پادکست و کلیپ تاریخ افغانستان در سده گذشته تا امروز
تاریخ افغانستان در صد سال اخیر
این روزها با فرمانروایی دوباره طالبان بر افغانستان دگر بار نام این کشور، تیتر روزنامه ها و رسانه ای خبری جهان شده و همزمان تحلیل های گوناگونی از این رخداد منتشر می شود که دریافت درست آنها نیازمند آگاهی بیشتر نسبت به تاریخ افغانستان در صد سال اخیر است، بنابراین در این نوشته فارغ از هر گونه قضاوتی، تاریخ صد ساله حاکمان، انقلاب ها و جنگ و جدال های سیاسی در افغانستان بطور فشرده بازگو شده است.
امیدوارم که گامی برای آگاهی بیشتر نسبت به مردم ستمدیده افغانستان که با ما ایرانیان هزاران سال تاریخ و فرهنگ مشترک دارند برداشته باشیم.
آشنایی کوتاه با کشور افغانستان :
کشور افغانستان Afghanistan با مساحت 650 هزار کیلومتر مربع در همسایگی ایران از غرب، پاکستان از جنوب و شرق ، چین از شمال شرقی و تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان از شمال است.
جمعیت این کشور حدود 40 میلیون نفر و پایتخت آن کابل با جمعیتی حدود 5 میلیون نفر است. شهرهای بزرگ آن مزار شریف در شمال ، هرات در غرب و قندهار در جنوب است.
در افغانستان رنگین کمانی از اقوام زندگی میکنند که پشتون ها با 40 درصد ،هزاره ها با 20 درصد و تاجیک ها با حدود 27 درصد، جمعیت عمده این کشور را تشکیل میدهند.
زبلن فارسی به عنوان زبان مادری مورد استفاده 77درصد از مردم و بر اساس قانون اساسی، زبان های فارسی دری و پشتو، زبان رسمی این کشور هستند.
همانطوریکه گفتم و میدانید افغانستان و ایران هزاران سال تاریخ و فرهنگ مشترک دارند و نیازی به شرح تاریخ گذشته دور این کشور نیست، بنابراین این مطلب را از زمان اعلام استقلال افغانستان توسط شاه امان الله خان در سال 1919 شروع کرده ایم
کلیپ تاریخ افغانستان در صد سال اخیر را ببینید
تاریخ افغانستان در صد سال اخیر
1- دوره پادشاهی در افغانستان از سال 1300 تا 1352
پس از شکست بریتانیا در سومین جنگ با افغانستان، شاه امان الله خان در 28 مرداد (اسد) سال 1300 (1919م_) اعلام کرد و به مدت ده سال و همزمان با رضا شاه در ایران و آتاتورک در ترکیه دست به اصلاحات سیاسی و فرهنگی گسترده ای زد.
مانند: تدوین نظامنامه (قانون اساسی) کشور، خارج کردن محاکم از دست شیوخ و روحانیون، تاسیس مدارس، آزادی حجاب برای زنان، اعزام دانشجو به خارج
امان الله خان در سفری شش ماه به ایران، ترکیه، مصر و اروپا در بازگشت با همسرش ملکه ثریا که حجاب از سرگرفته بود در انظار ظاهر شد.
اصلاحات گسترده امان االه خان با مخالفت شدید ملاها و روحانیون روبرو شده و بر او شوریدند؛ یکی از این مخالفان با نام حبیب الله کلکانی با حمایت علما به کابل حمله کرد و در سال 1308 شاه مجبور به استعفا شد و پس از مدتی به ایتالیا مهاجرت کرد.
کلکانی خود را امیرالمومنین خواند و بر اصلاحات امان اله خان خط بطلان کشید، اما امیری او بیش از ده ماه طول نکشید و توسط ژنرال محمدنادرخان (وزیر جنگ پیشین امان الله خان) سرنگون شد.
