زندگی و آثار ابوریحان بیرونی

علاقه مندی
ارسال به...
3 رای
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
5,00/5
Loading...
زندگی و آثار ابوریحان بیرونی
سلام صدا 5552بازدید , , , , 9 تیر 1399 بدون دیدگاه

ابوریحان بیرونی ( 362- 440 هجری قمری) مولف کتاب های ماللهند و آثارالباقیه دانشمند و فیلسوف ایرانی ؛ متولد شهر بیرون از توابع خوارزم

زندگی ابوریحان بیرونی

ابوریحان بیرونی با نام کامل ابوریحان محمد بن احمد بیرونی یکی از دانشمندان مشهور ایران و جهان در علم ریاضیات، نجوم و مهندسی در 12 ذالحجهُ 362 هجری در شهر بیرونی Beruni (در جمهوری خودمختار کاراکالپاکستان Republic of Karakalpakstan در ازبكستان کنونی ) به دنیا آمده و در سال440 هجری در غزنه ( غزنه كنونی در افغانستان ) وفات یافت.

ابو ریحان بیرونی در خوارزم، منطقه ای كه در مجاورت دریا ی آرال قرار دارد، به دنیا آمد. كاث و جورجانیه دو شهر بزرگ این منطقه به شمار می رفتند.

بیرونی در منطقه ای نزدیكی شهر كاث kath به دنیا آمد و نام شهری كه در آن متولد شد را به افتخار او ، بیرونی نام نهادند.

او در هر دو شهر كاث و جورجانیه زندگی كرد و پرورش یافت ومطالعه و تحصیل علم را درحالی كه خیلی جوان بود تحت نظر ریاضی دان و ستاره شناس مشهوری به نام ابو نصر منصور آغاز نمود.

بی تردید بیرونی از سن 17 سالگی به انجام فعالیتهای علمی مهم و ویژه ای پرداخت و در سال 379 هـ ق با مشاهده بیشترین ارتفاع خورشید ،عرض جغرافیایی شهر كاث را محاسبه كرد .

فعالیتهای دیگری كه بیرونی به عنوان یك مرد جوان و كم تجربه انجام داد، بیشتر نظری بود. قبل از سال 384 ( وقتی كه 22 ساله بود) چندین اثركوتاه ازخود برجای گذاشت .

یكی ازآثارموجود او تحت عنوان نقشه كشیCartography اثری است كه در آن به بررسی نقشه های جغرافیایی پرداخته است.

در این اثر , او علاوه بر این كه نقشه نیم كره را روی صفحه سطح ترسیم كرده است، نشان داده كه تا سن 22 سالگی بسیار مطالعه داشته, چرا كه او مجموعه كاملی از نقشه هایی كه دیگران رسم كرده اند را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و موارد مربوط به آنها را دراین رساله مورد بحث قرار داده است .

زندگی نسبتا ْ آرام بیرونی تا این مرحله ، پایان غیرمنتظره ای به همراه داشت.

دوران و زمانه ابوریحان بیرونی

در اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پنجم در عالم اسلام شورش عظیمی بر پا شد و در منطقه ای كه بیرونی در آن زندگی می كرد، جنگ های داخلی در حال وقوع بود.

در این زمان خوارزم بخشی از فرمانروایی سامانیان و بخارا مركز آن به شمار می رفت.

حكومت زیاریان با پایتختش در گرگان در كنار دریای خزر از دیگر حكومت های این منطقه بود.

از طرف غرب، خاندان آل بویه بر سراسر ناحیه بین دریای خزر و خلیج فارس و همچنین بین النهرین حكومت می كرد.

سلسله پادشاهی دیگری كه به سرعت طلوع كرد، سلسله غزنویان بود كه پایتخت شان را شهر غزنه در افغانستان اختیار كردند. این حكومت نقش مهمی را در زندگی بیرونی ایفا كرد .

بنو عراق (خاندان خوارزمشاهیان عراق) از جمله فرمانروایان منطقه خوارزم بود و ابو نصر منصور ـ استاد بیرونی ـ یكی از امیران آن خاندان به شمار می رفت.

