زندگی و آثار جان اشتاین بک
جان اشتاین بک با نام کامل جان ارنست استاینبک جونیور John Ernst Steinbeck خالق خوشه های خشم و موش ها و آدم ها در سال ۱۹۰۲ در کالیفرنیا بهدنیا آمد.
زندگی و آثار جان اشتاین بک از پیشگامان ناتورالیسم
اشتاین بک یکی از نویسندگان مشهور و پرخواننده قرن بیستم آمریکا و همچنین یکی از مهمترین نمایندگان مکتب ادبی ناتورالیسم Naturalism است.
مکتب ادبی ناتورالیسم یا طبیعت گرا بر جزئیات روزمرهٔ زندگی بهدور نمادگرایی، ایدئالگرایی و احساسات گراییهای مرسوم، تأکید دارد، چرا که رفتار و سرنوشت انسان را به خاطر جبر وراثتی و محیطی می داند
اشتاین بک برای تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی وارد دانشگاه استانفورد شد اما تحصیلاتش را ناتمام گذاشت و در سال ۱۹۲۵ دانشگاه را رها کرد و به نیویورک رفت و بعنوان خبرنگار مشغول به کار شد.
او مدتی را در مشاغل فرودستی مانند کارگری متصدی داروخانه، میوهچین و… به کار پرداخت و به همین سبب با مشکلات برزگران و کارگران آشنا شد و در نهایت نگهبانی خانهای را پذیرفت و در این زمان وقت کافی برای خواندن و نوشتن پیدا کرد.
در همین مدت و در سال 1929 نخستین اثرش را به نام جام زرین را نوشت. نگاه انساندوستانه و دقیق او به جهان پیرامون و چهرهٔ رنجکشیدهٔ خودش سبب درخشش او در نوشتن آثاری چون موشها و آدمها و خوشه های خشم شد.
اشتاین بک در سال 1932 اولین کتاب مجموعه داستان های کوتاه خود به نام دشت های سبز آسمان را به چاپ رساند که در آن به تشریح شرایط سخت و طاقت فرسای جماعتی از زارعین مزدبگیر جنوب کالیفرنیا می پردازد.
با همین کتاب است که او پرسوناژها و لحن خاص خود را در بیان ساده و تاثیرگذار زندگی و راز بقای این قشر ضعیف از جامعه می یابد.
سه سال بعد و در 1935 ذرت داغ را منتشر کرد که شهرت ناگهانی را برایش در پی داشت.
جان اشتاین بک در سال 1939 رمان مشهور خوشه های خشم را منتشر کرد که این رمان جایزه پولیتزر Pulitzer Prize را از آن او کرد ، این رمان جزو چهل اثر کلاسیک ادبی قرن گذشته محسوب شده و روایتی است از سفر طولانی خانواده جاد از اکلاهاما تا کالیفرنیا که در جست وجوی به دست آوردن زمینی هستند تا بر روی آن کار کنند.
بر اساس رمان خوشه های خشم فیلمی به کارگردانی جان فورد ساخته شد و به این ترتیب هم رمان و هم فیلم با ماندگارترین آثار کلاسیک جهان در محکومیت بی عدالتی و ستایش همبستگی انسان ها بدل شدند.
اشتاین بک در سال 1952 کتاب شرق عدن را نوشت که نسخه سینمایی آن نیز به موفقیت و فروش چشمگیری دست یافت.
نهایتا جان اشتاین بک در 1962 برترین افتخار ادبی جهان یعنی جایزه نوبل در ادبیات را به خود اختصاص داد.
آثار جان اشتاین بک
- جام زرین(۱۹۲۹)
- سبزهزارهای بهشت (۱۹۳۲)
- تورتیلا فلت (۱۹۳۵)
- نبردی مشکوک (۱۹۳۶)
- موشها و آدمها (۱۹۳۷)
- دره طویل (۱۹۳۸)
- خوشه های خشم (۱۹۳۹)
- ماه پنهان است (۱۹۴۲)
- راسته کنسروسازی (۱۹۴۵)
- اتوبوس سرگردان (۱۹۴۷)
زندگی و آثار جان اشتاین بک را در این ویدیو تماشا کنید
نقد و بررسی داستان موش ها و آدم ها
در داستان موش و آدم ها، دوستی دو کارگر فصلی دوره گرد به نام لنی و جورج روایت می شود و اینکه چگونه دوستی بین آنها با مواجهه با واقعیت تلخ و خشن زندگی با کارگران فقیر در آمریکایِ دورانِ رکود به چالش کشیده می شود
جورج و لنی قهرمانان داستان هستند و دوستی آنها در دنیای رمان منحصر به فرد است و همه شخصیت های داستان می گویند که قبلاً هرگز چنین دوستی و اعتمادی بین دو کارگر مهاجر ندیده بودند.
