در کتاب صوتی شفای کودک درون اثر چارلز ویتفیلد یاد می گیریم که کودکی بازیگوش، شاد و خلاق درون همهی ماست که نیاز به مراقبت دارد.
اگر دوستش داشته باشیم و امنیتش را تأمین کنیم کلید صمیمیت ما در روابطمان، آسایش عاطفیمان و دستیابی به یک بالغ خردمند خواهد بود. در مقابل اگر نادیدهاش بگیریم و آزارش دهیم آسیبهای جبرانناپذیری خواهد داشت.
کودک نوپایی سالم و شاد را مجسم کنید که در کانون هستی ما به سر میبرد.او را حس میکنید، کودک درون حضوری قدرتمند و سرشار از زندگی دارد.
وقتی آزار میبیند گریه میکند، وقتی خشمگین است فریاد میزند، وقتی خوشحال است لبخند میزند و یا از ته دل میخندد. دوست دارد بازی و کشف کند، میداند به چه کسی اعتماد کند و به چه کسی اعتماد نکند.
به مرور، این کودک به سوی توقعات و جهان افراد بالغ کشیده میشود، صدای بزرگترها با نیازها و خواستههایشان به تدریج ندای درونی احساسها و غرایز را خاموش میکند.در این زمان کودک درون نیاز به درمان دارد.
در کتاب صوتی شفای کودک درون یاد میگیریم ابتدا با وی صحبت کنیم، سپس مشکلات وی را جویا شده و آنها را برطرف نماییم.
معرفی و خلاصه کتاب صوتی شفای کودک درون
کتاب شفای کودک درون recovery of your inner child موجودی کوچک و نحیف را در وجود هرکسی معرفی میکند که تمام تنشهای بیرونی و رفتارهای ما رویش اثر میگذارد.
چارلز ویتفیلد معتقد است که برای رسیدن به شخصیتی سالم و قوی، لازم است که با کودک درونمان و آسیبهایش روبرو شویم.
او معتقد است هرکسی باید بتواند با کودک دوست داشتنی درونش دوست شود و او را نوازش کند.
یکی از تکنیکهایی که برای لمس این کودک ارائه شدهاست نوشتن با دست مخالف از دست قالبتان است.
چند لحظه بالغتان را کنار بگذارید و بگذارید کودک درونتان با خطی کج و کوله بنویسد.
این تمرین باعث خواهد شد کودک درون حبس شده در خودتان را بیرون بکشید و بتوانید دوباره با او ارتباط برقرار کنید.
کتاب صوتی شفای کودک درون در نقاط مختلف دنیا ترجمه شده و افراد زیادی با خواندن آن به آشتی با خود دست پیدا میکنند.
کتاب صوتی شفای کودک درون راهنمای بازسازی مهمترین ارتباط زندگی است، یعنی رابطه با خود.
انسان اگر خودش را دوست نداشته باشد و با خودش ارتباط درستی برقرار نکند در دوست داشتن دیگران و داشتن روابطی سالم با آنها هم به بنبست خواهد خورد.
کودک درون مرکز احساسات، خلاقیتها و شور زندگی است و با ارتباط سالم با اوست که میتوانید درک بهتری از خودتان داشته باشید.
کودک درون هرگز بزرگ نمیشود و از بین نمیرود، مدفون، اما زنده، منتظر میماند تا روزی آزاد شود.
کودک درون همواره میکوشد توجه ما را به خود جلب کند. اما بسیاری از ما فراموش کردهایم چگونه گوش بسپاریم.
وقتی احساسهای راستین و گواهی دلمان را نادیده می گیریم، کودک درون را نادیده گرفتهایم.
مثلا وقتی که به علت از دست دادن دوستی زار زار گریه سر می دهیم، این کودک درون است که می خواهد نمایان شود.
اما وقتی بالغ جدی درونمان می گوید: گریه نکن. آدم بزرگها گریه نمی کنند، آدم باید بر خودش مسلط باشد، کودک درون در گنجه محبوس می شود و هنگامی که کودک درون ما محبوس می شود، خود انگیختگی طبیعی و شور و شوق زندگی را از دست می دهیم.
به مرور زمان، این امر به کمبود انرژی و بیماری مزمن و یا مرضی صعب العلاج می انجامد.
وقتی کودک درون ما پنهان می شود خود را از دیگران نیز جدا می کنیم.
آنها هرگز نمی توانند احساسات و آرزوهای راستین ما را دریابند، یا بدانند که به راستی کیستیم.
یعنی تجربه صمیمیت راستین با دیگران غیرممکن میشود و این دعوت از فاجعه و مصیبت است.
برای اینکه کاملا انسان باشیم، کودک درون باید پذیرفته و نمایان شود.هر یک از انسانها دوران کودکی متفاوتی را تجربه کردهاند.
برای برخی کودکیشان پر از خاطرههای خوب است و برای برخی سرشار از سختی.
در کتاب صوتی شفای کودک درون می شنویم که همهی ما در دوران کودکی با چالشهایی مواجه بودهایم.
این مشکلات و نحوۀ مواجهه با آنها در شکلگیری شخصیت بزرگسالی ما تأثیرگذار بودهاند.
همچنین شیوهای که والدینمان طبق آن ما را تربیت کردهاند بر وضعیت روحی و روانی دوران بزرگسالی ما بسیار تاثیرگذار است.
از نظر دکتر چارلز ویتفیلد تنها حدود 20 درصد از کودکان به نحو درستی تربیت شدهاند.
