کتاب صوتی تئوری انتخاب اثر ویلیام گلسر
کتاب صوتی تئوری انتخاب ( نظریه ی انتخاب ) اثر دکتر ویلیام گلسراست. این کتاب نتیجه ی تلاش های فراوان تئوری و عملی دکتر گلسر می باشد.
کتاب صوتی تئوری انتخاب نقطه ی اوجی در رشته ی روانشناسی و مشاوره در نظر گرفته می شود.
خلاصه کتاب صوتی تئوری انتخاب
کتاب صوتی تئوری انتخاب یکی از مهم ترین اثر های دکتر ویلیام گلسر به شمار می رود.
دکتر گلسر معتقد است برای درمان ریشه ای مشکلات انسانی باید به اصلاح انتخاب ها و رفتار ها برداخت.
گلسر با استفاده از داروهای شیمیایی موافق نیست و همین کمی او را در دنیای روان بزشکی بحث برانگیز کرده است.
گلاسر نگرش روانشناسی رایج را روانشناسی کنترل بیرونی (External Control Psychology) یا روانشناسی بروننگر مینامد.
نوعی نگاه که به فرد میآموزد ریشه و راهکار مشکلاتش را در بیرون از خود جستجو کند.
او در مقابل اعتقاد دارد تنها با شناخت و تقویت مرکز کنترل درونی است که انسان بر چالش های زندگی مسلط می شود.
بنابر تعاریف بالا گلسر باور دارد در عصر حاضر نیاز به یک نگرش جدید در روانشناسی اساسی و مهم است.
او در این باره نقل می کند :
پیشفرض عملیاتی روانشناسی کنترل بیرونی این است که:
افرادی را که کار اشتباه انجام میدهند، تنبیه کنید، تا آن کاری را که شما فکر میکنید درست است انجام دهند.
سپس به آنها پاداش دهید تا الگوی رفتاری جدید را حفظ و تثبیت کنید.
این پیشفرض غالبِ الگوی ذهنی اکثر افراد روی این کره خاکی است.
در کتاب صوتی تئوری انتخاب (نظریه ی انتخاب) بررسی احساسات و رفتار های انسانی بر اساس دیدگاه کنترل درونی صورت میگیرد.
یعنی گلر در این کتاب منشا چرایی و چگونگی رفتار های انسانی را انتخاب های درونی او در نظر گرفته است.
چهار مفهوم بنیادین در کتاب صوتی تئوری انتخاب
- نیازها
- خواستهها
- دنیای ادراکی
- رفتار
به طور خلاصه در کتاب صوتی تئوری انتخاب این گونه شرح داده می شود که رفتار های انسان در واقع انتخاب های او با منشا درونی برای رفع نیاز هایش هستند.
رفتار هایی که انسان انتخاب میکند تا با آنها نیاز هایش را ارضا کند برای وجودیت او نقش اساسی دارند.
گلر معتقد است که “رفتار” قسمتی از ابراز انسانی است که باید مورد اصلاح قرار بگیرد.
یعنی اگر انسان یاد بگیرد که انتخاب های درونی خود را کنترل کند و در نتیجه بر رفتار های خود آگاه باشد آن وقت مشکلاتش کمتر خواهند شد.
در کتاب صوتی تئوری انتخاب توضیح داده می شود که رفتار ما توسط شش نیاز ژنتیکی هدایت می شود.
شش نیاز اساسی انسان در کتاب صوتی تئوری انتخاب
نیاز به بقا
نیاز های جسمانی و ضروری را در برمیگیرد. مثل نیاز به غذا، تن پوش، امنیت شخصی برای ادامه ی زندگی، آب، هوا، رابطه ی جنسی و ..
نیاز به احساس تعلق
نیاز به احساس تعلق و پیوند عاطفی داشتن با دیگر افراد. احساس تعلق در سه دسته ی تعلق خانوادگی ، تعلق اجتماعی و تعلق شغلی تقسیم می شود.
نیاز به عشق
نیاز به عشق بسیار مشابه نیاز به احساس تعلق است. انسان نیازمند تجربه ی عشق و صمیمیت است. از این رو به دنبال این نیاز ازدواج میکند.
نیاز به آزادی
آزادی نیازی است که انتخاب را برای انسان میسر میکند. مثال :
مهاجرت از جایی به جای دیگر برای ابراز آزادانه خویشتن، یا احساس خودمختاری درونی و باطنی. حتی در شرایطی که عوامل بازدارنده و سخت محیطی اعمال میشود، انسانها میتوانند همچنان آزادی درونی خود را حفظ کنند، به این معنا که آنها میتوانند انتخاب کنند که چگونه به شرایطی که در حال تجربه آن هستند پاسخ بدهند.