در سال 384 ه. ق حكومت بنو عراق با یك قیام سرنگون شد. بیرونی به هنگام شروع جنگ داخلی از آن منطقه گریخت اما اینكه برای استاد بیرونی ـ ابو نصر منصور ـ چه اتفاقی افتاد، معلوم نیست.

بعد ها، بیرونی در مورد این وقایع نوشت:

بعد از اینكه چند سال در آن منطقه به سختی زندگی كردم، با اجازه حاكم وقت به زادگاه خودبازگشتم اما مرا وادار به انجام امور مادی و دنیوی كردند كه موجب حسادت ورزیدن ابلهان گردید اما خردمندان از این امر متاسف شدند.

دقیقا معلوم نیست كه بیرونی به هنگام گریختن از خوارزم به كجا رفت. او باید به شهر ری رفته باشد و بدون تردید مدتی را در شهر ری زندگی كرده است. بر اساس نوشته هایش ،او هیچ پشتیبانی نداشت و با فقر و تنگدستی در شهر ری زندگی می كرد.

خجندی ستاره شناسی بود كه با دستگاه بسیار بزرگی كار می كرد. او خودش این دستگاه را ساخته و آن را روی كوهی بالا تر از شهر ری قرار داده بود تا بدینوسیله عبور نصف النهاری خورشید را نزدیك انقلابین مشاهده كند.

او در روزهای 4 و 5 جمادی الاول سال 384 انقلاب تابستانی را مشاهده كرد و در روزهای 8 و 9 ذیقعده سال 384 شاهد انقلاب زمستانی بود و بدین ترتیب او توانست مایل بودن دایرهْ البروج و همچنین عرض جغرافیایی شهر ری را محاسبه كند اما هیچ یك از این دو محاسبه دقیق نبود.

خجندی در مورد مشاهداتش و همچنین دستگاه ذات السُدس sextant دستگاه سنجش ارتفاع خورشید و ستارگان  با بیرونی به بحث و بررسی می پرداخته . پس از آن بیرونی در مورد مشاهدات خجندی در كتاب  تحدید النهایات الاماكن  Tahdid  خود گزارشی نوشت و ادعا كرد كه در طول مشاهدات خجندی، دیافراگم دستگاه ذات السُدس بدلیل وزن دستگاه 9 اینچ تنظیم شده است.

بیرونی تقریبا علت خطاهای خجندی را دقیق و درست تشخیص می داد. از آنجایی كه خجندی در سال 389 از دنیا رفت می توان به این نتیجه رسید كه بیرونی سالهای بین 384 تا 386 را در شهر ری سپری كرده است.

او همچنین باید مدتی از این زمان را در گیلان كه دریای خزر آن را از شمال احاطه كرده است، زندگی كرده باشد چرا كه حدودا در همین زمان كتابی را به حاكم گیلان, ابن رستم تقدیم كرده است. ابن رستم با حكومت زیار در ارتباط بود .

تاریخهای معینی را در زندگی ابوریحان بیرونی با اطمینان می دانیم چرا كه او در آثارش وقایع نجومی را شرح داده است و بدین ترتیب این امكان را به ما می دهد تا زمانها و مكانهای دقیق را تعیین كنیم.

شرح و توصیف او از ماه گرفتگی روز 13 جمادی الاول سال 387 كه او در كاث شاهد آن بوده است نشان می دهد كه او تا آن زمان به كشور خود باز گشته بوده است.

این ماه گرفتگی در بغداد نیز قابل رویت بود و بیرونی ترتیبی داد كه به همراه ابووفا بوزجانی در بغداد شاهد این رویداد گردند.

مقایسه زمانها آنها را قادر كرد تا تفاوت طول جغرافیایی بین دو شهر را محاسبه كنند. بر این امر نیز واقفیم كه در طول این مدت بیرونی بسیار زیاد نقل مكان می كرده است چرا كه تا سال 389 او در گرگان بوده و قابوس ـ حاكم حكومت زیار ـ از او حمایت می كرد .

زندگی و آثار ابوریحان بیرونی كتاب آثارالباقیهِ Chronology
کتاب آثارالباقیه ابوریحان بیرونی

او تقریبا در سال 389 كتاب آثارالباقیه Chronology خود را به قابوس تقدیم كرد و در روزهای 13 ربیع الثانی سال 393 و همچنین 12 شوال سال 393 به هنگام ماه گرفتگی در گرگان بوده است.