او به کلکانی و یارانش وعده عفو داد به شرط آنکه تسلیم شوند اما پس از تسلیم همگی را به درآویخت و این آغاز فتنه قوم گرایی در افغانستان شد، چرا که کلکانی تاجیک بود.
محمدنادر خان که زاده هند بود ، با نام نادرشاه در سال 108 بر تخت نشست و در اولین اقدام قانون اساسی امان الله خان را به کناری نهاده و محاکم را دوباره به علما سپرد.
او سپس با تشکیل لوی جرگه قانون اساسی جدیدی را تدوین کرد که قدرت بین شاه و عالمان دینی تقسیم شده بود.
نادر شاه پس از چهار سال سرانجام توسط یک دانش آموز هزاره ای و در جریان بازدید از تیم فوتبال به ضرب گلوله کشته شد و در سال 1312 فرزند 19 ساله اش ظاهر شاه به سلطنت رسید و چهل سال و تا سال 1352 بر افغانستان حکومت کرد.
در دوران طولانی حکومت ظاهرشاه ، علیرغم اینکه افغانستان از نظر صنعتی و اقتصادی و حتی فرهنگی پیشرف چندانی نکرد اما آرامش نسبی بر کشور حاکم بود.
میتوانید پادکست تاریخ افغانستان را بشنوید
تاریخ افغانستان در صد سال اخیر
2- دوره حکومت جمهوری افغانستان (1352 تا 1357)
در سال 1973 (1352) در حالیکه ظاهرشاه در ایتالیا بسر می برد، برادر زاده اش محمد داوودخان که سال ها نخست وزیر ظاهرشاه بود ، در کودتایی نظامی و بدون جنگ و خونریزی و به کمک احزاب چپی ، شاه را از سلطنت خلع کرد، به دوران نظام پادشاهی پایان داد و جمهوری افغانستان را بنا کرد و این آغاز دوره کوتاه جمهوری در افغانستان بود
داوودخان به مدت پنج سال رئیس جمهور و همزمان وزیرخارجه افغانستان بود، در این مدت شخصیت هایی از حزب دموکراتیک خلق (مارکسیست ها) به تدریج وارد مناصب مهم دولتی و حکومتی شدند و وقتی داوودخان با فشار علمل و شخصیت های ملی، تصمیم گرفت از کمونیست ها فاصله گرفته و به غرب، ایران و عربستان نزدیک شود دیگر دیر شده بود.
با وجود آنکه داوود خان رهبران حزب خلق و پرچم (دو شاخه حزب کمونیست در افغانستان) را زندانی کرد اما کمونیست ها با کودتای 7 اردیبهشت 1357 (انقلاب 7 ثور) با کمک مستقیم اتحاد جماهیر شوروی ، ساختمان های دولتی و نظامی را تصرف کرده و داوود خان و 18 تن از افراد خانواده اش را کشتند.
تاریخ افغانستان در صد سال اخیر
3- انقلاب 7 ثور و دوره جمهوری خلق افغانستان (1357 تا 1371)
انقلاب 7 ثور سال 1357 و به قدرت رسیدن کمونیست ها در افغانستان در اوج جنگ سرد میان قدرت های جهان، آغازگر دوره جدیدی در این کشور است
پس از پیروزی کودتا احزاب مارکسیستی، شورای انقلاب تشکیل شده و نورمحمد ترکی را در سال 1357 به عنوان رهبر شورای خلق و رئیس جمهور خلق افغانستان انتخاب کرد.
پس از یکسال اختلافات بین شاخه های خلق و پرچم بالا گرفت و هر کدام از رهبران این احزاب سعی در کشتن دیگری و تسلط کامل بر قدرت را داشتند و در حالیکه ترور حفیظ الله امین توسط ترکی ناکام مانده بود ، اینبار یاران امین موفق به دستگیری نور محمد ترکی شده و بنابر قولی اورا با متکا خفه کردند.