بعضی از محرکهای بیرونی (مثل داروها) میتوانند نیاز به آزادی را محدود کنند.
نیاز به قدرت
نیاز به کسب شهرت، ثروت، موفقیت و تاثیر گذاری را شامل میشود.
این نیاز احساس ارزشمندی، اعتماد به نفس و اهمیت به خود را شکل میدهد.
بیشتر در قالب رقابت با افراد دیگر رفع میشود اما توانایی انجام دادن کار ها به صورت موفقیت آمیز هم در رفع این نیاز تاثیر دارد.
نیاز به تفریح
انسان جزو معدود موجوداتی است که آگاهانه به دنبال شادی، تفریح و لذت است.
تفریح در گروه نیاز های اساسی قرار میگیرد چون به نوعی پاداش ژنتیکی در ازای تلاش کردن و آموختن است. در معنای دیگر تفریح و سرگرمی انگیزه ی انسان برای پیشرفت در بخش های دیگر به شمار می آید.
گلسر از وجودیت “جهان با کیفیت” نیز صحبت به میان می آورد.
هرچند که خود گلاسر این موضوع را هرگز تصدیق نکرد اما گفته می شود ایده ی گلاسر از جهان با کیفیت در واقع ایده کهن الگو های یونگی را بازگو می کند.
به طور کلی ناهشیار، بخشی از ذهن است که بدون آگاهی ما، بر روی رفتارمان تاثیر میگذارد و به رفتارها و تجارب فرد سامان میدهند.
در تعریف دنیای با کیفیت گلسر هم ناهشیار از بدو تولد شروع می شود و در طول زندگی نیز همراه انسان می ماند.
اما در این میان الگوهای خانواده، شغل، نظام های اعتقادی (مثل مذهب، ارزش های فرهنگی، سنت و ..) ناخودآگاه بر چارچوب ناهشیار انسان تاثیر میگذارد.
رفتار به تعبیر گلاسر از این چهار جزء تشکیل شده است: عمل، تفکر، احساس و فیزیولوژی.
گلسر پیشنهاد می کند که ما کنترل یا حداقل قدرت انتخاب قابل توجهی بر دو مورد اول داریم.
در مقابل بر دو مورد احساس و فیزیولوژی تسلط کمتری داریم، زیرا آنها عمیقاً ناخودآگاه هستند.
این چهار مؤلفه کاملاً در هم تنیده میشوند، انتخابهایی که در تفکر و عمل خود انجام میدهیم تأثیر زیادی بر احساس و فیزیولوژی ما خواهد گذاشت و برعکس.
گلاسر معتقد است که لذت و شادی به هم مرتبط هستند اما مترادف نیستند.
برای مثال، رابطه جنسی یک لذت است، اما ممکن است از یک «رابطه رضایتبخش» که پیششرطی برای «خوشبختی» پایدار در زندگی است جدا شود.
تئوری انتخاب معتقد است که بیشتر بیماری های روانی، در واقع، تلاش ناهشیار انسان برای بیان ناخشنودی است.
ویلیام گلاسر بررسی می کند که چگونه میتوانیم رفتارهای جایگزین را بیاموزیم و انتخاب هایی کنیم که منجر به رضایت شخصی بیشتر ما شود.
واقعیت درمانی فرآیند مشاوره مبتنی بر تئوری انتخاب است که بر کمک به مراجعان برای یادگیری انتخاب های خودبهینه ساز متمرکز است.
ده اصل بدیهی در کتاب صوتی تئوری انتخاب :
تنها کسی که رفتارش را میتوانیم کنترل کنیم خود ما هستیم.
تنها چیزی که میتوانیم به فرد دیگری بدهیم اطلاعات است.
تمام مشکلات دامنهدار و پایدار روانشناختی از مشکلات ارتباطی نشأت میگیرد.
وجود این رابطۀ مشکلدار، همواره بخشی از زندگی کنونی ماست.
آنچه در گذشته بر ما رفته است، بر شرایط کنونی ما اثری شگرف و غیرقابلانکار دارد. اما ما میتوانیم نیازهای بنیادین خود را بطور مناسبی ارضاء نموده و برای ارضای آنها در آینده طرح و برنامهریزی انجام دهیم.
هریک از ما یک جهان کیفی ( دنیای مطلوب ) خاص خود را در ذهن خویش دارد.
تمام آنچه از ما سرمیزند فقط یک رفتار است.
