شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

مشخصات محصول

خلاصه کتاب

شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر که به نام های شاهنامه کردی و نغمه‌های ساسانی نیز معروف است نام آلبومی است با 7 قطعه با آهنگسازی و نوازندگی علیرضا فیض بشی پور و خوانندگی شهرام ناظری که در سال ۱۳۷۹ منتشر شده‌است.

تهیه محصول

خرید محصول مجازی
MP3-ZIP 100 مگابایت
0 تومان
پس از خرید محصول فایل برای شما ارسال خواهد شد

شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

مشاهده نقد و بررسی این کتاب

شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر که به نام های شاهنامه کردی و نغمه‌های ساسانی نیز معروف است نام آلبومی است با آهنگسازی و نوازندگی علیرضا فیض بشی پور و خوانندگی شهرام ناظری که در سال ۱۳۷۹ منتشر شده‌است.

این اثر دربردارندهٔ مقام های باستانی ساز تنبور است. همچنین اشعار آن برگزیده ای از شاهنامه کردی و گفتار شاعران کُرد (مثلا مولوی کرد) است.

استاد شهرام ناظری در آلبوم آواز اساطیر آوازهای قدیمی ایران را عرضه کرده‌است و شاید به گونه‌ای تجربه‌های خود را در این زمینه نشان داده‌است.

شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر
شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

هنرمندان در شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

  • آواز:

استاد شهرام ناظری

  • آهنگساز و نوازندهٔ تنبور:

علیرضا فیض بشی پور

فهرست قطعات شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

  1. خور آوا ( غروب )، آوای رفتن خورشید
  2. مقام مجنونی، مویه بر مرگ لیلی
  3. چای بیژن (چاه بیژن)، تمثیلی بر دیدن بیژن خود را در چاه ارژنگ و رهاییش سحرگاه به دست رستم
  4. روسم (رستم)، رستم خواهی و طلب یاری
  5. مقام جلوشاهی
  6. مقام مجنونی لنگ، فغان مجنون پژار (غمباز) در هجران یار، ( با استفاده از روایت استاد طاهر یارویسی)
  7. شور درد (آی یازیزیم)، آهنگ از شهرام ناظری

شاهنامه خوانی کردی شامل 7 قطعه موسیقی با کیفیت 320kbps و استریو آماده دانلود است


شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر
شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

متن ترانه ها در شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

متن ترانه خور آوا

دی چوکوسم که فت ، چو زه نگم زریا (2بار)

(کنایه به بدترین حالتی که برای کسی رخ دهد و همه خبر دار شوند)

ده سم له داوان دوسه گه م بریا (2بار)

(دستم از دامن دوستم بریده گشت)

هاو سه ران ده ردم (2بار)

له سه ر تا وه پا

ئالوده ده ردم (چاره دردم کنید، سر تا پا آلوده دردم)

های ئازیزم(ای عزیزم)(2بار)

مه جنون سوخته ی بیاوان گه ردم

(مثل مجنون سوخته در بیابان سرگردانم)

مه جنون سوخته ی بیاوان گه ردم

(مثل مجنون سوخته در بیابان سرگردانم)

های ئازیزم (ای عزیزم)(2بار)

وه عشق له یلی وه بی که س مردم

(از عشق لیلی در بی کسی مردم)

های ئازیزم(ای عزیزم) (4بار)

دی چو کوسم که فت ، چو زه نگم زریا (2بار)

(کنایه به بدترین حالتی که برای کسی رخ دهد و همه خبر دار شوند)

ده سم له داوان دوسه گه م بریا (2بار)

(دستم از دامن دوستم بریده گشت)

دیده می ، باوانم ، ئازیزم (چشمانم .نیاکانم ، عزیزم)

های ئازیزم(ای عزیزم)

های ئازیزم(ای عزیزم)

دیده می ، باوانم ، ئازیزم (چشمانم .نیاکانم ، عزیزم)

های ئازیزم(ای عزیزم) (4بار)

هاو سه ران له سوز ئازیز سوزیام له سوز ئازیز

من له شور ده رد ئازیز ، من له شور ده رد

(دوستان سوختم از سوز عزیز ، از شور عزیز ، من از شور درد(

له به س من کیشام ئازیز

هناسان سه رد شراره ی ئاگر وی وی

ژه گه ردون ده رد

(آنقدر کشیدم نفسهای سرد از شراره های آتش گردون پر از درد)