پس از مرگ نورمحمد ترکی، حفیظ الله امین به عنوان دومین رئیس جمهوری خلق و سومین رئیس جمهوری پس از دوران شاهنشاهی قدرت را به دست گرفت و فورا پاکسازی سیاسی و مذهبی را دسور کار خود قرار داده و دستور کشتار و بنابر مستنداتی زنده به گور کردن هزاران نفر از مردم را به بهانه های مختلف صادر کرد.
امین صراحتا به مذهب توهین میکرد و در مقابل دوربین شراب می نوشید ، او بیش از تعهد به حزب کمونیست ، دیوانه قدرت بود.
وقتی جاسوسان شوروی به مدارکی دست یافتند که امین در صدد رابطه با غربی هاست، تصمیم به حذف فوری او گرفتند و به دلیل گسترش دامنه نارضایتی ها در دوران امین ، حذف او از قدرت به سادگی امکان پذیر نبود و لذا اتحاد جماهیر شوروی تصمیم به اشغال نظامی افغانستان گرفت.
در دی ماه سال 1358 ارتش شوروی با هشتاد هزار سرباز و پشتیبانی دهها هواپیما و صدها تانک وارد افغانستان شد و همزمان با اشغال این کشور، حفیظ الله امین را در مقابل چشمان خانواده اش کشتند و مدتی بعد ببرک کارمل را به قدرت رساندند.
ببرک کارمل به شدت سرسپرده شوروی بود و فرامین نظامین و افسران ک گ ب را بی چون و چرا اجرا می کرد.
با اشغال نظامی و اقدامات حزب کمونیست، روز به روز نارضایتی های مردمی شدت میگرفت و حضور سربازان شوروی هم نتوانست ناراضیان را کنترل کنند، به همین دلیل کارمل به دستور مقامات شوروی دست به اصلاحات زد، هزاران نفر از زندانیان سیاسی را آزاد کرد، مردم را در اجرای رسوم مذهبی آزاد گذاشت، اما تلاش های او راه به جایی نبرد چرا که او با بواسطه سرنیزه بیگانه گان به قدرت رسیده بود و کشور همچنان در اشغال نظامی بود و مردم میهن پرست افغانستان نمی توانستند این شرایط را بپذیرند.
از طرفی به قدرت رسیدن کارمل در افغانستان، همزمان شد با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و از دست دادن دو کشور ایران و افغانستان ضربه سیاسی بزرگی به غرب و آمریکا بود و این شرایط در میانه جنگ سرد، برای آنان قابل پذیرش نبود
از اینرو آمریکای ها با کمک پاکستان و عربستان، شروع به شناسایی، آموزش و تجهیز مجاهدان و مبارزان افغانستانی کرد و در همین زمان بود که اسامه بن لادن ضمن کمک های قابل توجه به مجاهدان، به سازماندهی و آغاز ماموریت های تروریستی القاعده کرد.
بنابر خاطرات کسینجر مشاور امنیت ملی کارتر، تا قبل از سازماندهی و تجهیز مخالفان حکومت کمونیستی، مردم پشتون یا همان طالبان با تسلیحات نظامی آشنایی نداشتند اما پس از چند سال بخش عمده ای از پشتونستان به انواع سلاح ها مسلح شدند.
ناگفته پیداست که این آغازی بر شکل گیری طالبان بود ادامه این روند ، با منفعت طلبی بخشی از رهبران مجاهدین و قدرت طلبی بیگانگان ، فغانستان به سوی جنگ های داخلی و نابودی شهرها و رنج مردم مظلوم آن سوق داده شد.
به هرحال حملات چریکی مجاهدین افغان و خصوصا یاران احمد شاه مسعود از یک طرف و نارضایتی عمومی مردم از طرف دیگر باعث شد تا ببرک کارمل به اجبار مشاور روسی خود پس از شش سال از ریاست جمهوری خلق کناره گیری کرده و در سال 1365، دکتر نجیب الله به ریاست حزب خلق و ریاست جمهوری خلق افغانستان رسید.
