مجموعه کتاب صوتی آثار م مودب پور
مجموعه کتاب صوتی آثار م مودب پور شامل کتاب های صوتی یاسمین ، یلدا ، شیرین ، ركسانا ، پریچهر ، گندم، شینا
در باره نویسنده :
آقای م مودب پور مردی خوش تیپ با موهای جو گندمی است .
نام همسر ایشان ماندا معینی است و نام خودش سیدمرتضی
او متولد 1337 است و اولین كتابش پریچهر در سال ۱۳۷۸ چاپ شد.
و پس از آن مودب پور پنج رمان دیگر نوشت.
او برخلاف سایر نویسندگان مردمی پسند كه با بازی با لغات عشق و امید و فرجام به نام كتاب شان می رسند ، نام های دخترانه را برای كتاب هایش انتخاب می كند: یاسمین ، یلدا ، شیرین ، ركسانا ، پریچهر و گندم .
البته در ا ین بین چند كتاب هم با نام همسرش ماندانا معینی چاپ شد كه در كنار آن اسم نوشته شده بود: (مؤدب پور).
شینا , كژال و دریا از این كتاب ها هستند كه هنوز كسی نمی داند مؤدب پور آنها را به نام همسرش نوشته یا اینكه واقعا خانمش هم نویسنده شده است.
در حال حاضر چاپ هر شش رمان او در بازار كتاب به پایان رسیده و همگی برای تجدید چاپ منتظر مجوز جدید هستند . حتی با اینكه ناشرش از او خواسته بعضی از بخش های رمان را بزند ، او روی كارش تعصب دارد و به این قضیه تن نمی دهد.
م مودب پور از بنیان گذاران سبک “نوشتار عامیانه” است و اولین نویسنده ای بوده که نوشتار را به مانند گفتار خلق کرد.
م مودب پور در غالب کتابهای رمان؛ به مسائل و مواردی از قبیل؛ فقر، فساد، و آمیزههای اخلاقی، همراه با دستمایههای طنز و احساسی پرداخته است.
شاید به جرات می توان گفت که این نویسندهٔ ایرانی، جز اولین فرد یا افرادی بود، که با دستمایه قرار دادن مفهوم ایدز، قدم در راه آگاهی بخشی افراد جامعه، بخصوص جوانان شد.
نوشته های او، ترکیبی از طنز، اشک و لبخند است؛ همچنین با خلق دو شخصیت شوخ و جدی، توانسته جای خود را در میان قلبهای خوانندگانش بیابد.
م مودب پور به قدر كافی خوانندگانش را گیج كرده. هنوز كسی درست نمیداند او چند سالش است، چه قیافه ای دارد و اصلا زن است یا مرد.
شش رمان به اسم م مودب پور پور چاپ شده و ۳ كتاب دیگر به اسم ماندا معینی كه البته در كنارش یك پرانتز بازشده و نوشته شده(مؤدب پور) که فایل صوتی همه کتاب ها در مجموعه کتاب صوتی آثار م مودب پور موجود است
این ماجرا یك جوری آدم را به شك می اندازد كه م حرف اول ماندا است و مؤدبپور یك فامیلی برای رد گم كنی و م.مؤدب پور یك زن خانه دار است.
ولی با وجود این هستند كسانی كه شخص م.مؤدب پور را دیده اند.مردی خوش تیپ با مو های جو گندمی كه همراه همسرش این طرف و آن طرف می رود .
نام همسرش ماندا معینی است و نام خودش سیدمرتضی ؛ مرتضی مؤدب پور مشهور به م مودب پور . یک فرزند هم به نام فربد دارد.
م مودب پور دوست ندارد كسی بداند چند سالش است و با اصرار از ناشرانش میخواهد كه فیپی كتاب را كه سال تولدش در آن ذكر شده در ابتدای كتاب چاپ نكنند،آن موقع كسی نمی توانست با خواندن پریچهر به ظهور یك نویسنده عامه پسند دیگر امیدوار شود .
حتی ناشری كه مؤدب پور كتاب را برای چاپ پیش او برده بود هم روی چاپ كتاب نظر مساعدی نداشت .
لحن محاوره ای كه مؤدب پور در دیالوگ نویسی داشت به نوعی شكستن روش كلاسیك دیالوگ نویسی برای عامه پسندها بود و این ، خودش یك ریسك به حساب می آمد .اما بالاخره ، ناشر قبول كرد كه كتاب را چاپ كند.
او برای این كار ۲ دلیل داشت ؛ اینكه مؤدب پور سود چندانی از چاپ اول كتابش نمی خواست و مهم تر اینكه مؤدب پور همسایه دفتر انتشارات شادان بود و مدیر انتشارات نمی خواست روی همسایه را زمین بزند .
با این وجود ، مؤدب پور با آن رمان به موفقیت رسید تا همه بر سر اینكه همسایگی با دفتر انتشارات، یكی از فاكتورهای نویسنده شدن او بود، توافق كنند.
پس از آن اتفاق كه در سال ۱۳۷۸ در دفتر انتشاراتی افتاد، مؤدب پور ۶ رمان نوشت.
او به سبك سنتی عامه پسند نویسها پایه درد دل دختران و پسران شكست خورده می نشیند و داستان زندگی آنها را رمان می كند؛ بماند كه برخلاف دنیای ادبیات، در سینما آثار او موفقیت زیادی نداشت.
در سال ۱۳۸۳ فیلم سینمایی انتخاب به كارگردانی تورج منصوری و بازی ماهایا پطروسیان، مهران غفوریان و فتحعلی اویسی روی پرده رفت.
آن فیلم كه با یك شكست مالی محض مواجه شد، روی پوسترهای تبلیغی خود عنوان براساس رمانی از م.مؤدب پور را داشت .
پس از آن تجربه تلخ ، دیگر كارگردانی سراغ اقتباس از آثار او نرفت.
مؤدب پور ساكن محله گیشا در تهران است و تنها اطلاعاتی كه از او به بیرون درز كرده ، چیزهای پیش پا افتاده ای است.
اتومبیل شخصی او پرشیاست، یك فرزند ۲۳ ساله دارد و منزلش در گیشا ۳ خوابه است.
با وجود این او هنوز از گفتن اینكه پیش از سال۱۳۸۰ و نویسندگی چه كاری می كرده ، فرار می كند.
انگار او از زندگی گذشته خود فراری است كه به كسی شغل سابق خود را نمی گوید .
فقط به گفتن شغل آزاد قناعت می كند و البته حرفی از تحصیلاتش نمی زند ؛ هرچند مدت هاست دهان به دهان می چرخد كه او حتی دیپلم هم ندارد .
او برای این که اسرارش فاش نشود با هیچ خبرنگاری گفت و گو نمی كند.شاید می ترسد كه در این گفت و گوهای كوتاه ، سؤال ها به گذشته مبهم او برگردد.
مؤدب پور كتاب های فهیمه رحیمی و اعتمادی را مبتذل می داند و سبك كاری خودش را بالاتر از آنها می داند .
ادعا می كند كه كتاب های او از درد دل و رنج اجتماع بیرون می آید .
می گوید تمام شخصیت های رمان هایش واقعی هستند و حتی خودش مدتی را با آنها زندگی میكند .
او در بین رفقایش یك جمله مشهور دارد ؛
خوانندگان باید با فهیمه رحیمی و ر.اعتمادی شروع كنند و بعد بیایند سراغ من!