هاو سه ران ده ردم ، ده ردم

له سه ر تا وه پا

آی ده ردم، آی ده ردم

ئالوده ده ردم (چاره دردم کنید، سر تا پا آلوده دردم)

مه جنون سوخته ی بیاوان گه ردم

(مثل مجنون سوخته در بیابان سرگردانم)

مه جنون سوخته ی بیاوان گه ردم

(مثل مجنون سوخته در بیابان سرگردانم)

های ئازیزم (ای عزیزم)

های ئازیزم(ای عزیزم)

وه عشق له یلی وه بی که س مردم

(از عشق لیلی در بی کسی مردم)

های ئازیزم(ای عزیزم) (4بار)

شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر
شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

متن ترانه مویه بر مرگ لیلی

ده رمانِ زامان، دَرده گه یْ کاریم

( درمان دردهای زخم کاریم )

هامْ رازِ نالَه یْ ، شُوان بی داریم

(همراز ناله شبهای بیداریم )

راحَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم

(آرامش جان محنت بار من)

مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم

( تسکین دل پر ز خار من)

آیْ را حَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم

(آرامش جان محنت بار من)

مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم

(تسکین دل پر ز خار من)

کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی

(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)

خیال دُ وِیْ تُاو نیشْتَنِ وَ جَرْگَم

(فکر و خیال تو ناگهانی بر دل من نشست)

وَه دوریتْ قَسَمْ، رازیمُ وَ مَرْگَم

(به دوریت قسم به مردنم راضیم)

هی چه مانمَ رﻳﮊاوْ، روخسارَم زرْدَه ن له داخِ یارانْ پیرانِمُ کَردَنْ

چشمانم مانند ریجاب است (نام رودی در یکی از مناطق کرمانشاه) رخسارم زرد است غم یاران پیرم کرده است

آیْ شَرطِه مْ شَرطیوَنْ، مَجْنونْ شَرط کَردَ

(عهد من همان عهدیست که مجنون بسته)

لِیْلِی مِن تونی تا وِ رویِ مَردَنْ

(لیلی من تو هستی تا زمان مردن)

کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی

(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)

ویدیوی شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری به همراه مصاحبه

شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

متن ترانه چاه بیژن

ده رمانِ زامان، دَرده گه یْ کاریم

( درمان دردهای زخم کاریم )

هامْ رازِ نالَه یْ ، شُوان بی داریم

(همراز ناله شبهای بیداریم )

راحَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم

(آرامش جان محنت بار من)

مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم

( تسکین دل پر ز خار من)

آیْ را حَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم

(آرامش جان محنت بار من)

مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم

(تسکین دل پر ز خار من)

کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی

(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)

خیال دُ وِیْ تُاو نیشْتَنِ وَ جَرْگَم

(فکر و خیال تو ناگهانی بر دل من نشست)

وَه دوریتْ قَسَمْ، رازیمُ وَ مَرْگَم

(به دوریت قسم به مردنم راضیم)

هی چه مانمَ رﻳﮊاوْ، روخسارَم زرْدَه ن له داخِ یارانْ پیرانِمُ کَردَنْ

چشمانم مانند ریجاب است (نام رودی در یکی از مناطق کرمانشاه) رخسارم زرد است غم یاران پیرم کرده است

آیْ شَرطِه مْ شَرطیوَنْ، مَجْنونْ شَرط کَردَ

(عهد من همان عهدیست که مجنون بسته)

لِیْلِی مِن تونی تا وِ رویِ مَردَنْ

(لیلی من تو هستی تا زمان مردن)

کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی

(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)

شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر
شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

متن ترانه آرژنگ و رستم

كاووس كی بی (كیكاووس بود) 2 بار

ریژانه كرم (با كرم)

بخشانه حی بی (بسیار بخشنده بود)

دنگ داوای دا (بر آورنده ی نیاز)

حاتم طی بی (حاتم طایی بود)

دنگ داوای دا (بر آورنده ی نیاز)

حاتم طی بی (حاتم طایی بود)