نجیب الله قبل از این سفیر حکومت کمونیستی در ایران و در دوره ببرک کارمل رئیس خاد (خدمات امنیت دولتی یا همان سازمان اطلاعات ) بود .
دکتر نجیب تلاش زیادی برای اصلاح نظام کرد ، قانون اساسی جدید تصویب کرد ، نام حزب خلق را به خزب وطن تغییر داد و سیاست آشتی ملی را مطرح کرد و از مجاهدین برای صلح دعوت کرد.
اما جنایاتی را که سازمان خاد به ریاست نجیب الله در گذشته انجام داده بود موجب بی اعتمادی به او شده و لذا تلاش او برای صلح با مجاهدین نتیجه ای نداشت.
حملات مجاهدین از یک طرف و خیانت ژنرال های ارتش به خصوص ژنرال دوستم از طرف دیگر دولت او را به سوی سقوط پیش می برد.
در همین دوران با مرگ برژنف و روی کار آمدن گورباچف و مشکلات داخلی اتحاد شوروی و نبردهای بی امان مجاهدین ، باعث شد تا شوروی در سال 1368 و پس از ده سال به اشغال نظامی افغانستان پایان داده و با سرافکندگی از خاک افغانستان رانده شدند.
با این حال ، دکتر نجیب دو سال دیگر را هم طاقت آورد اما نهایتا در سال 1371 با پیروزی مجاهدین و تصرف کابل توسط آنان ، دوره حکومتی مارکسیست ها هم در افغانستان به پایان رسید.
با ورود مجاهدین به کابل ، نجیب الله به همراه برادرش بدر دفتر سازمان ملل پناهنده شد و چهار سال در آنجا زندگی کرد اما با پیروزی طالبان در سال های بعد ، دفتر سازمان ملل را تصرف کرده و دکتر نجیب و برادرش را کشتند و جنازه هایشان در را میدان شهر به درآویختند.
تاریخ افغانستان در صد سال اخیر
4- پیروزی و دولت مجاهدین
پیروزی مجاهدین و پایان یافتن حکومت مارکسیست ها، آغاز گر دوره جدیدی در مناسبات و جدال های سیاسی در افغانستان شد.
پس از پیروزی مجاهدین، مشکل اساسی این بود که به دلیل سال ها مبارزه و حضور در کوهها و دشت ها؛ با اصول سیاستمداری و حکومت داری آشنا نبودند و حال که پیروز شده بودند ، بر سر اینکه قدرت در دست چه کسی باشد بینشان اختلافات شدیدی پیش آمد.
در ابتدای کار ، صبغت الله مجددی رهبر جبهه نجات افغانستان به عنوان رئیس جمهور موقت انتخاب شد اما ایشان پس از دو ماه به دلیل کهولت سن درگذشت.
سپس برهان الدین ربانی رهبر جمعیت اسلامی افغانستان با پیشنهاد شورای حل و عقد به عنوان رئیس جمهور و گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی به عنوان نخست وزیر انتخاب شدند.
اما حکمتیار پشتون بود و ریاست جمهوری را حق مردم پشتونستان میدانست نه نخست وزیری و در یک اقدام عجیب برای از میان بردن رقبای خود، کابل را کورکورانه با توپ و سلاح های سنگین گلوله باران کرد که موجب کشته شدن هزاران نفر از مردم بیگناه کابل شد.
البته ربانی و اعضای دولت او آسیب ندیدند.
از همین جا جنگ داخلی مجاهدین برای کسب قدرت شروع شد و در این اوضاع گروه طالبان به رهبری ملا عمر با حمایت و پشتیبانی عربستان و پاکستان مسلح شدند و به تدریج ولایات مختلف افغانستان را که تحت تسلط دولت قانونی برهان الدین رربانی بود ، تصرف کردند.
