کتاب صوتی غرش طوفان اثر الکساندر دوما
کتاب صوتی غرش طوفان، یکی از شاهکارهای مسلم الکساندر دوما، نویسندهی پرآوازهی ادبیات کلاسیک فرانسه است.
در این اثرِ سریالی مخاطب داستانی شگفتانگیز خواهید بود که عمدهی حوادث آن در دربار لوئی شانزدهم، واپسین پادشاه فرانسه، رخ میدهند.
کتاب صوتی غرش طوفان ، رمانی مفصل و حجیم است که به قلم زندهیاد ذبیح الله منصوری به زبان فارسی ترجمه شدهاست.
علاقهمندان به ادبیات فرانسه، دوستداران آثار کلاسیک و طرفداران داستانهای تاریخی، سه گروه از خوانندگان کتاب صوتی غرش طوفان از الکساندر دوما خواهند بود.
درباره کتاب صوتی غرش طوفان
کتاب صوتی غرش طوفان ، از بسیاری جهات، دنبالهی کتاب «ژوزف بالسامو» به شمار میرود.
الکساندر دوما ، نویسندهی بزرگ و پرطرفدار ادبیات کلاسیک فرانسه در این اثر به شرح و توضیح وقایع گوناگونی پرداخته که به انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 منتهی شدند.
فهم دقیق بسیاری از اشارات رمان غرش طوفان و همراهی با روایتِ آن، مستلزم برخورداری از اطلاعاتی ولو اندک در باب تاریخ فرانسه در برههی منتهی به انقلاب است.
انقلاب کبیر فرانسه را یکی از نقاط عطف در تاریخ اروپای نوین قلمداد می کنند.
این انقلابِ ضدسلطنتی، در شب 14 ژوئیهی سال 1789، با فتح قلعه ی باستیل به دست انقلابیون، به پیروزی رسید.
شعار اصلی انقلابیون فرانسوی، «آزادی، برابری و برادری» بود.
انقلاب کبیر، به گواه اغلب مورخین بزرگ، در واکنش به ظلم و ستمِ فزایندهای به وقوع پیوست که از سوی اشراف و خاندان سلطنتی به مردم فرانسه تحمیل میشد.
فرانسه در سالهای منتهی به انقلاب بحرانهای اقتصادی حادی را پشت سر میگذاشت.
به نحوی که گروههای بیشماری از مردم در تأمین مایحتاج روزانهی زندگی خود نیز با دشواری مواجه بودند.
در چنین شرایطی، اشراف فرانسه، بیاعتنا به وضعیت اسفبار مردم، هرچه بیشتر در فساد و تجمل غرق گشته، و از طبقهی عوام فاصله میگرفتند.
انقلاب کبیر فرانسه، نخستین خیزش مردمی گسترده علیه سلطنت مطلقه در اروپا بود.
این انقلاب، به نوعی بعدها به خشونتی غیرقابل توجیه گرایید و جنایات بسیاری را سبب شد.
اما به سبب آرمانهای نیکو و مساواتطلبانهای که بر آنها بنا گشته بود، مورد تحسین و توجه بسیاری از فیلسوفان و متفکران آزاداندیش جهان، از جمله ایمانوئل کانت و گئورگ ویلهلم فریدریش هگل، قرار گرفت.
در این میان، بسیاری از داستاننویسان بزرگ سدههای هجدهم و نوزدهم نیز، به این واقعهی مهم تاریخی توجه نشان داده و سعی در به تصویر کشیدن آن در آثار خویش نمودند.
رمان داستان دو شهر، اثر جاودان چارلز دیکنز، یکی از بهترین آثار داستانی دربارهی انقلاب فرانسه است.
همچنین کتاب صوتی غرش طوفان ، اثر درخشان الکساندر دوما نیز مستثنی نیست.
دوما در رمان غرش طوفان، نه به خود انقلاب فرانسه، بلکه به زمینههای به وقوع پیوستن آن پرداخته است.
نقطهی ثقل روایت در کتاب غرش طوفان، یک ماجرای رسواییبرانگیز واقعی است که از آن به عنوان قضیهی «گردنبند ملکه» یاد میکنند.
