چرا نویسندگان ایران برنده جایزه نوبل نمی شوند؟

علاقه مندی
ارسال به...
6 رای
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
5,00/5
Loading...
چرا نویسندگان ایران برنده جایزه نوبل نمی شوند؟
سلام صدا 2763بازدید , , 25 فروردین 1401 بدون دیدگاه مشاهده محصول

براستی چرا نویسندگان ایران برنده جایزه نوبل نمی شوند؟

با وجود پیشینه بسیار ارزشمند ادبیات فارسی و وجود آثار نویسندگان بزرگ ایران همانند مثنوی مولوی، بوستان و گلستان سعدی در لیست صد کتاب برتر تاریخ به انتخاب آمازون و گاردین، اما همچنان نویسندگان ایرانی از جایزه نوبل بی بهره اند در حالیکه کشور ترکیه با پیشینه ای بسیار کمتر از ایران، تا کنون دو برنده نوبل ادبیات معرفی کرده است.

برای پاسخ به این پرسش اساسی، در این نوشته دیدگاه های تعدادی از نویسندگانی که آثار بسیاری در حوزه ادبیات فارسی ترجمه کرده اند یعنی هم با ادبیات جهان آشنایی دارند و هم با ادبیات ایران ،آمده است.

چرا نویسندگان ایران برنده جایزه نوبل نمی شوند؟

دیدگاه های آقای مهدی غبرایی چرا نویسندگان ایران برنده جایزه نوبل نمی شوند؟
نظر آقای مهدی غبرایی در باره چرا نویسندگان ایران برنده جایزه نوبل نمی شوند؟

دیدگاه های آقای مهدی غبرایی مترجم برجسته ادبيات:(1)

با وجود آنکه آثار ارزشمندی در ادبیات فارسی پدید آمده است اما به دلیل مشکلات مالی و شرایط اجتماعی؛ نویسندگان ایرانی فراغت لازم برای صرف زمان طولانی در نوشتن و سپس انتشار اثرشان را ندارند؟

حوزه‌ ی نفوذ زبان پارسی محدود است به طور مثال کتاب های نجیب محفوط مصری بدون نیاز به ترجمه در چندین کشور عربی قابل انتشار هستند.

با وجود جامعه فارسی زبان در کشورهای تاجیکستان و افغانستان، شرایط لازم برای انتشار رمان های ایرانی در این کشورها فراهم نیست

وجود شرایط بازنگری در نوشته ها موجب محدود شدن توان و خلاقیت نویسندگان می شود

چرا نویسندگان ایران برنده جایزه نوبل نمی شوند؟

دیدگاه های كاوه میرعباسی:چرا نویسندگان ایران برنده جایزه نوبل نمی شوند؟
دیدگاه های كاوه میرعباسی:چرا نویسندگان ایران برنده جایزه نوبل نمی شوند؟

دیدگاه های كاوه میرعباسی مترجم فعال حوزه‌ی ادبيات: (2)

یکی از شرایط اولیه‌ای نویسنده‌ي برنده‌ی جایزه نوبل ترجمه آثار او به زبان سوئدی است.از میان آثار ادبی کشور ما تنها بوف کور و نوشته‌های هوشنگ مرادی کرمانی به سوئدی ترجمه شده است

البته اگر نويسنده‌اي مورد توجه آكادمي نوبل باشد و آثارش به سوئدي ترجمه نشده باشد، از او خواهند خواست تا آثارش را به سوئدی ترجمه کند

در ایران نویسنده ی حرفه ای نداریم و نوشتن برای بسیاری از نویسندگان ما جنبه‌ی تفننی دارد. تعداد نویسندگان حرفه‌يی ما که از راه نویسندگی روزگار می‌گذرانند،بسیار اندک هستند.

آثار ادبی در حد جایزه نوبل ادبیات با کار تفننی پدید نمی‌آیند. تمام نویسندگانی که نوبل گرفته‌اند و نویسندگان بزرگی که نوبل نگرفته‌اند، کسانی بوده‌اند که عمرشان را صرف ادبیات کرده‌اند.

عدم عضویت ایران در كنوانسيون کپی‌رایت موجب شده که یک رابطه‎‌ی قانونی با ادبیات جهان نداشته باشیم. تا زمانی که به مایملک ادبی سایر كشورها احترام نگذاریم، نمی‌توانیم جواز ورود به ادبیات بین‌المللی را بیابیم.

با وجود آنکه محدودیت حوزه نفوذ زبان پارسی بر نشر گسترده کتاب های ایرانی در گستره جغرافیایی موثر است اما بالا بردن سرانه مطالعه و همچنین حمایت دولت از نویسندگان (حتی نویسنگانی که ممکن است با سیاست رسمی کشور زاویه داشته باشند) منجر به گسترش و ارتقا ادبیات فارسی خواهد شد.

این مطلب را هم ببینید
کتاب ماشااله خان در دربار هارون الرشید نوشته ایرج پزشکزاد

نمونه بارز آن دو برنده نوبل ادبیات ترکیه است با وجود آنکه حوزه نفوذ زبان ترکی از فارسی کمتر است اما آکادمی نوبل تا کنون دو برنده از این کشور معرفی کرده است.