شایان ذكر است كه ابوریحان بیرونی در كتاب آثارالباقیه  خود به هفت اثر قبلی اش اشاره كرده است:

  • یك كتاب در مورد دستگاه اعشاری
  • كتابی در مورد اسطرلاب
  • یك كتاب در مورد مشاهدات نجومی
  • سه كتاب در مورد اخترگویی
  • نهایتا دو كتاب در مورد تاریخ .

تا 12 شعبان سال 394 بیرونی به وطن خود باز گشته, چرا كه در آن روز شاهد ماه گرفتگی دیگری در جورجانیه بوده است.

علی بن مامون فرمانروای خوارزم به شمار می رفت و تا زمانی بر این مقام بود كه برادرش ابوعباس مامون به عنوان حاكم، جانشین وی شد.

این دو برادر با دو خواهر محمود كه فرمانروای حكومت قدرتمند غزنه بود، ازدواج كردند. بدین ترتیب، عاقبت سلسله پادشاهی ابو عباس مامون تحت كنترل فرمانروایان حكومت غزنه قرار گرفت.

علی بن مامون و ابو عباس مامون هر دو حامی علم بودند و از تعدادی از دانشمندان عالی رتبه و نخبه در دستگاه حكومتی خود حمایت می كردند.

ابو عباس مامون تا سال 394 فرمانروایی می كرد و از آثار علمی بیرونی بسیار حمایت می نمود. نه تنها بیرونی، بلكه ابو نصر منصور ـ استاد سابق بیرونی ـ نیز در این دستگاه حكومتی كار می كرد. بدین ترتیب به هر دو این امكان داده شد تا دوباره با یكدیگر همكاری كنند.

بیرونی توانست با حمایت ابو عباس مامون در جورجانیه دستگاهی بسازد كه بوسیله آن عبور نصف النهاری خورشیدی را مشاهده كند . او از 28 ذالحجه سال 406 تا 4 رجب سال 407 با این دستگاه 15 مشاهده به انجام رساند.

جنگهای آن منطقه در فعالیتهای علمی بیرونی و ابو نصر منصور وقفه ایجاد كرد و باعث شد عاقبت آن دو خوارزم را تقریبا در سال 407 ترك كنند.

محمود نفوذ خود را درغزنه بیشتر می كرد و در سال 404 از ابو عباس مامون خواست تا خطبه نماز جمعه را به نام او بخوانند.

این مطلب را هم ببینید
دیدگاه فلسفی و زندگی نامه ژان ژاک روسو

این خواسته او نشان می داد كه خواستار پایان بخشیدن به حكومت مامون است و تلاش می كرد تا كنترل آن منطقه را بدست آورد. بعد از اینكه مامون تقریبا با درخواست محمود موافقت كرد، توسط سپاه خود به قتل رسید چرا كه آنها این عمل او را خیانت تلقی كردند.

پس از آن، محمود سپاه خود را به آن منطقه برد و در روز 5 صفر سال 408 كنترل كاث را بدست گرفت. به این ترتیب، بیرونی و ابو نصر منصور به عنوان اسیرهای محمود فاتح وظایف را به وی واگذار كردند.

نوشته های بیرونی مدركی است كه نشان می دهد او یك دوره غیر عادی و عجیبی را در زندگی پشت سر گذاشته و درد و رنج زیادی را متحمل شده است. اما ظاهراً محمود نیز بخاطر برخی از فعالیتهای علمی اش از او حمایت كرده است.

گزارشات مربوط به ظلم كردن محمود به بیرونی علی رغم حمایتی كه بیرونی از طرف وی دریافت می كرد، مستند است.

از شرح و توصیف وقایع نجومی كه بیرونی به ثبت رسانده است می توان برخی از زمانها و مكانها را در این دوره تعیین كرد.

در روز 30 جمادی الاول سال 409 او در كابل بوده و علی رغم نداشتن هیچ ابزاری برای مشاهداتش، قادر بود باز هم مشاهداتی به انجام برساند به این ترتیب كه او با ابزاری كه در اختیار داشت، خلاقیت به خرج داد و دستگاهی ساخت كه به وسیله آن بتواند مشاهدات خود را دنبال نماید .

