرم و جذّاب، حکایت دلباختگی محبوبه را به تصویر می کشد و با شرح زیبائی رحیم در چشم محبوبه و شیرین زبانی های او در برابر دخترک معصوم، قدرت کورکننده عشق نوجوانی را برای خواننده نمایان می کند

سر انجام بصیرالملک، با همه شرافت و اشرافیتش، تسلیم اراده دخترک جوان می شود، و محبوبه در مراسمی که بیشتر به سوک شبیه است تا به جشن عروسی به عقد رحیم نجّار در می آید:

عروسی من داستان دیگری بود. سوت و کور بود. هیچ کس دل و دماغ نداشت. خودم از همه بی حوصله تر بودم. می خواستم زودتراز آن خانه فرار کنم و ازاین همه فشار روحی راحت بشوم.

 ادامه ی این داستان جذاب و عاشقانه و پر حادثه  اثر فتانه حاج سید جوادی را از طریق کتاب صوتی بامداد خمار به مدت  بشنوید و لذت ببرید.

پادکست تحلیلی بر رمان های بامداد خمار و شب سراب :


اگر علاقمند هستید داستان بامداد خمار را از زاویه دید رحیم بشنوید کتاب صوتی شب سراب نوشته ناهید پژواک را بشنوید (برای دانلود اینجا کلیک کنید)

کتاب صوتی شب سراب نوشته ناهید پژواک

نقد و بررسی و خلاصه کتاب بامداد خمار را اینجا بخوانید

نقد و بررسی و خلاصه رمان عاشقانه بامداد خمار نوشته فتانه حاج سید جوادی رمان عامه پسند


 

فاقد لینک دانلود

مشاهده نقد و بررسی این کتاب