تمام رفتارهای ما از یک کلیت برخوردار است که از چهار مؤلفه تشکیل شده است شامل: فکر، احساس، فیزیولوژی و عمل
تمام رفتار کلی ما انتخابشده است. ما بر عناصر و مؤلفه های فکر و عمل به صورت مستقیم کنترل داریم و بر بخش احساس و فیزیولوژی (احساسات جسمانی) به صورت غیر مستقیم، از طریق آنکه چگونه فکر یا عملی را انتخاب میکنیم، کنترل داریم.
تمام رفتار کلیهای ما بهوسیله فعل یا اسم خاصی نامگذاری شده است و قابل شناساییاند مثلا افسردگی (اسم)، افسردگیکردن(فعل) یا ترس(اسم)، ترسیدن فعل.
از متن کتاب صوتی تئوری انتخاب
شاد نبودن، انسانها را به دو مسیر میکشاند:
- گروه اول به دنبال راهی برای بازگرداندن شادی هستند.(رابطۀ لذتبخش با آدمهای شاد)
- گروه دوم اما این کار را نمیکنند. آنها قید روابط لذتبخش با افراد شاد را میزنند؛ با این حال آنها هم مثل همه به دنبال خوشی هستند. این آدمها همیشه به دنبال لذت بردن بدون رابطه هستند و آن را در مصرف نادرست غذا، الکل، مواد مخدر، خشونت و رابطۀ جنسی بدون عشق مییابند.
چرا برخی از ما چیزی را انتخاب می کنیم که مایۀ درد و رنج ماست؟!
بهترین انتخاب ممکن، ضرورتاً انتخاب مفید و سودمند نیست. ولی در زمانی که ما به انتخاب دست میزنیم مفید و خوب به نظر میرسد.
دکتر گلسر مثال خوبی دارد او میگوید یک مرد جوان در پارک بزرگ کاکتوس مشغول قدم زدن بود، ناگهان تمام لباسهایش را در آورده و وسط کاکتوسها میپرد و غلت میزند، افرادی که اطراف بودند او را با زحمت بیرون میآورند و از او میپرسند :چرا این کار را کردی؟!
و او پاسخ میدهد که :
“در آن لحظه به نظرم کار خوبی میآمد”
همه ما انتخابهای این چنینی داریم که در لحظه به نظرمان کار درستی میآمده،
زمانیکه از ترس تنهایی با کسی ارتباط داشتیم که ما را به بیراهه کشانده ،در زمان درماندگی از کسی درخواست کمک کردیم که صلاح ما را نمیخواسته،تلاش برای نگه داشتن فردی کردیم که روح و شخصیت ما را پایمال کرده….
همه ما احتمالاً در میان کاکتوسها غلت زدهایم.
ما در آن لحظه این رفتارهای آسیبزا را انتخاب میکنیم، اما چرا؟!‼
استفاده از یکسری الگوها که ممکن است از والدین یا اطرافیان آموخته شده باشد یا انتخاب آسانتری است، نسبت به فکر کردن و پیدا کردن انتخابهای بهتر، این است که ما را برآن میدارد که رنج بردن و تحمل درد را انتخاب کنیم.
باور این که موقعیتی ناامیدکننده است و شما نمیتوانید هیچ کاری بکنید باعث این همه رنج و درد شده است.
باور افسرده شدن بسیار راحت تر از تلاش برای گرفتن حق است،
باور اضطراب داشتن راحت تر از تلاش برای دوست داشتن کسی است،
باور ناامیدی و اندوه راحت تر از تغییر مسیر و شروع مجدد است،
ما به این علت است که در شرایط خاص روی کاکتوسها غلت میزنیم.
درباره ی ویلیام گلسر نویسنده ی کتاب تئوری انتخاب :
ویلیام گلاسر (به انگلیسی: William Glasser)؛ (۱۱ مهٔ ۱۹۲۵ – ۲۳ اوت ۲۰۱۳) روانپزشک اهل ایالات متحده آمریکا بود.
گلاسر گسترش دهنده نظریات دبلیو ادواردز دمینگ در زمینه واقعیت درمانی و نظریه انتخاب محسوب میشد.
نوآوریهای گلاسر پیرامون مشاوره فردی در محیط کاری و مدارس، مواردی چون انتخاب و مسئولیتپذیری شخصی و دگرگونی شخصیت را مدنظر قرار میدهد.
گلسر مخالف اصول و قواعد رایج بین روانپزشکان بود که بجای تمرکز بر طبقهبندی کردن سندرمهای روانی به عنوان اختلال روانی، سریعاً اقدام به تجویز دارو برای فرد میکردند.