تاریخ افغانستان در صد سال اخیر
5- دوره حکومت اول طالبان و امارت اسلامی افغانستان
نهایتا پس از گذشت چهار سال از پیروزی مجاهدان، نیروهای نظامی طالب با تصرف 70 درصد از خاک افغانستان در سال 1375 وارد کابل شده و تشکیل امارت اسلامی افغانستان را بر اساس شریعت اعلام کردند.
ورود طالبان به کابل و شهرهای بزرگ افغانستان همراه با کشتار و غارت اموال مردم و تعرض به زنان و دختران بود. جنایاتی که متاسفانه تحت لوای شریعت اسلامی انجام می شد و موجب مرگ، رنج و غم و مهاجرت تعداد زیادی از مردم مظلوم این کشور شد.
در دوره پنجساله طالبان، برهان الدین ربانی در پنجشیر مسقر شده و خود را رئیس جمهوری قانونی افغانستان میدانست
در این دوران و در حالی که طالبان مشغول تحکیم امارت اسلامی خود بود، تروریست های القاعده به رهبری اسامه بن لادن، با ربودن سه هواپیمای مسافربری، در 11 سپتامبر سال 2001 ، برج های تجارت جهانی را منهدم کردند که در جریان آن حدود سه هزارنفر کشته و 25 هزار نفر مجروح شدند.
این حمله واکنش شدید مردم و دولت آمریکا و جامعه جهانی را در پی داشت و آمریکایی ها از طالبان خواستند که اسامه بن لادن و یارانش را به آمریکا تسلیم کنند اما طالبان نپذیرفت.
در سال 1380 آمریکا به رهبری جورج بوش در ائتلافی با بیش از 40 کشور جهان و با همکاری مجاهدین افغانستانی، به کابل و مقر طالبان در شهرهای قندهار و جلال آباد حمله کرد و با پشتیبانی بمب افکن های پیشرفته آمریکایی، در کمتر از یک ماه طالبان را شکست داده و از شهرهای بزرگ فراری دادند و با این شکست به حکومت پنج ساله آنان پایان دادند.
تاریخ افغانستان در صد سال اخیر
6- دوره جمهوری اسلامی افغانستان
پس از حمله نظامی آمریکا و ائتلاف و شکست طالبان، در سال 1380 کنفرانسی در بن آلمان با حضور شخصیت ملی افغانستان و سایر کشورها تشکیل شد و حامد کرزای به عنوان رئیس جمهور موقت افغانستان انتخاب شد.
در آذرماه سال 1380 برهان الدین ربانی که در دوره طالبان در دره پنجشیر مسقر بود ، به طور رسمی ریاست جمهوری را به کرزای سپرد و این یکی از نادرترین موارد انتقال قدرت مسالمت آمیز در تاریخ این کشور است.
حامد کرزای در مجموع 13 سال رئیس جمهور بود در حالیکه همچنان نیروهای نظامی ائتلاف و آمریکا در کشور حضور داشتند.
در این دوره بیشترین کمک های جهانی به افغانستان صورت گرفت اما متاسفانه دولت کرزای نتوانست از این دوره طولانی برای تحکیم دولت و توسعه کشور کند.
پس از کرزای در سال 1393 در طی انتخابات ریاست جمهوری که رقابت اصلی بین عبدالله عبدالله ومحمد اشرف غنی (وزیر مالیه دولت کرزای) بود، غنی با اما و اگرهای فراوان رئیس جمهور شد هر چند به دلیل اثبات تقلب گسترده در برگزاری انتخابات ، قرار شد که قدرت به طور مشترک بین عبدالله و غنی تقسیم شود و غنی به عنوان رئیس جمهور و عبدالله به عنوان رئیس اجراییه افغانستان مشغول به کار شدند.
اشرف غنی مجددا در انتخابات سال 1398 در رقابتی تنگاتنگ با عبدالله عبدالله، برنده شد و اینبار هم بحث تقلب در انتخابات مطرح شد که نهایتا عبدالله به عنوان رییس شورای عالی مصالحه ملی در کنار رئیس جمهور قرار گرفت.