در روز 29 ذیقعده سال 409 او در لامقان كه در شمال كابل واقع شده است، شاهد یك خورشید گرفتگی بود.

ابوریحان بیرونی اینگونه نوشته است:

به هنگام طلوع خورشید دیدیم كه تقریبا بر یك سوم خورشید سایه انداخته شد تا اینكه خورشیدگرفتگی كامل شد.

در طول سالهای 408 تا 410 در حالی كه بیرونی تحت حمایت محمود به سر می برد، در شهر غزنه مشاهداتی به انجام رسانید و بدین ترتیب توانست به طور دقیق عرض جغرافیایی آنجا را تعیین كند.

در روز 14 جمادی الاول سال 410 بیرونی در شهر غزنه شاهد یك ماه گرفتگی بود.

ابوریحان بیرونی و محمود غزنوی

ارتباط مابین ابوریحان بیرونی و محمود غزنوی نیز جالب است. احتمالا بیرونی بنا به ضرورت در دست محمود اسیر به شمار می رفت و برای ترك آن منطقه نیز اختیاری از خود نداشت.

با این وجود، رفتن نظامیان محمود به هند نشان می دهد كه بیرونی را به آن كشور بردند. شواهد كمی وجود دارد كه نشان می دهد بیرونی در هند بهره بیشتری می برده است.

بیرونی آرزو می كرد محمود رفتار بهتری با او داشته باشد اما بدون شك فعالیتهای علمی بیرونی مفید واقع می شد.

حدودا از سال 412 سپاه محمود موفق شد كنترل بخشهای شمالی كشور هند را بدست آورد و در سال 416 سپاه او به اقیانوس هند راه پیدا كرد.

ابوریحان بیرونی ظاهرا در بخشهای شمالی هند به سر برده است. تعداد بازدیدهای او معلوم نیست اما مشاهداتش او را قادر ساخت تا عرض جغرافیایی یازده شهر در اطراف پنجاب و شهرهای هم مرز با كشمیر را تعیین كند.

دیدگاه فلسفی ابوریحان بیرونی

ابوریحان دقت و اصابت نظر خود را در واقع مدیون مطالعات فلسفی خویش است. گرچه از نوشته های فلسفی او چیزی باقی نمانده است. اما شکی نیست که بیرونی فلسفه را نيك آموخته و با اصطلاحات و تفکر فلاسفه آشنا بوده است.

او بخصوص با فلاسفه مخالف مکتب مشائی مانند محمد بن زکریای رازی، آشنایی کامل دارد و به قول خودش چهل سال در جستجوی «سر الاسرار» رازی گذرانیده است تا بالاخره نسخه ای از آن را به دست آورده و مورد مطالعه قرار داده و رساله ای هم در اشتباهات آن نوشته است

بیرونی در فلسفه پیرو روش متعارف عهد خویش، یعنی آن روش که به وسیله و حکمت به اصول دینی کاملا مقید و از کندی و فارابی و نظایر آنان بنیان نهاده شده بود نیست، بلکه به عقاید خاص و روش جداگانه و شكوك و ایرادات خود بر ارسطو و پیروان او ممتاز است.

او در عین حال که برای ارسطو کمال احترام را قائل بود، وی را بر کنار از خطا و لغزش نمی دانست و به آن دسته از پیروانش که معلم اول را از خطا و لغزش برکنار میدانستند حمله میکرد

بیرونی میگفت

اینان با این عمل خود از مقام علمی ارسطو کاسته اند

عیب این اشخاص اغراق در احترام به آرای ارسطو است. آنان فکر میکنند که امکان ندارد اشتباهی در نظریات او رخ داده باشد.

گرچه آنها میدانند که او فقط تا حدی که از استعداد و عهده او بر می آمد، به تدوین نظریات خود پرداخت و هیچ گاه ادعا نکرد که خداوند او را از خطا محفوظ داشته و از اشتباه مصون بوده است.

انتقاد بیرونی از ارسطو در زمینه های جهانشناسی و نیز طبیعیات است و مربوط به مسائلی است که از اصول فلسفه مشائی محسوب میشود.