چرا نویسندگان ایران برنده جایزه نوبل نمی شوند؟

علیرضا زرگر :چرا نویسندگان ایران برنده جایزه نوبل نمی شوند؟
علیرضا زرگر :چرا نویسندگان ایران برنده جایزه نوبل نمی شوند؟

علیرضا زرگر مدیر جایزه ادبی مهرگان (2)

نویسندگانی که موفق به دریافت جوایز ادبی معتبر جهان شدند، همچون نجیب محفوظ در مصر، اورهان پاموک در ترکیه و… با دولت‌هایشان زاویه فکری داشته و مدافع رعایت بیشتر حقوق مدنی، حقوق بشر و خیلی موارد دیگر بودند اما این زاویه فکری با دولت، هیچ‌گاه باعث نشد که دولتشان آن‌ها را تحریم کند و مساعدتی در انتشار و معرفی آثارشان نداشته باشد.

بلکه بالعکس بیشترین همکاری را برای معرفی این نویسندگان و آثارشان کرده و هر وقت که این نویسنده سخنرانی‌ای داشته باشد مسئولان مهم و سفرای آن کشور در صف اول سخنرانی او می‌نشینند.

دولت‌های کشورهای همسایه کتاب‌های مهم نویسندگانشان را به زبان انگلیسی، فرانسه و دیگر زبان‌های زنده دنیا ترجمه می‌کنند. برای مثال نهادهای مسئول در دولت ترکیه برای حمایت از آثار نویسندگان بسیار هزینه می‌کنند و بهترین مترجم و بهترین ناشر را راغب به انتشار کتاب‌ها کرده و در آخر نیز به توزیع گسترده کتاب چاپ‌شده در سطح جهان کمک می‌کنند.

کشورهای عرب‌زبان، حدود ۲۵ سال برای معرفی ادبیات شاخص خود هزینه و خرج می‌کردند و در این سال‌ها هیچ‌یک از نویسندگانشان در حوزه جهانی موفقیتی نداشت اما با این دیدگاه پیش رفتند و در سال‌های اخیر جوایز معتبر بین‌المللی را نیز کسب کردند.

دولت‌ها باید حمایت کنند، نگاه خودی و غیرخودی را ترویج ندهند، بلکه ادبیات را ببینند. اگر ادبیات ما در سطح جهان حرکت کند زمینه معرفی رمان، مجموعه داستان و سایر قالب‌ها نیز در همین سطح فراهم می‌شود.

لیلی گلستان چرا ایرانی‌ها نوبل ادبی نگرفته‌اند؟
لیلی گلستان: چرا ایرانی‌ها نوبل ادبی نگرفته‌اند؟

چرا ایرانی‌ها نوبل ادبی نگرفته‌اند؟ دیدگاه لیلی گلستان

لیلی گلستان باور دارد که “نویسنده‌ها و آثار ایرانی بسیاری هستند که لیاقت گرفتن نوبل ادبی را داشته‌اند، اما آنچه که باعث می‌شود این آثار نتوانند بدان دست یبند، عدم حمایت دولت برای ترجمه و نشر این آثار در سایر کشورهاست.”

او تاکید می‌کند: “ترجمه این آثار به عهده ناشر و یا نویسنده نیست. بلکه دولت باید برای این آثارارزش قائل شده و آن‌ها را به ناشران معتبر خارجی برای ترجمه و انتشار بسپارد؛ محمود دولت آبادی از کسانی بود که آثارش ترجمه شدند، اما همان کتاب‌ها را نیز خود دولت آبادی برای ترجمه به آلمان برد.”

گلستان درباره ارتباط این قانون و برنده نشدن آثار ایرانی در نوبل می‌گوید “زمانی که ما کپی رایت را رعایت نمی‌کنیم و آثار آن‌ها را بی اجازه و بدون توجه به مالکیت معنوی منتشر می‌کنیم، این احتمال هست که به همین دلیل، توجهی به ترجمه آثار ما نداشته باشند و به نوعی برای یک جریمه منصفانه، نوبل هم به کتاب‌های ایرانی اهدا نکنند.”

به نظر لیلی گلستان، دلیل اجرا نشدن قانون کپی رایت در ایران، هزینه بر بودن آن در حوزه کتاب نیست چرا که می‌گوید “با هزینه بسیار ناچیز، ناشران خارجی اجازه ترجمه و استفاده از آثارشان را می‌دهند.” اما تاکید می‌کند که رعایت نشدن قانون کپی رایت در ایران، به علت “وابستگی شدید سازمان صداوسیما به عدم اجرای آن است، تمام برنامه‌های تلویزیون، از موسیقی‌ها تا مستندها و برنامه‌های دیگر، سرقت از شبکه‌های خارجی است و به همین دلیل نمی‌توانند این قانون را اجرا کنند.”