در مرکز این ماجرا، ملکه ماری آنتوآنت، همسر لوئی شانزدهم، قرار دارد، که مطابق روایات، برای به چنگ آوردن گنجینهای گرانبها از پیرایههای زینتی، مرتکب کلاهبرداریای آشکار شد و اینچنین، آبروی خاندان سلطنتی را به بازی گرفت.
کتاب صوتی غرش طوفان ، از چهار کتابِ «گردنبند ملکه»، «آنژ پیتو»، «کنتس دو شارنی» و «شوالیه دو مزون روژ» تشکیل شدهاست.
کتاب غرش طوفان، همچون اغلب آثار الکساندر دوما، الهامبخش خلق آثار اقتباسی گوناگونی در دو حیطهی تئاتر و سینما شد.
فیلم سینمایی گردنبند ملکه، ساختهی تونی لکائین، فیلم سینمایی «گردنبند ملکه»، ساختهی مارسل لربیه و فیلم صامت «گردنبند ملکه»،ساختهی لوئی فویاد، مثال هایی در این زمینه هستند.
دانلود کتاب صوتی مجموعه ده جلدی رمان سه تفنگداراز دوما (پدر)
دانلود کتاب صوتی ملکه مارگو اثر دوما (پدر)
کتاب صوتی مادام کاملیا نوشته دوما (پسر)
از متن کتاب صوتی غرش طوفان
روز دیگر، ژان دو لاموت از سه ساعت بعد از ظهر، باز خود را برای پذیرفتن کاردینال آماده کرد و با دقت خود را آراست و مثل روز قبل کتاب به دست روی صندلی راحتی نشست.
آن روز ساعت هفت بعد از ظهر کالسکهای مقابل منزل دو لاموت توقف کرد و مردی از آن فرودآمد و ژان دو لاموت که به سرعت خود را به پنجره رسانید احساس کرد آن مرد باید خود کاردینال دو روهان باشد.
چند لحظه بعد، زنگ آپارتمان او در طبقۀ سوم به صدا درآمد.
قلب دو لاموت طوری میزد که اگر کسی آن جا بود صدای ضربان قلب او را میشنید و زن جوان به خود نهیب زد که ساکت باش.
و برایاینکه اضطراب خود را فروبنشاند روی صندلی راحتی تقریباً دراز کشید تا اینکه پیرزن خدمتکار وارد شد و گفت:
مردی که پریروز نامهای نوشته و بهوسیلۀ نوکر خود فرستادهبود آمدهاست.
ژان گفت: او را داخل کنید.
چند لحظۀ دیگر مردی که لباسی از مخمل و ابریشم در بر داشت و خیلی باشکوه به نظر میرسید وارد اتاق گردید و مثل این بود که آن آپارتمان برای هیکل و مقام او خیلی کوچک میباشد.
ژان منتظر بود که آن مرد بهمحض اینکه وارد میشود خود را معرفی نماید،
ولی کاردینال خود را معرفی نکرد و نخواست که ژان او را بشناسد و لذا ژان مانند کسی که از امثال کاردینال زیاد دیده و چشم و گوش او پر شده با لحنی تقریباً آمرانه گفت:
آقا، شما که هستید و من با که افتخار آشنایی و صحبت را دارم؟
این لحن که برای کاردینال غیرمنتظره بود او را واداشت که خویش را معرفی نماید و لذا گفت:
من کاردینال دو روهان هستم.
درباره الکساندر دوما نویسنده کتاب غرش طوفان
الکساندر دوما (Alexandre Dumas)، ملقب به سلطان پاریس، یکی از بهترین و محبوب ترین مقاله نویسان و رمان نویسان تاریخ خود و یکی از مشهورترین نویسندگان فرانسوی، از نوابغ بیتکرار عرصهی ادبیات روایی بود.
دوما به سال 1802 دیده به جهان گشود و در سال 1870 روی در نقاب خاک کشید.
شهرت دوما (پدر)مرهون رمانهای سریالی اوست. آثاری درخشان که اغلب بر پایهی موضوعات تاریخی استوارند.