این انتقادات که یکی از شدیدترین انتقاداتی است که از فلسفه مشائی شده است در نامه هایی که ابوریحان به فارسی به ابن سینا نوشته است و هنوز در دست است آمده است.

ابوریحان با وجود توجه شدید به علم عهد خویش، به اصول دینی کاملا مقید و از تجلیات روح اسلامی از هر جهت برخوردار بود.

در حقیقت هدف او از پرداختن به علوم، آشکار ساختن حقایق دینی و انطباق بین علم و دین بود.

در نظر بیرونی مطالعه در باره خلقت برای انسان امری طبیعی است و عقل انسانی از آنجا که انعکاس ذهنی عقل جهانی است، طبيعة کثرت را به وحدت و محدود را به بینهایت می پیوندد، و از این رو ، فعالیت های ذهنی انسان مقدس هستند، و علوم از آن جهت که قلمرو وجود را با اصل و مبدأ هستی متحد می سازند ما را در شناخت باریتعالى كمك می کنند.

مخصوصا مشاهده پدیده های جهان طبیعت که آیات عالم غیب هستند و دقت در قوای طبیعی که کاشف از نیروی مدیری است که اداره نظم و حرکت عالم را بر عهده دارد.

آثار ابوریحان بیرونی

تعداد كلی آثار ابوریحان بیرونی در طول زندگی اش تحسین برانگیز است.

ادوارد استوارت کندی Edward Stewart Kennedy دانشمند تاریخِ علم و از نویسندگان تاریخ ایران کمبریج در کتاب فرهنگ کامل زندگینامه علمی Dictionary of Scientific Biography در باره ابوریحان بیرونی می نویسد

بیرونی حدودا 146 اثر از خود بر جای گذاشته است كه هر كدام مجموعا شامل 13000 صفحه می باشد (هر صفحه همانند صفحات چاپی كتابهای جدید است). برخی از اثار بیرونی را قبلا ذكر كردیم اما آثار وی در حقیقت تمام علم زمانه اش را در بر می گیرد .

كندی نوشته است:

بیرونی به مطالعه پدیده های قابل مشاهده در طبیعت و همچنین در وجود انسان گرایش بسیاری داشت. در بین علوم مختلف، علاقمند به آنالیز ریاضی بود و در این زمینه استعداد زیادی داشت.

پیشتر به مشاهدات نجومی بیرونی بسیار اشاره كردیم. بیرونی در مقایسه با بطلمیوس در مورد خطاها نظر مساعدتری داشت.

ابوریحان بیرونی می نویسد :

بطلمیوس بر این عقیده بود كه از میان مشاهداتش، معتبرترین را بر گزیند ( یعنی مشاهداتی را انتخاب كند كه با نظریاتش هماهنگ است ) و به خوانندگان آثارش در مورد كنار گذاشتن و نادیده گرفتن آندسته از مشاهداتش كه انتخاب نشدند، چیزی نگوید.

از طرف دیگر، بیرونی خطاهای مشاهداتش را از نظر علمی بیشتر مورد بررسی قرار می داد وهنگامیكه برخی از آنها را به عنوان مشاهداتی كه دقیق تر بودند، انتخاب می كرد، دیگر مشاهداتی را كه دارای خطا بودند و كنار گذاشته می شدند را نیز ارایه می داد.

او همچنین نسبت به خطاهای محاسباتش حساسیت نشان می داد و همیشه سعی می كرد تا كمیتهایی را مشاهده كند كه برای رسیدن به جواب به كمترین دستكاری نیاز دارد .

سایه ها Shadows  یكی از مهمترین آثار بیرونی است كه حدودا در سال 411 نوشته شده است . روزنفلد به طور مفصل در مورد این اثر بیرونی نوشته است.

کتاب ماللهند ابوریحان بیرونی

ابوریحان بیرونی معروف ترین اثرش را تحت عنوان  ماللهند (India) زمانی ارایه داد كه در ان كشور به سر می برد. او این كتاب را در نتیجه مطالعات كامل خود نوشت .

ماللهند (India)
کتاب ماللهند اثر ارجمند ابوریحان بیرونی

 

ماللهند India ابوریحان بیرونی كتاب حجیم و برجسته ای است كه بسیاری از ابعاد مختلف این كشور را در بر می گیرد .