این مطلب را هم ببینید
زندگی و آثار اسماعیل فصیح

(1)به نقل از ایسنا: بيست‌ونهمين نشست ادبی عصر روشن روز پنج‌شنبه 13 مهرماه 91 

(2)به نقل از ایسنا: 21 مهر 98


معرفی مختصر جناب مهدی غبرایی

مهدی غبرایی متولد ۱۳۲۴ لنگرود و دانش آموخته رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران است. از سال ۱۳۶۰ به‌طور حرفه‌ای به کار ترجمه ادبی پرداخت

کتاب های ترجمه شده توسط مهدی غبرایی

  • رمان های کافکا در کرانه، چاقوی شکاری، چوب نروژی، پس از تاریکی و کتابخانهٔ عجیب اثر هاروکی موراکامی
  • کتاب های بادبادک باز، ندای کوهستان و هزار خورشید تابان اثر خالد حسینی
  • رمان های لیدی ال و تربیت اروپایی نوشته رومن گاری
  • کتاب های الیور توئیست و دو صندوقچه طلا نوشته چارلز دیکنز
  • رمان های ترانه‌های شبانه و هرگز ترکم مکن اثر کازوئو ایشی‌گورو
  • زن در ریگ روان کوبه آبه
  • بلندی‌های بادگیر اثر امیلی برونته
  • بلم سنگی اثر ژوزه ساراماگو
  • ساعت‌ها اثر مایکل کانینگهام
  • داشتن و نداشتن نوشته ارنست همینگو
  • دل سگ اثر میخائیل بولگاکف
  • کوری ژوزه ساراماگو
  • آوای وحش از جک لندن
  • موج‌ها ویرجینیا وولف

معرفی مختصر جناب کاوه میرعباسی

کاوه میرعباسی متولد و دانش‌آموختهٔ رشتهٔ کارگردانی سینما و زبان اسپانیایی‌ست و تاکنون بیش از ۴۰ کتاب و مجموعه داستان از نویسندگان مشهوری چون کارلوس فوئنتس، لوییس بورخس، گابریل گارسیا مارکز، ماریو بارگاس یوسا، آندره برتون و… به زبان فارسی ترجمه کرده‌است.

میرعباسی از زبان‌های انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی ترجمه می‌کند.

معرفی مختصر لیلی گلستان

لیلی گلستان در سال ۱۳۲۳ در تهران به‌ دنیا آمد. پدرش ابراهیم گلستان به محافل روشنفکری ایران رفت‌ و آمد داشت و یکی از جاهایی که معمولاً می‌‌رفت کافه نادری بود.
کافه نادری در آن زمان پاتوق شاعران، نویسندگان و روشنفکران بود. او گاهی لیلی را نیز با خود به این کافه می‌‌برد که در همان جا وقتی حدود چهار ساله بود چند بار صادق هدایت را می‌‌بیند

او تا کلاس نهم دبیرستان در تهران تحصیل کرد و سپس راهی فرانسه شد تا در مدرسه‌ی شبانه‌ روزی تحصیل کند

در سال‌‌های اقامت در پاریس به جشنواره‌ی ونیز رفت و با دنیای سینما آشنا شد. در بازگشت به ایران در ۱۳۴۵ به سازمان تازه تأسیس تلویزیون ملی ایران رفت و به مدیریت برنامه‌ی کودکان و نوجوانان برگزیده شد

لیلی گلستان پس از هفت سال فعالیت در تلویزیون را ترک کرد و به نوشتن در روزنامه‌‌ها و مجلات و ترجمه روی آورد. با ترجمه‌ی زندگی، جنگ و دیگر هیچ، اثر اوریانا فالاچی، به‌ عنوان مترجم مطرح شد

در ۱۳۶۰ کتاب‌ فروشی گلستان را دایر کرد و با نویسندگان و شعرایی نظیر احمد شاملو، محمد زهری، احمد محمود، علی اکبر سعیدی سیرجانی، عبدالحسین نوایی و بسیاری دیگر آشنایی نزدیکتری پیدا کرده و وارد دنیای ادبیات شد

ترجمه های لیلی گلستان

  • بیگانه، آلبر کامو
  • مردی با کبوتر، رومن گاری
  • زندگی در پیش رو، رومن گاری
  • اگر شبی از شب‌‌های زمستان مسافری، ایتالو کالوینو
  • شش یادداشت برای هزارهٔ بعدی، ایتالو کالوینو
  • چطور بچه به دنیا میاد، آندرو آندری
  • زندگی، جنگ و دیگر هیچ، اوریانا فالاچی
  • میرا، کریستوفر فرانک
  • تیستوی سبز انگشتی، موریس دروئون
  • بوی درخت گویاو، گابریل گارسیا مارکز
  • گزارش یک مرگ، گابریل گارسیا مارکز
  • مردی که همه چیز همه چیز همه چیز داشت، میگل آنخل آستوریاس
  • دربارهٔ رنگ‌ها، ویتگنشتاین
  • زندگی با پیکاسو، فرانسواز ژیلو
6 رای
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars
5,00/5
Loading...

مقالات و نقدهای مشابه

مشاهده همه

جدیدترین کتاب‌های صوتی

مشاهده همه
دیدگاه ها

لطفا دیدگاهتان را بنویسید

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

من ربات نیستم *در حال بارگیری کپچا پلاس ...