جورج و لنی مبارزه بزرگی را برای زنده ماندن در شرایط ظالمانه و فقیرانه دورانِ خود شروع کرده و رویای بزرگ آنها خرید قطعه زمین مشترکی برای کشاورزی است
اما دست یابی به این رویا به نظر دشوار می آید چرا که لنی همواره و ناخواسته موجب گرفتاری هایی در محیط کاری می شود و همین باعث عصبانیت دائمی جورج از اوست
از همان ابتدا، خواننده متوجه میشود که جورج و لنی از دوران کودکی در کنار هم بودهاند و رابطهشان اغلب چالش برانگیز بوده است اما در نهایت از هر چالشی جان سالم به در میبرند.
دوستی آنها به قدری دیرینه است که مکالمات آنها تقریباً تشریفاتی است، مهمترین گفتگوی بین آنها توصیف مزرعه ای با باغ سبزیجات و خرگوش های آن است که آرزوی مالکیت مشترکش را دارند
در ادامه رمان، متوجه میشویم که مالکیت قطعه زمینی کوچک آرزوی هر کارگری است، اما فقط جورج و لنی رویای داشتن زمین را با هم دارند.
شخصیت های رمان موش ها و آدم ها
لنی
کارگر فصلی و دوره گرد با جثه ای بزرگ و افکار و رفتاری بچه گانه که به دلیل ناتوانی ذهنی اش به جورج، دوست و همسفر خود وابسته است. این دو مرد تصوری از مزرعه ای دارند که با هم صاحب آن خواهند شد، دیدگاهی که لنی از صمیم قلب به آن اعتقاد دارد.
لنی مهربان است اما میزان قدرت بدنی خودش را درک نمی کند. عشق او به نوازش چیزهای نرم، مانند حیوانات کوچک، لباس و موهای مردم، منجر به فاجعه می شود.
جورج
مردی کوچک اندام، باهوش و زودباور که با لنی سفر می کند و از او مراقبت می کند. اگرچه او اغلب از اینکه بدون لنی زندگی بهتری خواهد داشت، صحبت میکند، اما با انگیزه دست یابی به آرزوی مشترکشان، به ددوستی و مراقبت از لنی ادامه می دهد
اگرچه جورج طراح زندگی مشترک در “مزرعه آینده” است اما این ایمان کودکانه لنی است که او را قادر می سازد تا روایت خود را باور کند و برایش تلاش کند
کندی
کندی کارگری سالخورده ای در مزرعه است که دستش در یک تصادف قطع شده و نگران آینده خود در مزرعه است
او از ترس از کارافتادگی و بلااستفاده ماندن، تلاش میکند تا با کمک پس انداز تمام زندگیش به رویای لنی و جورج در مورد مزرعه مشترک بپیوندد
همسر کرلی
تنها شخصیت زن داستان، همسر کرلی است که نویسنده نام او را ذکر نکرده و تنها با اشاره به همسرش از او نام برده می شود.
او با پوشیدن کفشهای قرمز فانتزی و پردار، وسوسه جنسیت زنانه را در دنیایی تحت سلطه مردان تحریک میکند
اشتاین بک همسر کرلی را نه به عنوان یک شرور، بلکه بیشتر به عنوان یک قربانی به تصویر می کشد. او مانند کارگران و کشاورزان مزرعه به شدت تنها است و رویا زندگی بهتری را در سر می پروراند
کرلی
کرلی، پسر صاحب مزرعه جوانی شرور، بداخلاق و تهاجمی است که در جبران جثه کوچک خود همواره در پی درگیری با مردان تنومند است.
کرلی که اخیراً ازدواج کرده به شدت نسبت به همسر جوان خود سوظن داشته و از قصه چنین برمی آید که رضایت زنش را در روابط زناشویی برآورده نمی کند