بیرونی در این كتاب به شرح و توصیف دین و فلسفه هند ، نظام طبقاتی ( طبقه اجتماعی موروثی در هند ) و آداب و رسوم ازدواج در هند پرداخته است .

او همچنین قبل از اینكه وضعیت جغرافیایی این كشور را مورد بررسی قرار دهد، دستگاههای نگارش و اعداد هندی ها را مطالعه كرد .

این مطلب را هم ببینید
ابن رشد شاهزاده علم

علاوه بر این، بیرونی در این كتاب به ستاره شناسی، اخترگویی و سالنامه هندی ها اشاره كرده و مواردی را پیرامون این سه موضوع مورد بررسی و تحقیق قرار داده است .

ابوریحان بیرونی ادبیات هند را به زبان اصلی مطالعه نمود و چندین متن را از زبان سنسكریت به زبان عربی ترجمه كرد

او همچنین چندین رساله در مورد ابعاد ویژه ستاره شناسی و ریاضیات هند نوشت كه برای خودش اهمیت خاصی داشت.

او فوق العاده اهل مطالعه بود و در موضوعات: اختر گویی، ستاره شناسی، تاریخ شناسی، جغرافیا، دستور زبان، ریاضیات، پزشكی، فلسفه، دین و مذهب، اوزان و مقیاسات، از ادبیات سنسكریت احاطه داشت.

محمود در سال 420 از دنیا رفت و مسعود ـ پسر بزرگش ـ جانشین او شد. اما این جانشینی زمانی صورت گرفت كه قبل از آن وضعیت سیاسی حادی به وجود آمده بود كه دو پسر محمود سعی می كردند تا از پدرشان به عنوان فرمانروا تبعیت كنند.

ظاهرا بیرونی مطمئن نبود چه كسی جانشین خواهد شد چرا كه او تصمیم گرفته بود كتاب خود را تحت عنوان ماللهند India  كه در آن زمان به چاپ رسید، به كسی تقدیم كند.

بهتر بود كتاب را به كسی تقدیم نكند تا اینكه شخصی را به اشتباه بر گزیند. مسعود نشان داد كه به عنوان فرمانروا بیش از پدرش نسبت به بیرونی لطف دارد و با مهربانی با او رفتار می كند. گر چه بیرونی در زمان فرمانروایی محمود یك اسیر واقعی به شمار می رفت، ظاهرا برای رفتن به هر جایی كه می خواست، كاملا آزاد بود.

کتاب آثارالباقیه

کتاب آثارالباقیه ابوریحان بیرونی
کتاب آثارالباقیه ابوریحان بیرونی

کتاب آثارالباقیه مطالعه تطبیقی تقویم‌های فرهنگ‌ها و تمدن‌های گوناگون، درهم‌بافته با ریاضیات، نجوم، اطلاعات تاریخی، به همراه کاوش در سنن و مذاهب ملت‌های گوناگون است.

بیرونی در این تألیف ارجمند به مقوله‌هایی نظیر گاهشماری و تقویم ملل مختلف، تاریخ ایران و بابل و روم، جشن‌ها و اعیاد ایرانیان و دیگر اقوام، ادیان و آثار مقدس دین یهود، زردشتی، مانوی، صائبی، مزدک و … پرداخته و نظرات ارزشمند عالمانه‌ای در این باره ارائه نموده‌است.

نگارش کتاب آثارالباقیه در سال ۳۹۰ تا ۳۹۱ هجری به پایان رسید و جزو نخستین آثار بیرونی است که تقریباً در بیست سالگی او توسط دربار قابوس در گرگان گردآوری شد.