كاووس كی بی (كیكاووس بود) 2 بار

ریژانه كرم (با كرم)

بخشانه حی بی (بسیار بخشنده بود)

دنگ داوای دا (بر آورنده ی نیاز)

حاتم طی بی (حاتم طایی بود)

دنگ داوای دا (بر آورنده ی نیاز)

حاتم طی بی (حاتم طایی بود)

نی ورتر دوارن (پیش از این روزگار همانند او ندیده)

كاووس كی بی (كیكاووس بود)2 بار

ریژانه كرم (با كرم)

بخشانه هی بی (بسیار بخشنده بود)

دنگ داوای دا (بر آورنده ی نیاز)

حاتم طی بی (حاتم طایی بود)

دنگ داوای دا (بر آورنده ی نیاز)

حاتم طی بی (حاتم طایی بود)

نی ورتر دوارن (پیش از این روزگار همانند او ندیده)

كاووس كی بی (كیكاووس بود) 2 بار

ریژانه كرم (با كرم)

بخشانه حی بی (بسیار بخشنده بود)

دنگ داوای دا (بر آورنده ی نیاز)

حاتم طی بی (حاتم طایی بود)

دنگ داوای دا (بر آورنده ی نیاز)

حاتم طی بی (حاتم طایی بود)

قویاقوی یاران قاژه پردال بی

باش بگلران (برترین امیران)

روسم زال بی (رستم زال بود)

باش بگلران (برترین امیران)

روسم زال بی (رستم زال بود)

یاربی یاربی یار … (یاربود یاربود یار)

ساقی چه نیش جام مدام ندور بی

ساقی چه نیش جام مدام ندور بی

سر حلقه مجلس بهرام گور بی

سر حلقه مجلس بهرام گور بی

دنيا نو دمدا گردویش آرام

ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام

دنيا نو دمدا گردویش آرام

ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام

فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی

(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)

زلیخا سودا یوسف خیش بی

(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)

دنيا نو دمدا گردویش آرام

ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام

فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی

(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)

زلیخا سودا یوسف خیش بی

(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)

دنگ داوای دا (برآورنده ی نیاز)

قوچاخان دور (چالاكترین فرد زمانه)

ستیزه ی فلک یک یک برد و جور

(ستیز روزگار را یک به یک جور كشید)

ستیزه ی فلک یک یک برد و جور

(ستیز روزگار را یک به یک جور كشید)

یاربی یاربی یار… (یاربود یاربود یار)

ایسه كفته لیم نه ی روزگاره نه ی فتنه و آشوب مینت گذاره

(حالا از این روزگار فته و آشوبی محنت بار نصیب من شده)

نه ی جورعظیم سردی زمانه بابو نه فرزن كردن بیگانه

(در این روزگار سختی كه پدر و فرزند را با هم بیگانه كردند)

نه چاو فرهاد (نه چشمان فرهاد)

نه دنگ حاتم (نه صدای حاتم)

نه لقای یوسف (نه لقای یوسف)

نه مور خاتم (نه مور خاتم)

نی ورتر دوران (پیش از این روزگار همانند او ندیده)

كاووس كی بی (كیكاووس بود)

ریژانه كرم (با كرم)

بخشانه حی بی (بسیار بخشنده بود)

قویاقوی یاران قاژه پردال بی

باش بگلران (برترین امیران)

روسم زال بی (رستم زال بود)

باش بگلران (برترین امیران)

روسم زال بی (رستم زال بود)

دنيا نو دمدا گردویش آرام

ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام

دنيا نو دمدا گردویش آرام

ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام

فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی

(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)

زلیخا سودا یوسف خیش بی

(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)

فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی

(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)

زلیخا سودا یوسف خیش بی

(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)

دنيا نو دمدا گردویش آرام

ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام

دنيا نو دمدا گردویش آرام

ليلی مجنون داشت بهرام دل آرام

فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی

(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)

زلیخا سودا یوسف خیش بی

(زلیخا در فكر و اندیشه ی یوسف خود بود)

یاربی یاربی یار… (یاربود یاربود یار)

ایسه كفته لیم نه ی روزگاره نه ی فتنه و آشوب مینت گذاره

(حالا از این روزگار فته و آشوبی محنت بار نصیب من شده)