بنابراین نزدیک به 80 درصد از انسانها در دوران کودکی از طرف والدینشان رفتارهای نامناسبی را تجربه کردهاند.
بسیاری از پدر و مادران به میزان کافی به فرزندانشان محبت نکردهاند و یا نسبت به فرزندان خود بیش از حد سختگیر بودهاند.
این رفتارها میتواند کودک را در بزرگسالی با مشکلاتی همچون وسواس، اضطراب، افسردگی، احساس اندوه و قبیل آنها مواجه کند.
همچنین بسیاری از انسانها به دلیل گذراندن دوران کودکی ناسالم در دوران بزرگسالی بیش از حد به دیگران وابسته میشوند و یا همواره به دنبال جلب رضایت افراد هستند.
کتاب صوتی شفای کودک درون در مورد مشکلات و چالشهای مخرب دوران کودکی توضیح میدهد.
در این کتاب خواننده متوجه میشود که چگونه رفتارهای والدین با کودکشان که به نظر برخوردهایی عادی میآیند، در دوران بزرگسالی به مشکلات اساسی روحی و روانی منجر میشود.
چالز ویتفیلد در کتاب صوتی شفای کودک درون راههایی را پیشنهاد میدهد که به کمک آنها میتوان گام به گام با مشکلات حاصل از آسیب دیدگی کودک درون مواجه شد، و با بخشش و پذیرش برای حل آنها اقدام کرد.
ویتفیلد معتقد است، به این دلیل که آسیبهای روحی دوران بزرگسالی دارای ریشههای عمیقی هستند، لازم است برای رسیدن به نتیجۀ دلخواه این کتاب را بارها مرور کرد.
جملاتی از کتاب شفای کودک درون
وابستگی عاطفی یکی از شایعترین بیماریهاست که موجب آشفتگی و رنج در دنیا میشود.
ممکن است نشانههای بالینی آن نامحسوس باشند و بنابراین، شناسایی آن دشوار شود.
اکنون سرگذشت زنی چهلوپنجساله به نام کارن را میآوریم که والدینش وابستۀ عاطفی بودند و تحتتأثیر زندگی با آنها، او نیز وابسته شد.
او دربارۀ سرگذشت خود چنین گفت:
«وقتی خصوصیات بچۀ بزرگسال افراد الکلی و معتاد را شنیدم، خیلی از آن ویژگیها را در خودم دیدم.
بنابراین، به دنبال یک فرد الکلی و معتاد در خانوادهام گشتم و نتوانستم کسی را بیابم.
دیدم مجبورم بهصورت عمیقتر به این موضوع فکر کنم، زیرا والدینم خیلی از خصوصیات وابستگی عاطفی را داشتند.
پدرم نیز معتاد به پرکاری بود.
او آدمی بسیار موفق بود ولی وقت و انرژیاش را صرف همه میکرد جز خانوادهاش.
او شهردار شهرمان بود و من وقتی از او میخواستم به من توجه کند، احساس گناه میکردم.
وقتی داشتم بزرگ میشدم، او بهعنوان یک پدر آنجا نبود تا به من کمک کند.
مادرم یک زن پرخور و وسواسی بود، اگرچه این موضوع را آنموقع نمیدانستم.
او نیز آن مادری نبود که احتیاج داشتم.
هر دوی آنها مرا طوری تربیت کردند که آدمی ازخودگذشته و مردمشادکن واقعی باشم.»
«من با دو مرد الکلی ازدواج کردم و بهتدریج آنقدر روی آنها متمرکز شدم که نیازهای خودم را نادیده گرفتم و احساس کردم دارم حافظۀ خود را از دست میدهم.
نمیدانستم چگونه به مردم نه بگویم.
چون زندگیام وضعیت بسیار بدی پیدا کرده بود، سعی کردم آن را با تنها راهی که از گذشته میدانستم، اصلاح کنم:
سختتر کار کردم، به دانشکده برگشتم. مسئولیتهای بیشتری قبول کردم و فوقالعاده فعال شدم.
حتی بیشتر از قبل از نیازهایم غافل شدم!!
افسرده شدم و افسردگیام بهشدت زیاد شد؛ طوری که شبها مجبور بودم چند قرص خواب مصرف کنم.
دیگر اینجا به “آخر خط” رسیده بودم.»
درباره چارلز ویتفیلد نویسنده کتاب شفای کودک درون
چارلز ویتفیلد ، پزشک آمریکایی و استاد دانشگاه راتگرز است.
او به افرادی کمک میکند که در کودکی آسیبهای مختلفی همچون اعتیاد و الکلیسم و انواع اختلالات را تجربه کردهاند.
او به بیماران کمک میکرد تا روند بهبودی را به خوبی طی کنند.
ویتفیلد دارای گواهینامۀ انجمن پزشکی آمریکا است.
او عضو مؤسس انجمن ملی کودکان الکلی است و در انجمن حرفهای سوءاستفاده از کودکان در آمریکا نیز عضویت دارد.کتابهای او در مورد آسیبهای عمومی دوران کودکی، بهبودی از اعتیاد، سوءاستفادۀ جنسی از کودک در ردۀ کتابهای پرفروش به شمار میروند.
او تا کنون 60 مقاله و 15 کتاب منتشر کردهاست که از میان آنها میتوان به حافظه و سوء استفاده، هموابستگی و.. اشاره کرد.