اخلاق در شاهنامه
داستان های اخلاقی شاهنامه
هيچيك از داستانهای شاهنامه خالی از پند و اندرز نیست. حتی اگر درونمایه داستان جنبۀ اخلاقی نداشته باشد باز در لابلای آن فردوسی یا قهرمانان او پیام های اخلاقی را بازگو کرده اند که در این نوشتار تعدادی از داستان های اخلاقی شاهنامه یاددآوری شده اند
- مجموعه کتاب های صوتی شاهنامه
- دانلود مجموعه شاهنامه خوانی با اجرای اساتید شاهنامه پژوهی
- شاهنامه خوانی با صدای استاد کزازی
- شاهنامه خوانی با خوانش و تفسیر استاد زاگرس
- کتاب صوتی شاهنامه خوانی استاد قائم مقامی
- داستان های صوتی شاهنامه باخوانش و شرح
- کتاب صوتی شاهنامه به نثر
داستان های اخلاقی شاهنامه
داستان های اخلاقی شاهنامه در ستایش نیکی و نکوهش بدی
شاهنامه در کل ستایش خیر و نیکی و نکوهش شر و بدی است. مهمترین قانون اخلاق کلاسيك يعنى مكافات و جریان آن در زندگی فردی و اجتماعی آدمیان، درونمایه پاره ای از داستانهای شاهنامه است از جمله:
- داستان پیدایش آتش
- داستان ضحاک
- سیاوش و سودابه
- ایرج و سلم و تور
- رستم و شغاد
- اردشیر و دختر اردوان
- آیین گشسب و همشهری آزاد شده
- بهرام گور و لنبك و براهام
- بهرام و فرشید ورد
- بهرام و بازرگان و شاگرد
- مهبود و زروان
در این داستانها، سرانجام ضحاك، سودابه، سلم و تور، شغاد، همشهری آیین گشسب، براهام جهود، فرشیدورد، بازرگان و زروان به سزای کردارهای ناپسند خویش میرسند و اردشیر، لنبك آبکش و شاگرد بازرگان پاداش کردار و رفتار پسندیده شان را می گیرند.
داستان های اخلاقی شاهنامه در نکوهش افزون طلبی و آز
پاره ای از داستانهای شاهنامه هم به صراحت بیانیه هایی در نکوهش آز و افزون طلبی و حرص اند. از این قبیل اند
- داستان بر آسمان رفتن کاووس
- داستان رستم و سهراب
- داستان تلخند و گو
- داستان پیدا شدن گنج جمشید
که در آنها بی سرانجامی تلاشهای آدمی در جهت تحصیل دنیا به نمایش در آمده است.
داستان های اخلاقی شاهنامه در نکوهش شرارت و فریبکاری
چند داستان هم بیدادگری شرارت ، فریبکاری و بدی را نکوهش میکنند و در حقیقت تفسیر این مثل اند که بارکج به منزل نمیرسد که از جمله آنها:
- داستان ضحاك
- داستان رستم و شغاد
- داستان آیین گشسب
- داستان مهبود و زروان
- داستان بهرام و زن شیر دوش
داستان های اخلاقی شاهنامه در سرزنش خست و گدا طبعی
در داستان های زیر خست و گدا طبعی مورد سرزنش قرار گرفته است.
- بهرام گور ولنبك و براهام
- بهرام و فرشیدورد
- بهرام و بازرگان و شاگرد
فردوسی خصوصاً در دو داستان نخستین با خلق چهره خسیس تمام عیار در قالبهای براهام و فرشیدورد به خلق دو شاهکار ادبیات اخلاقی توفیق یافته است.
نخستین و پسین از میان این سه داستان خواننده را به ایثار و گذشت گشاده دستی و مهربانی فرا میخوانند و فردوسی در هر دوی آنها با برابر نهادن شخصیت های متضاد لنبك و براهام بازرگان و شاگرد، توانسته است تأثیر درونمایه این دو داستان را مضاعف کند.
ناخجستگی شهوت پرستی و زنبارگی
ناخجستگی شهوت پرستی و زنبارگی نیز در داستان های زیر به زیباترین شکل به تصویر درآمده و این داستانها را از حضیض داستانهای جنسی تا اوج داستانهای اخلاقی بالا برده است.
- داستان سیاوش و سودابه
- داستان بیژن و منیژه
- داستان شیرین و شیروی
نکوهش غرور و خودبینی
فردوسی در داستانهای زیر غرور و خویشتن بینی را به ریشخند گرفته است
- داستان رستم و سهراب
- رزم رستم و اسفندیار
- فرود سیاوشان
داستان هایی در نکوهش خشم
- داستان اردشیر و دختر اردوان
- کسری و بوذرجمهر
لذت بردن از ترك لذت
داستان پایان کار کیخسرو مبشر نوعی اخلاق صوفیانه است و لذت بردن از ترك لذت را تبلیغ می کند
بردباری بر جفای جهان
داستان کسری و بوذرجمهر هم بردباری و صبر بر جفای جهان را کارساز میداند
پرهیز از میخوارگی
داستان بهرام گور و تحریم شراب، خواننده را از افراط در میخواری برحذر می دارد.
خلاصه داستان های اخلاقی شاهنامه
خلاصه اگر بگوییم شاهنامه کتاب طهارت روح و مکارم اخلاق است سخن بگزاف نگفته ایم.
از همه اینها گذشته تسلط روح تراژدی برکلیت شاهنامه خواننده را عملا به گساردن غم دیگران خوگر کرده به تزکیه نفس او منجر میشود.
براستی اگر این اثر عظیم را از آغاز تا انجام بخوانیم، پس از آن آرامش درونی و صفای باطن بیشتری در خود احساس خواهیم کرد و الحق باید گفت که اثر فردوسی نسخه داروهای درمان روح نه که عین شفای روان آدمی است.