نه عاصای موسی (نه عصای موسی)

نه گیسوی رسول (نه گیسوی رسول)

نه یاهوی مجنون (نه یاهوی مجنون)

نه هوهوی بهلول (نه هوهوی بهلول)

نه چاو فرهاد (نه چشمان فرهاد)

نه دنگ حاتم (نه صدای حاتم)

نه لقای یوسف (نه لقای یوسف)

نه مور خاتم (نه مور خاتم)

ایسه كفته لیم نه ی روزگاره نه ی فتنه و آشوب مینت گذاره

(حالا از این روزگار فته و آشوبی محنت بار نصیب من شده)

نه عاصای موسی(نه عصای موسی)

نه گیسوی رسول(نه گیسوی رسول)

نه یاهوی مجنون(نه یاهوی مجنون)

نه هوهوی بهلول(نه هوهوی بهلول)

نه چاو فرهاد(نه چشمان فرهاد)

نه دنگ حاتم(نه صدای حاتم)

نه لقای یوسف(نه لقای یوسف)

نه مور خاتم(نه مور خاتم)

دنگ داوای دا(برآورنده ی نیاز)

قوچاخان دور(چالاكترین فرد زمانه)

ستیزه ی فلک یک یک برد و جور

(ستیز روزگار را یک به یک جور كشید)

ستیزه ی فلک یک یک برد و جور

(ستیز روزگار را یک به یک جور كشید)

شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

متن ترانه روستم

روﮊَه تاج وَ زال سَنیْد

(به یاد آن روزی که تاج را ازدست زال گرفتی)

گِلیمْ پوشْ کِردی، پوسِ بورْ کَنید

(لباسی مانند گلیم پوشیدی و پوست ببر را دراوردی )

فِدایْ نامِتْ بامْ صاحِبْ زورُ و رَخْشْ، بورِ بیَنْدیش شیرِ دِلْ نَلَخْشْ روسَم

(ای صاحب زور و رخش شیر شجاع و ببر نترس فدای اسمت شوم)

فِدایْ نامتْ بامْ صاحِبْ زورُ و رَخْشْ، بورِ بیَنْدیش شیرِ دِلْ نَلَخْشْ

(ای صاحب زور و رخش شیر شجاع و ببر نترس فدای اسمت شوم)

پوسِ بورِ رَزْمْ بپوشَ نَوَرْ

(لباس رزمی را که از جنس پوست ببر است بپوش)

ران بِنْیَهْ رِکاوْ رَخْشِ تَکاوَر

(پایت را در رکاب رخش تکاور بگذار)

اَشْکَبوسْ راگِیْ مِیدانْ کَرْدَنْ بَر

(اشکبوس راه میدان را در پیش گرفت)

وَسوزْ مَپِرْ سُ هَوایْ پیلَهْ تَنْ

(با تمام وجود همرزم خود را جستجو می کند)

روسم اَشْکَبوسْ راگِیْ مِیدانْ کَرْدَنْ بَر

(اشکبوس راه میدان را در پیش گرفت)

وَسوزْ مَپِرْ سُ هَوایْ پیلَهْ تَن

(با تمام وجود همرزم خود را جستجو می کند)

روسم وِه رِزِهْ نَخاوْ کِیْ وَخْتِ خاوَهْ

(رستم بلند شو نخواب الان کی وقت خوابیدن است )

وِه رِزِهْ نَخاوْ کِیْ وَخْتِ خاوَهْ

(رستم بلند شو نخواب الان کی وقت خوابیدن است)

وَخْتِ دارُ وداینْ اَفراسیاوَه ن

(وقت به دار کشیدن افراسیاب است)

روسم وَخْتِ دارُ وداینْ اَفراسیاوَه ن

(وقت به دار کشیدن افراسیاب است)

سِپاهیْ بورِزجانْ کَردی سَرْ نگونْ

(سپاه برازجان را سرنگون کردی)

زنون جادو قَلْتانی وَ خون

(زنون جادوگر را در خون غلتاندی)

سیه خورشه زَنگی شای تَرْزین سُوار وِه شُو وسپاسانش کَردی تارُ ومار

(شبانه سپاه خورشه زنگی که سوار کار خوبی بود را تار ومار کردی)