بیشتر آثار الکساندر دوما رنگوبویی ماجراجویانه، و داستانی پرکشش و هیجانانگیز دارند.
به نحوی که زمین گذاشتن آنها پس از آغاز مطالعهشان بسیار دشوار به نظر میرسد.
الکساندر دوما با آثار داستانی خویش بر بسیاری از نویسندگان پس از خود تأثیر گذاشت.
امروزه اغلب سخنشناسان بر این باورند که کتابهای الکساندر دوما نقطهی عطفی مهم را در تاریخ ادبیات داستانی رقم زدهاند.
در مدت زندگی خودش مشغول نوشتن رمانهای جذاب و عجیبی بود و توانست به یکی از مشهورترین و خبرهترین رمان نویسان جهان تبدیل شود.
الکساندر دوما به عنوان یک رماننویس، نمایشنامه نویس و خبرنگار جهانی در بین تمام مردم دنیا شناختهشدهاست.
و کمتر کسی است که از آثار او هیچ چیز نداند.
او در پاریس به دنیا آمد.پدرش در ارتش ناپلئون ژنرال بود و همین موضوع باعث شد تا آنها طعم فقر و بیچارگی را تجربه کنند.
در زمان کوتاهی پس از اینکه الکساندر به دنیا آمد خانواده تمام ثروت و دارایی خود را از دست دادند.
و به همین دلیل شک بزرگی که به ژنرال وارد شد، مرگ او فرا رسید و از دنیا رفت.
در همان زمان الکساندر کودک بود و به همراه مادرش به تنهایی زندگی می کرد.
مادرش تمام تلاش خود را کرد تا بتواند بهترین زندگی را برای الکساندر فراهم کند تا بتواند او را به اوج خوشبختی برساند و بهترین امکانات را در اختیار او قرار دهد تا بتواند در هر رشته و زمینه ای که می خواهد تحصیل کند.
دوران کودکی الکساندر به سختی سپری شد اما آنها هنوز امید خود را از دست ندادهبودند و هر لحظه امید الکساندر برای رسیدن به برترین آنها بیشتر و بیشتر می شد.
پس از اینکه الکساندر 20 ساله شد در پاریس مشغول به کار شد.
او زمانی که کار خود را شروع کرد توانست بهترین مقالهها و داستانها را بنویسد و بهترین نمایشنامهها و تئاترها را بازی کند به طوری که محبوبیت خود را در بین مردم افزایش دهد.
در همان زمان نوشتن رمان را آغاز کرد و توانست پیشرفت خوبی داشته باشد.
در ادامه به نمونهای از کتابهای نوشته شده او اشاره خواهیمکرد.
رمان های الکساندر دوما
- سه تفنگدار
- ژوزف بالسامو
- گردنبند ملکه (غرش طوفان)، ادامهٔ داستان ژوزف بالسامو
- آنژ پیتو ادامهٔ گردنبند ملکه (غرش طوفان)
- کنتس دو شارنی ادامهٔ آنژ پیتو
- شوالیهٔ خانهٔ سرخ، ادامهٔ کنتس دوشارنی
- ملکه مارگو ، که با نام مارگاریت دوالوا یا مارگاریت از والوا نیز به چاپ رسیدهاست.
- تبعیدشدگان
- آمائوری
- توطئه کنندگان
- دختر نایب السلطنه
- لوئی چهاردهم و عصرش
- فندق شکن
- دو برادر کورزیکایی
- کنت مونت-کریستو
- جنگ زنان داستان زندگی سرباز اهل گاسکونی، بارون دکانوی
- بانوی رنگ پریده
- لاله سیاه
- اولمپ دکلیو که در ایران با نام مادام اولمپ به چاپ رسیدهاست.
- کاترین بلام
- موهیکانیهای پاریس
- رهبر گرگها
- آخرین خریدار یا گرگ خاکستری
- لاسن فلیس
- ابوالهول سرخ یا ریشلیو و رقیبانش این کتاب در ایران با نام عشق صدراعظم به چاپ رسیدهاست.
- رابین هود، شاهزاده دزدان