در طی دوران ریاست جمهوری اشرف غنی، طالبان مجددا به بازسازی خود پرداخته و بخش هایی از جنوب کشور را هم تصرف کردند.
در زمان ریاست جمهوری ترامپ و در اسفندماه 1398 در قطر ، بین طالبان و زلمای خلیل زاد به عنوان نماینده دولت آمریکا توافقنامه صلحی امضا شد که به موجب آن:
- ایالات متحده متعهد شد که تمام نیروهای نظامی امریکا، متحدان و شرکای ائتلافی را در عرض ۱۴ ماه پس از اعلام این موافقتنامه خارج کند
- آمریکا متعهد شد که با تمام طرفهای ذیربط برای آزادی زندانیان سیاسی و اسیران جنگی مذاکره کند.
- امارت اسلامی افغانستان -که توسط ایالات متحده بهعنوان دولت شناخته نمیشود و بهعنوان طالبان شناخته میشود- به هیچ یک از اعضایش، سایر افراد و گروهها از جمله القاعده اجازه نخواهد داد که از خاک افغانستان برای تهدید امنیت ایالات متحده و متحدانش استفاده کنند.
- طالبان متعهد شد که آنهایی که برای امنیت ایالات متحده تهدید محسوب میشوند در افغانستان جای ندارند و به اعضای طالبان دستور داده شود که که با گروهها یا افرادی که امنیت ایالات متحده و متحدانش را تهدید میکنند، همکاری نکنند.
- طالبان متعهد شد که در گفتگوهای بین الافغانی برای دستیابی به صلح و سازش شرکت کند.
با این توفقنامه گفتگوهای بین الافغانی شروع شد هرچند هیچگاه به نتیجه مشخصی نرسید
تعداد زیادی از زندانیان طالبان آزاد شدند
و آمریکا هم مطابق برنامه اعلام شده شروع به خروج نیروهای نظامی خود و ائتلاف کرد.
تاریخ افغانستان در صد سال اخیر
7- دوره دوم حکومت طالبان (1400)
با خروج نظامیان آمریکا و ائتلاف مطابق برنامه مندرج در توافقنامه صلح قطر، طالبان هم با شکست نظامیان محلی دولت ، به تدریج بخش های بیشتری از افغانستان را تصرف کردند که نهایتا چند روز قبل از تاریخ خروج کامل نیروهای آمریکایی، در مرداد ماه 1400 نیروهای طالب با تصرف شهرهای بزرگ به پشت دروازه های کابل رسیدند.
با شنیدن این خبر رئیس جمهور اشرف غنی، از افغانستان گریخت و بدین ترتیب در تاریخ 24 مردادماه 1400 طالبان پس از 20 سال بار دیگر کابل را تصرف کرده و امارت اسلامی افغانستان را احیا کرد.
پسگفتار
با مطالعه و بررسی انقلاب ها و جنگ های داخلی افغانستان در طی صد سال اخیر ، با دریغ و درد در می یابیم که مردم ستمدیده افغانستان در طی یک قرن گذشته رنج های بی شماری را به خاطر قدرت طلبی رهبرانشان و منفعت طلبی قدرت های خارجی تحمل کرده اند.
در هر انقلابی و در جنگ و تحولی، زندگی هزاران نفر و بلکه میلیون ها نفر از هم پاشیده و بسیار کسان بیگناه جانشان را از کف داده و میلیون ها نفر با مهاجرت به سایر ممالک در غربت و سختی زندگی میکنند.
البته در این کشور هنر دوست و فرهنگ پرور روزهای خوشی هم بوده و هست اما حق مردمانی با فرهنگ اصیل پارسی و با تاریخی کهن، این مظالم و رنج ها نبوده و نیست.
به امید روزی که در این کشور زیبا که پاره تن ایران و پارس است ، آرامش ، امنیت و شادکامی و آگاهی حاکم شود