بخش نخست کتاب آثارالباقیه ۴ قضیۀ هندسی که همۀ آن‌ها به خواص یک خط شکستۀ محاط بر دایره مربوط می‌شود، مطرح شده و سپس بیرونی برای هر قضیه برهان‌هایی از خود و ریاضی‌دانان دیگر ارائه داده است

بخش دوم کتاب، ۴ قضیه هندسی بخش اول کتاب، در حل ۳۰ مسئله مورد استفاده قرار گرفته است

مسائل کتاب آثارالباقیه را می‌توان به دو دستۀ متمایز تقسیم کرد:

بیرونی در اثبات قضایای کتاب از استدلال‌های ریاضیدانانی مانند ارشمیدس، ابوسعید جرجانی، ابن‌هیثم، ابوسعید سجزی، ابوعلی حبوبی، ابونصر عراق، ابوالحسن ابن‌ بامشاد قائنی، ابوجعفر خازن استفاده کرده و مجموعاً ۱۳ استدلال جدید از خود برای حل مسائل آورده است

نسخه‌ای از کتاب آثارالباقیه به خط ابن الکتوبی و متعلق به اوایل سده چهاردهم میلادی در زمان فرمانروایی ایلخانان، اکنون باقی مانده‌است که در کتابخانه دانشگاه ادینبورگ نگاه‌داری شود.

کتاب سایه ها نوشته ابوریحان بیرونی

محتوای کتاب سایه ها نوشته ابوریحان بیرونی شامل موارد زیر است:

اصطلاحات عربی سایه ها و تصویرها، پدیده های جدید و غیر عادی از جمله تصویرها، mnemonics، تاریخچه تانژانت و تابع های متقاطع .

این كتاب به شرح مقاله هایی كه بیرونی در زمینه ریاضیات نوشته است، می پردازد.

این مقاله ها شامل موارد زیر می باشد:

  • حساب نظری و عملی
  • برآیند دسته ها
  • آنالیز تركیبی
  • اعداد گنگ
  • نظریه خارج قسمت
  • تعاریف مفاهیم جبری
  • شیوه های حل معادله های جبری
  • مسایلی كه تنها با خط كش و پرگار حل نمی شدند
  • منحنی های مخروطی
  • فضاسنجی
  • تصویرگنجنگاری
  • مثلثات
  • قانون سینوس در صفحه
  • حل مثلثات كروی.

بیرونی همچنین مقاله هایی در مورد زمین پیمایی و جغرافی ارایه داد.

او شیوه های اندازه گیری زمین و فاصله های روی آن را از طریق مثلث بندی معرفی نمود.

او شعاع زمین را 6339.6 کیلومتر ارزیابی كرد كه این اندازه تا قرن دهم در كشورهای غربی بدست آورده نشده بود.

كتاب قانون مسعودی

كتاب قانون مسعودی Masudic canon
كتاب قانون مسعودی ابوریحان بیرونی

كتاب قانون مسعودی The Masʿūdic Canon نوشته ابوریحان بیرونی شامل جدولی است كه مختصات ششصد مكان را ارایه می دهد و او در مورد همه این مكانها دانش كافی داشت.

البته بیرونی همه آنها را خودش اندازه گیری نكرده است. برخی از آنها را از جدول مشابهی كه خوارزمی عرضه كرده بود، گرفته است.

ابوریحان بیرونی و سایر علوم

بیرونی همچنین در مورد هماهنگی زمان رساله ای نوشته است. او چندین رساله نیز در مورد اسطرلاب نوشته و به شرح و توصیف تقویم ماشینی پرداخته است.

او مشاهدات جالبی در مورد سرعت نور به انجام رساند و اظهار داشت كه سرعت نور در مقایسه با سرعت صوت بسیار زیادتر است. او از كهكشان راه شیری به عنوان ” مجموعه ای از اجزا بیشمار طبیعت ستارگان سحابی ” یاد كرد .

هیدرواستاتیك موضوعی در علم فیزیك است كه بیرونی مورد مطالعه قرار داد و از وزنهای ویژه، اندازه های دقیقی ارایه داد و به شرح نسبتهای بین چگالی طلا، جیوه، سرب، نقره ،برنز، مس، برنج، آهن و قلع پرداخت. او نتایج را به عنوان تركیبی از اعداد به صورت 1/n , n = 2 , 3 , 4 , … 10 نشان داد .

دانشمندان دیگر بسیاری از نظریات بیرونی را در جلسات بحث و گفتگوهایشان مورد بررسی قرار دادند.

ازمدتها پیش، بیرونی با استادش ـ ابو نصر منصور ـ همكاری داشت، هر كدام از آنها از دیگری می خواست تا بخش خاصی از كار را به عهده بگیرد تا بدین ترتیب كار خود را به تایید برساند .