روسم سیه خورشه زَنگی شای تَرْزین سُوار وِه شُو وسپاسانش کَردی تارُ ومار

(شبانه سپاه خورشه زنگی که سوار کار خوبی بود را تار ومار کردی)

لَسَرْ تا وَه پا سیا بَرْگِمِهْ (سر تا پا سیاه پوشیدم)

لَسَرْ تا وَه پا سیا بَرْگِمِهْ(سر تا پا سیاه پوشیدم)

بی دوس قِرْچَهْ قِرْچْ ریشِیْ جَرْگُمِهْ

(در فراق دوست ریشه دلم در حال سوختن است)

لَهْ تاوِ دوریتْ دِل بی قَرا ره ن(دلم به خاطر دوریت بیقراراست)

بینایی دیدِ م جَهْ خَفَهْ تْ تارِه ن(از غم دوریت چشمانم تار شده است)

بینایی دیدِ م جَهْ خَفَهْ تْ تارِه ن(از غم دوریت چشمانم تار شده است)

روسَم وَه فدای رَخْشِ گُلْگونِتْ(رستم فدای رخش گلگونت شوم )

سرم و سر گرد تیر پر خونت روسم

ایرانی تَه نیا وه توش هَن اومید(ایرانی فقط به تو امید دارد )

رای ئومیدشان مه که نا ئومید(امیدشان را نا امید نکن )

روسم روسم

فدای نامت روسم

فدای نامت روسم

شاهنامه خوانی کردی شهرام ناظری آلبوم آواز اساطیر

متن ترانه فغان مجنون پژار

ده رمانِ زامان، دَرده گه یْ کاریم

( درمان دردهای زخم کاریم )

هامْ رازِ نالَه یْ ، شُوان بی داریم

(همراز ناله شبهای بیداریم )

راحَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم

(آرامش جان محنت بار من)

مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم

( تسکین دل پر ز خار من)

آیْ را حَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم

(آرامش جان محنت بار من)

مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم

(تسکین دل پر ز خار من)

کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی

(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)

خیال دُ وِیْ تُاو نیشْتَنِ وَ جَرْگَم

(فکر و خیال تو ناگهانی بر دل من نشست)

وَه دوریتْ قَسَمْ، رازیمُ وَ مَرْگَم

(به دوریت قسم به مردنم راضیم)

هی چه مانمَ رﻳﮊاوْ، روخسارَم زرْدَه ن له داخِ یارانْ پیرانِمُ کَردَنْ

(چشمانم مانند ریجاب است (نام رودی در یکی از

مناطق کرمانشاه) رخسارم زرد است غم یاران پیرم کرده است)

آیْ شَرطِه مْ شَرطیوَنْ، مَجْنونْ شَرط کَردَ

(عهد من همان عهدیست که مجنون بسته)

لِیْلِی مِن تونی تا وِ رویِ مَردَنْ

(لیلی من تو هستی تا زمان مردن)

کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی

(کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)

 خریداران این کتاب دیگر چه خریدند

مشاهده همه

 دیگر کتاب های نویسنده : فردوسی

مشاهده همه
دیدگاه ها

دیدگاه کاربران در مورد

بهترین نویسندگان زن ایران

من ربات نیستم *در حال بارگیری کپچا پلاس ...

کتاب صوتی شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی با صدای اساتید ایران

شاهنامه فردوسی

شاهنامه فردوسی یادگاری ماندگار و جاودان از حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از بزرگ‌ترین حماسه‌های جهان، مهم‌ ترین مکتوب اندیشهٔ سیاسی ایران‌شهری در دورهٔ اسلامی، اثر حماسی زبان پارسی و حماسهٔ ملی ایرانیان و نیز بزرگترین سند هویت ایشان است، چنان که ضیاءالدین ابن اثیر آن را قرآن ایرانیان خوانده‌است. شاهنامه فردوسی اثری است منظوم در حدود پنجاه‌هزار بیت در بحر متقارب مثمن محذوف (یا مقصور) (فعولن فعولن فعولن فعل (فعول) که سرایش آن حدود سی‌سال به طول انجامید. فردوسی خود در این باره می‌گوید: من این نامه فرخ …

مشاهده نقد و بررسی این کتاب 1569 بازدید بدون دیدگاه