مکاتبات ایوریحان و ابن سینا

ابوریحان بیرونی به طرز ستیزه جویانه ای با ابن سینا در مورد ماهیت نور و گرما مكاتبه می كرد.

18 نامه از ابو علی سینا كه در جواب سوالهایی كه بیرونی مطرح كرده، موجود است. این نامه ها در بر گیرنده موضوعات زیر است: فلسفه ،ستاره شناسی و فیزیك.

نامه های بیرونی و ابوسعید سجزی

ابوریحان بیرونی با ابوسعید سجزی (ستاره شناس سیستانی هم عصر با بیرونی) نیز از طریق نامه در ارتباط بود.

همچنین نامه های نیز كه بیرونی به سجزی نوشته است موجود است.

این نامه ها مداركی را مبنی بر وجود نسخه های مسطح و كروی قانون سینوس در بر دارد. اظهارات بیرونی بر اساس نظریات استادش ـ ابو نصر منصور ـ بوده است .

نهایتا در مورد شخصیت این دانشمند برجسته باید كم سخن گفته شود .در مقایسه با آثار بسیاری از دانشمندان دیگر ،از نوشته ها و كتابهای بیرونی اطلاعات بسیار زیادی بدست آورده می شود . با وجود اینكه كمتر از یك پنجم آثار او باقی مانده است ، به تصویر واضحی از این دانشمند بزرگ دست می یابیم .

او مبتكر بزرگ تئوریهای جدید ،ریاضیات و یا جز آن نبود .تنها مشاهده گر دقیقی بود كه پیشرو روش تجربی به شمار می رفت . او زبان شناس بزرگی بود كه رساله های موجود را می خواند و به وضوح شاهد پیشرفت علم به عنوان بخشی از حوادث بود .او همیشه مراقب بود این حوادث را در جای مناسب خود قرار دهد . مورخین علم به آثار و نوشته های او علاقه وافری داشتند .

علی رغم فعالیتهای زیادی كه در زمینه اختر گویی انجام داد ، ظاهرا اختر گویی را به عنوان علم قبول نداشته است اما از آن به عنوان وسیله ای برای تایید آثار علمی اش استفاده می كرده است .

او نسبت به فرقه های مذهبی مختلف یا نژادهای متفاوت تعصب خاصی نشان نمی داد اما همیشه در برابر اعمال مختلفی كه آنها انجام می دادند ، حرفی برای گفتن داشت.

به عنوان مثال ،عربهایی كه موفق به فتح خوارزم شدند، متون قدیمی را از بین بردند چه گناهی می تواند برای دانشمندی همچون بیرونی كه زندگی را وقف علم و دانش و تاریخ می كند، بدتر از آن باشد ـ بیرونی در دین مسیح مسئله عفو و بخشش را مورد توجه قرار داده است .

ابوریحان بیرونی در كتاب  ماللهند  India نوشته است :

قسم می خورم كه زندگی ام یك فلسفه مهم است اما همه مردمی كه در این دنیا زندگی می كنند، فیلسوف نیستند . . و در حقیقت از وقتیكه كنستانتین فاتح ـ امپراطور روم ـ به دین مسیح روی آورد، شمشیر و شلاق را به كار گرفتند.

بیرونی به آنهایی كه فكر می كرد احمق هستند، كنایه ای زد. این كنایه مبنی بر جوابی بود كه او به مردی مذهبی داد كه به وسیله ای كه او ساخته بود، ایراد گرفته بود. بر روی این وسیله ماههای بیزانسی حكاكی شده بود و زمان عبادت را نشان می داد.

پاسخی كه بیرونی به آن مرد داد، در كتاب سایه ها  Shadows  اینگونه آورده شده است :

بیزانسی ها نیز غذا می خورند. پس شما غذا خوردن آنها را تقلید نكنید.

3 رای
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
5,00/5
Loading...

مقالات و نقدهای مشابه

مشاهده همه

جدیدترین کتاب‌های صوتی

مشاهده همه
دیدگاه ها

لطفا دیدگاهتان را بنویسید

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

من ربات نیستم *در حال بارگیری کپچا پلاس ...